اعتقاد به منجی در تمام ادیان، از جمله مسیحیت وجود دارد، اما برخی مصداق آن را حضرت مسیح می دانند که با خصوصیات مطرح شده در کتاب های مسیحی قابل تطبیق نیست.
توهم اوانجلیست ها به بازگشت مسیح به عنوان منجی
اعتقاد به منجی در تمام ادیان به گونه های مختلف مطرح شده است. همه ادیان اصل آن را پذیرفته اند. اما برخی از روی دشمنی و لجاجت، با تعیین مصداق، آن را بر افرادی حمل می کنند که مورد نفرت جامعه هستند. یکی از آن ها فرقه اِوانجلیست‌ها (صهیونیزم مسیحی) است که معتقد به بازگشت مسيح به عنوان منجی است. خود را برای نبرد آرماگدون (نبرد خیر و شر؛ مسیح با ضدمسیح و دجال) آماده می‌كنند. آنها مسلمانان را به عنوان دشمن اصلی خود معرفی کرده اند. در حالیکه این مطلب هیچ دلیلی ندارد و حضرت مسیح به عنوان منجی معرفی نشده است.[1]
برای روشن شدن مطلب باید منجی در مسیحیت را بررسی کرد.
منجی در مسیحیت
از پژوهش پیرامون ادیان توحیدي، در بحث اعتقاد به منجی آخر الزمان این نتیجه حاصل می شود که با همه اختلاف هایی که میان ملت ها و امت ها در طرز تفکر، آداب و رسوم وجود دارد، همه آنها به صلح و عدالت علاقه مند هستند. به طور معمول تمام اقوام جهان در انتظار یک رهبر بزرگ به سر می برند که هر کدام او را به نامی می نامند. از این رو مسئله ایمان به ظهور یک نجات بخش بزرگ به عنوان یک وجه مشترك بین آنها است.
مساله منجی در مسیحیت نیز وجود دارد ولی برخی آن را همان حضرت مسیح علیه السلام دانسته اند.[2] اما از ویژگی ها و خصوصیاتی که در کتاب های مسیحیان مطرح شده است.[3] چنین بر می آید که مراد حضرت مسیح نبوده و به یقین شخصی غیر از حضرت مسیح را معرفی می کند. که به برخی از آنها اشاره می شود.
1.مسيحيان معتقدند كه موعود وعده داده شده آنان، هنوز نيامده و زمان آمدن و نجات گري او مشخص و معين نيست؛ ولي در آينده خواهد آمد[4]
2.برخی معتقدند كه عيسي عليه السلام خود منجی موعود معرفی نکرده است. ادعاي منجی بودن او از سوي پيروان او طرح شده است.[5]
3.عيسي عليه السلام مدعي کامل کننده شريعت موسي عليه السلام است و هرگز فرضيه نجات بخشي خود را بر تشكيل يك نهاد حكومتي يا نظريه اي اجتماعي بنا نكرده است.[6]
4.آيات اناجيل مرتبط با موضوع منجي و پايان دنيا، از وارد شدن به حكومت خدا يا قلمرو دولت خداوند سخن مي گويند و عيسي عليه السلام به جاي حكومت خدا از عنوان (دولت) يا (ملكوت پدرم) نام مي برد.[7]
5.در برخي فرازهاي اناجيل، حضرت عيسي عليه السلام از شخصي بنام (پسر انسان) ياد مي كند كه قابل تطبيق با خود او نيست و مشخص است كه وي از موقعيتي بالاتر از عيسي عليه السلام قرار دارد.[8]
6.عيسي عليه السلام هيچ‌گاه خود را بر پا كننده سلطنت «پسر انسان» يا «پادشاه مسيح» نمي داند.[9] بلكه خود را رسولي معرفي مي كند كه آمده است تا حكومت خداوند را مژده دهد.[10]
7. نیز در انجيل لوقا بشارت پسر انسان را داده است.[11]
پس با توجه به خصوصیاتی که برای منجی در مسیحیت وجود دارد، معلوم می شود که آن منجی غیر از حضرت مسیح است. پس باید دنبال کسی دیگر بود.
ظلم ستیزی، رسالت موعودها
رسالت این موعودها به جهت برچیدن بساط ظلم و ستم می باشد و این ظلم ستیزی وجه مشترک تمام ادیان نسبت به منجی در آخر الزمان است. در نتیجه طبیعی است این منجی هاي آخرالزمان، دشمنان و معاندانی داشته باشند و آن ها ناچارند که با این دشمنان بجنگند و آن ها را از میان بردارند. حال سوال مهم این است که آیا اسرائیل ظلم ستیز است؛ یا خودش را حامی مظلوم معرفی می کند!؟
افرادی مانند میشل یوسف، با نوشتن کتاب هایی در راستای چنین تفکری، خوش خدمتی خود را ثابت کرده است. زیرا در تمام دنیا ثابت شده است که اسرائیل خود ظالم و حامی ظلم است، چگونه ادعای ظلم ستیزی دارد!؟ اعتقاد اینها طوری است که همیشه دشمنان خود را با موجودات کریه و منفور معرفی می کنند. چون در اینجا امام زمان را دشمن خود تصور کرده اند، چاره ای ندارند که او را دجال معرفی کنند. در حالیکه امام زمان علیه السلام به اعتقاد مسلمانان، نه تنها ضد مسیح نیست، بلکه مسیح را همراه خود می بیند.[12]
از سویی امام زمان علیه السلام، عدالت گستر و حامی مظلوم معرفی شده است. در نتیجه اینکه چنین فردی را دجال معرفی کرده اند خود شاهد همین اعتقاد افرادی مثل میشل یوسف است. با اینکه امروزه تفکر دجال و دجال صفتان، در راستای خدمت به اینگونه فرقه هاست.
پی نوشت
[1]. .منبع، سایت 313 حواری
[2]. میشل یوسف کشیش مسیحی، که بیش از 15 کتاب در راستای تبلیغ مسیحیت با نگاه اوانجلیستی نوشته است.
[3]. مجله انتظار، ش34، مقاله مقایسه گونه شناسی موعود مسیحیت با موعود شیعه.
[4]. منجی در ادیان، شاكري، ص81.
[5]. درآمدی به مسیحیت، مري جو ويور، مترجم قنبری، ص77.
[6]. گونه شناسی اندیشه منجی در ادیان، مهراب صادق نيا، ص230.
[7]. کتاب مقدس، متي 29: 26، انتشارات ایلام، بی تا.
[8]. قاموس کتاب مقدس، هاکس، مستر جيمز، ص219.
[9]. انجیل يوحنا، ص 36.
[10]. انجیل لوقا، ص35-40.
[11]. انجیل لوقا، 27: 9.
[12]. رک، نقش حضرت مسیح در دولت مهدوی.
اعتقاد به منجی در تمام ادیان به گونه های مختلف مطرح شده است. و همه ادیان اصل آن را پذیرفته اند. اما برخی از روی دشمنی و لجاجت، برای رسیدن به مقاصد شوم خود، حضرت مسیح را مصداق منجی معرفی کرده اند در حالیکه هیچ کدام از خصوصیات مطرح شده در کتاب های مسیحیان، بر حضرت مسیح قابل تطبیق نیست. در نتیجه منجی غیر از حضرت مسیح است.