پیامبر و بیماری سَندرُم (1)

07:40 - 1400/04/14

بیماری سندرم یک نمونه از تهمت هایی است که دشمنان اسلام به پیامبر نسبت داده اند.

پیامبر

بیماری سَندرُم، نوعی از بیماری صَرع یا لُبِ گیج گاهی است که مخالفان اسلام با استناد به برخی از گزارش‌های تاریخی ضعیف و بی‌اعتبار، آن را به پیامبر اکرم(ص) نسبت می‌دهند. از نگاه آن‌ها بیماری سندرم گاهی سبب می‌شد تا آن حضرت دچار توهم در حواس پنج‌گانه شود و صدایی را بدون اینکه کسی در حضور او باشد، پیوسته بشنود. آن صدا گاهی به‌قدری برای پیامبر (ص) اذیت کننده بود که او را یا بی‌اندازه هیجان‌زده و یا آزار می‌داد. گاهی نیز این بیماری به‌قدری در او شدت می‌گرفت که او را متمایل به نوشتن شدید می‌نمود، درحالی‌که در آن دوران حرف زدن و توصیف نمودن بیشتر مرسوم بود. ازاین‌رو قرآن زائیده صداهای واهی و نوشتن‌های خیالی بوده است. در کنار تمایل شدید به نوشتن، تمایل افراطی به احساسات مذهبی نیز در او وجود داشت و این عامل سبب می‌شد تا گروه‌های رقیب را از میدان رقابت دینی کنار بگذارد. همچنین بیماری سندرم در او سبب شد تا تمایل جنسی شدیدی به زنان و کنیزان پیدا کند و برای رسیدن به آن، دین خدا و تمام ظرفیت‌های حکومتی خود را به کار گیرد!

ازآنجایی‌که این مسأله دارای ابعاد مختلفی است، لازم است تا آن‌ها را تحت چند عنوان مورد بررسی قرار دهیم. در ادامه به این موارد که عبارت‌اند از: توهم در حواس پنج‌گانه پیامبر (ص)؛ تمایل حضرت محمد(ص) به نوشتن زیاد؛ تمایل افراطی آن حضرت به احساسات مذهبی؛ میل شدید پیامبر (ص) به مسائل جنسی پرداخته می‌شود. در این مقاله تنها به سه مورد از نشانه‌های سندرم که به پیامبر نسبت داده‌اند پرداخته می‌شود و یک مورد دیگر را که از روابط جنسی سخن به میان آورده، در مقاله‌ای دیگر موردبررسی قرار می‌دهیم.

یک: مفهوم شناسی سندرم
سندرم، به مجموعه نشانه‌هایی که نشان‌دهنده یک بیماری خاص است، گفته می‌شود.[1] افرادی که سندرم دارند، یک حالت غیرعادی از سلامتی که با فعالیت‌های معمول در تضاد است، در آن‌ها وجود دارد. درگذشته وقتی چند نشانه و علامت همراه یکدیگر در بیماری دیده می‌شد، پزشکی که متوجه این نشانه‌ها بود، نمی‌توانست علت خاصی برای بروز آن نشانه‌ها بیابد، ازاین‌رو به مجموعه آن علائم سندرم اطلاق می‌کرد.[2] اولین بار ابن‌سینا در کتاب قانون در طب به وجود مجموعه نشانه و علامت ویژه در برخی بیماری‌ها اشاره نموده است.[3]

دو: سندرم و توهم در حواس پنج‌گانه پیامبر(ص)
توهم در حواس پنج‌گانه ازجمله نشانه‌های بیماری سندرم است. مدعی، بدون ارائه هیچ سندی می‌گوید پیامبر (ص) مدام صدایی را بدون اینکه کسی نزد او حاضر باشد، می‌شنید و خیال می‌کرد صدای جبرئیل است. برفرض هم که حرف شما درست باشد، آن را از کدام منبع تاریخی یا روایی استفاده نموده‌اید که پیامبر(ص) به‌طور مدام صداهایی مانند صدای جرس به گوش او می‌رسید و سخت او را به‌زحمت می‌انداخت. شاید به حدیث پیامبر(ص) استناد جسته‌اید که می‌گفت: گاهی وحی به‌صورت مستقیم بر من نازل می‌شد به‌گونه‌ای که سنگینی پیام سخت برای من گران می‌آمد. پس‌ از آن صداها قطع می‌شد و آنچه جبرئیل می‌گفت فرا می‌گرفتم. گاهی نیز جبرئیل به شکل مردی بر من فرود می‌آمد و سپس با من سخن می‌گفت و من گفته‌های او را حفظ می‌کردم ....»[4] برفرض صحت روایت، از کجای این روایت شما برداشت کردید که این صدا به‌طور مدام در گوش پیامبر (ص) بود، درحالی‌که در این روایت به‌صراحت از قطعی صدا و حضور جبرئیل سخن به میان آورده است. از طرفی چند نفر از کسانی که بیماری سندرم داشته‌اند در گوششان صدای زنگ به‌طور مدام می‌آید که شما همیشگی بودن این صدا را به بیماران سندرمی نسبت می‌دهید؛ بنابراین، هر انسان عاقل و حقیقت‌جویی می‌داند که برای بیان مطلب مهم تاریخی یا نسبت دادن یک‌چیز به دیگری در بستر تاریخ، نیازمند ارائه مدرک و سند معتبر است و بدون آن قابل‌قبول نیست.

سه: سندرم و تمایل به نوشتن زیاد
مدعی بر این باور است که در دوران پیامبر(ص) مردم تمایلی به نوشتن نداشتند و بیشتر سخن گفتن و توصیف نمودن و شعر سرودن مرسوم بوده است. این خود نشان می‌دهد که قرآن بیشتر ساخته توهمات ذهنی حضرت محمد (ص) بوده که به قلم آورده شده است. این ادعا همانند ادعای قبلی بسیار ضعیف است؛ زیرا تمایل به نوشتن با تمایل به سخن گفتن و شعر سرودن یک چیز نیستند و هیچ ارتباطی به همدیگر ندارند. شما می‌گویید در سندرم، فرد فقط تمایل به نوشتن دارد هرچند حرف‌های بی‌مفهوم و سخیف باشد، اما چگونه ممکن است پیامبر حرف‌های بی اساس زده باشد در حالی که اثر او به اذعان دوست و دشمن از بی‌بدیل‌ترین اثرات ادبی فاخر باشد؟! از طرف دیگر اگر شما قرآن را زاییده تخیلات و وهمیات پیامبر(ص) می‌دانید، پس چرا این‌قدر دقیق تدوین‌شده است و هیچ تناقضی درآیات آن وجود ندارد؟![5] اگر برفرض شما تخیل است پس باید بتوان امروزه به کمک افرادی که به مرض سندرم مبتلا هستند به‌سادگی شبیه آن یا حداقل سوره‌ای مثل آن را آورد. درحالی‌که خود قرآن بر عدم توانایی مثل چنین قرآنی یا سوره‌ای از آن تصریح نموده و تازه به تحدی نیز دعوت می‌کند.

چهار: سندرم و تمایل افراطی به احساسات مذهبی
تمایل افراطی به احساسات مذهبی از دیگر نشانه‌های سندرم بوده که به ادعای مدعی در پیامبر (ص) وجود داشته است. مدعی بدون استناد به مدرکی این احساسات افراطی را تنها به دین اسلام و مسیحیت نسبت می دهد و معتقد است پیامبر (ص) بر اثر همین احساسات افراطی در مذهب، اقدام به خشونت علیه دیگر اندیشه‌های مذهبی و ادیان الهی می‌نمود. چنین نسبت‌های سخیف و ضعیفی برخلاف اخبار تاریخی است. گزاره‌های روایی و تاریخی نشان می هد که پیامبر(ص) هرگز نسبت به جریان‌های مذهبی عصر خود با خشونت برخورد نمی‌کرد، بلکه مدارا و تعامل با اقلیت‌های مذهبی جزئی از منشور حکومتی او بوده است. اتفاقاً یهود به‌عنوان ساکنان اصلی مدینه دردسرهای زیادی را برای پیامبر(ص) ایجاد نمودند. جنگ‌هایی را نیز با کمک دشمنان علیه رسول خدا (ص) سامان‌دهی کردند. بنابراین طبق ادعای آتئیسم‌ها می توان گفت تمام انسان‌هایی که تمایل افراطی به احساسات مذهبی دارند، همه دارای بیماری سندرم هستند؛ ازجمله طرفداران دین آتئیسم! درحالی‌که هیچ انسان عاقلی این مطلب را نمی‌پذیرد و امروزه کسی به چنین افرادی بیمار سندرمی اطلاق نمی‌کند. نکته جالب این است که در این ادعا نام یهود در کنار مسیحیت و اسلام برده نشده است، درحالی‌که یهودیان نسبت به اعتقاداتشان بسیار متعصب هستند.

از جمع‌بندی این مطالب نتیجه می‌شود که پیامبر هرگز دچار بیماری سندرم نبوده است. شنیدن صداهای مستقیم تنها در هنگام دیدار با ذات پروردگار بوده و این دیدارها نیز همیشگی نبوده است. سایر وحی‌ها نیز از طریق حضور مستقیم جبرئیل علیه‌السلام ابلاغ می‌شد. تدوین قرآن به‌عنوان برترین اثر فاخر علمی و ادبی پیامبر(ص) بنابر تصریح دوست و دشمن، حاکی از وحیانی بودن آن دارد. احساسات مذهبی پیامبر (ص) نسبت به دین بر مبنای عقلانیت بوده و هرگز دین اسلام دین افراطی نبوده، چنان‌که  مدعی بر این باور بوده است. برخورد پیامبر(ص) با اقلیت‌های مذهبی برمدار تعامل و تسامح بوده است، برخلاف یهود و مسیحیت که در دوران پیامبر دردسرهای زیادی را برای حکومت آن حضرت ایجاد نمودند و در بیشتر جنگ‌ها رد و پای یهود وجود داشت. بیشترین احساسات مذهبی و دینی را آتئیسم ها دارند چنان‌که براثر این احساسات افراطی، صدها کتاب و کلیپ برعلیه اسلام و پیامبر(ص) که سندرم و صرع نمونه‌ای از آن‌ها بوده است، تدوین و ساخته‌اند. البته بیشتر این نسبت‌ها در سایت ویکی‌پدیا از طریق همین آتئیسم ها و معاندان اسلام بیان می‌شود و انتظار هم نیست که چنین سایت‌هایی که سخت تحت نفوذ صهیونیست‌ها هستند، واقعیت‌ها را بگویند؛ چنان‌که در بیان همین سندرم، نام یهود را که خود در افراط گری مذهبی سرآمد همه ادیان است، در کنار اسلام و مسیحیت بیاورند.

پی‌نوشت
1. برگرفته از سایت www.wikiravan.com
2. دیکشنری پزشکی دورلند؛ fa.wikipedia.org.
3. Lenn Evan Goodman (2003), Islamic Humanism, p. 155.
4. صحیح بخاری، ج 1، ص 27؛ سیوطی، الاتقان، ج 1، ص 76؛ بحار الانوار، ج 96، ص 66.
5. نساء، آیه: 82.
6. ر ک: واقدی، المغازی، ج 1 و 2؛ نصیری، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، ص 140.

دشمنان اسلام با به کارگیری معانی سندرم و استناد این معانی  به برخی از گزارش های تاریخی بیماری سندرم را به پیامبر نسبت دادند و از این طریق وحی و قرآن را زیر سؤال بردند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 0 =
*****