انسان می‌تواند به نقطه‌ای برسد که بالاترین و پرقدرت‌ترین مخلوق این جهان هستی باشد. به شرط آن‌که از تمام ظرفیت وجودیش استفاده کند.
یه برنامه توی تلویزیون میگفت: قوی ترین حیوان مورچه است. خیلی تعجب کردم بیشتر که گوش دادم دیدم داره درست میگه. مورچه می تونه تا 68 برابر وزن خودش رو بلند کنه. داشتم فکر می کردم که مورچه دیگه به جز این کار می‌تونه چیکار کنه؟ کار دیگه ای به ذهنم نرسید. به خودم گفتم واقعاً پرقدرت ترین مخلوق این جهان کیه؟ چه کارهای خارق‌العاده‌ای می‌تونه انجام بده؟ آیا فرشته‌هان که می‌تونن توی آسمونهای بلند پرواز کنن؟ یا اجنه‌ان که می‌تونن وسایلای سنگینو جابه‌جا کنن؟ یا اون موجود انسانه که با علمش می‌تونه یه عالمو به هم بریزه؟ انسان با علمی که داشت، از همه‌ی اونا جلوتر بود. اما خب کارهایی رو که فرشته‌ها و جنیان می‌کردند، نمی‌تونست انجام بده. یه روز که توی کلاسمون این سوال مطرح شد، همه مونده بودن چی جواب بدن. چون هرکدوم از اینا، توی یه قسمتی پیشرفته‌تر بودن. تا اینکه خانوممون خودش جواب داد. خانوممون گفت بچه‌ها! تمام انسان های معمولی و عادی، می‌تونن به جایی برسن که که مثل جنیان وسایلو جابه‌جا کنن. یا مثلاً توی فرصت‌های خیلی کوتاه از جایی به جای دیگه سفر کنن. هممون داشتیم با تعجب نگاه می‌کردیم. شاید خانوم حواسش نیست وداره اشتباه میگه. اما دوباره ادامه داد. بچه‌ها می‌دونید که حتی آدما می‌تونن کارهایی انجام بدن که جنیان هم نمی‌تونن؟ وقتی که سلیمان نبی می‌خواست با ملکه و پادشاه یه کشور دیگه ملاقات کنه، می‌خواست که تخت پادشاهیشو از اون کشور به کاخ خودش منتقل کنه. سلیمان دوست داشت که این‌کار در کوتاهترین زمان انجام بشه. سلیمان نبی هم زبون حیوانات رو می‌دونست، و هم با جنیان در ارتباط بود. تنها کسی که می‌تونست اونو با سرعت بالایی و توی یک چشم به‌هم زدن برسونه، یک انسان بود. انسانی که نه پیامبر بود و نه امام. رسیدن به این کارها برای یک انسان که چیزی نیست.تمام این عالم برای انسان خلق شده است. انسان خودش برای خداوند خلق شده است. انسان به جایی می‌رسد که ما حتی فکرش را هم نمی‌کنیم. وقتی فهمیدم که می‌تونم قوی‌ترین مخلوق خداوند باشم، تصمیم گرفتم که از حالا تمام تلاشمو بکنم تا منم به بالاترین نقطه‌ای که لیاقتشو دارم، برسم. ( اشاره ای به نمل 40)