- اگر هر کسی با هر دینی، توان تغییر دینش را نداشت، صحیح بود بگوییم دین داری یک مساله کاملا نژادی و جغرافیایی است.
همواره این سوال مطرح بوده که اختیار و انتخاب دین به عوامل مختلفی مانند والدین و جغرافیای محل زندگی و سنتهای قبیلهای وابسته است به گونهای که اگر این عوامل زدوده شود، انسان هیچ دینی را انتخاب نمیکند.
اما پاسخ به این سوال با کمی دقت مشخص خواهد شد. انسان دارای عنصر اختیار و آزادی است. دلیل این مطلب را هر کسی درون خود وجدان میکند و متوجه میشود. همینکه انسان درون خود این ویژگی را مییاید که میتواند هر کاری که بخواهد انجام دهد یا انجام ندهد، بیان گر این است که هر انسان دارای عقل است. با توجه به همین ویژگی، اگر کسی ادعا کند جغرافیا و والدین سبب انتخاب دین و مذهب میشوند، قطعا این به معنای جبر و نفی اختیار از انسان است. اگر انسان مجبور شود، هر کاری انجام میدهد در حالیکه همین انسان دیندار میداند که میتواند دین دیگری را انتخاب کند و کسی او را به ماندن به همین دین مجبور نمیکند. اتفاقا این مطلب نمونههای فراوان دارد. چه بسیار کسانی که در مناطق مختلف دنیا با دینهای متفاوت زندگی میکردند اما ترجیح دادند که دین اجدادی خود را رها کنند و به دین دیگر پایبند شود و فرقی میان دین اسلام و سایر ادیان نیست. بله! اگر چنین بود که هر کسی با هر دینی، توان تغییر دینش را نداشت، در این صورت صحیح بود که بگوییم دین داری یک مساله کاملا نژادی و جغرافیایی است.