مسأله امامت از مهمترین مسائل مطرح دوران امام جواد علیه السلام بوده است.
مسأله امامت و رهبری، در تمام دوران تاریخ اسلامی از مهمترین مباحث اعتقادى بین گروههای اسلامى بوده است. دوران امامت امام جواد علیهالسلام نیز به سبب حضور جریانهای مذهبی مانند غالیان، زیدیه، اسماعیلیه و معتزله، دچار چالشهای جدی شد و امامت وی مورد نقد جدی قرار گرفت و بدین سبب گروهی از شیعیان در امامت آن حضرت دچار شک و تردید شدند. ازاینرو امام علیهالسلام برای جلوگیری از شک در جامعه شیعی به مبارزه با مذاهب و نحلههای فکری پرداخت و با استناد به شواهد قرآنی و روایی از اندیشه امامت دفاع و از ترویج اندیشههای باطل مبنی بر نفی امامت جلوگیری نمود. از مهمترین اقدامات آن حضرت در حوزه امامت میتوان به بیان تفسیر صحیح از امامت؛ دفاع از امامت امام در سن کودکی، بیان تفسیر صحیح از علم امام، تبیین مبتنی امامت یاد نمود. در ادامه پس از بیان سیر تاریخی اندیشه امامت تا عصر امام جواد علیه السلام، به مهمترین مباحث امامت که در آن برهه از زمان، توسط نحله ها و مذاهب کلامی مطرح بود، پرداخته میشود.
1. بررسی تاریخی اندیشه امامت از صدر اسلام تا عصر امام جواد (ع)
مسأله امامت از همان روزهای اول بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله مطرح بوده و پیامبر در جاهای مختلفی به تشریح و تبیین جایگاه امامت و اهلبیت علیهم السلام خود پرداخته است. آنان را همردیف قرآن قرار داد و تمسک و اطاعت، محبت و دوستی آنان را بر همگان واجب شمرده است. [1] پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، گروهی در سقیفه به عنوان اولین کانون اختلافات بین مسلمانان جمع شدند و قبل از آن که حضرت علی علیهالسلام در منصب خلافت و امامت قرار بگیرد آن حضرت را از صحنه سیاست و مرکز تصمیمگیری در اداره امور جامعه اسلامی، دور نگه داشتند. [2] پس از آن خلفا در مدت 25 سال خلافت خود، برای تغییر و تحریف عقاید اسلامی بهویژه مسأله امامت، با فشارهای اقتصادی بر خاندان اهلبیت و جداسازی بین قرآن و تفسیر پیامبر و نیز منع از بیان فضیلت و مناقب حضرت علی علیهالسلام از هیچ اقدامی فروگذاری نکردند و توانستند تا حدود زیادی در تضعیف جایگاه امامت موفق شوند. از دوران امام علی علیه السلام و پس از آن تا عصر امام جواد علیهالسلام فصل جدیدی برای تبیین اندیشه امامت برای ائمه علیهم السلام ایجاد شد و امامان توانستند با اقامه برهان و استدلال در مقابل مذاهب کلامی و نحله های فکریِ نافی امامت و نیز روشنگری و هدایت گری شیعیان، جامعه شیعی را از افتادن در شک و تردید نسبت به جایگاه امامت برهانند. در دوران امام جواد علیه السلام نیز همان مبارزهطلبی و بیان اندیشه صحیح از جایگاه امامت ادامه پیدا کرد و خدمات فرهنگی بزرگی در این حوزه به جامعه شیعی عرضه شد. [3]
2. امام جواد و دفاع از امامت در سن کودکی
از همان عصر این سؤال مطرح شد که با توجّه به مقام بسیار ارجمند امامت، چگونه انسانی در خردسالی به امامت می رسد؟ چرا که دوران شکوفایی رشد و عقل در مردان، به طور معمول از پانزده سالگی شروع و در چهل سالگی به تکامل می رسد. نظر به این که این مسأله در مورد امامان علیهم السلام نخستین بار در مورد حضرت جواد علیه السلام رخ داد، در آن عصر، از جنجالی ترین مسأله روز بود. حضرت رضا علیه السلام قبل از امامت امام جواد علیه السلام به بیان پاسخ این سؤال می پرداختند، و با روشن گری و آگاهی بخشی، اذهان را روشن می ساختند. [4]
معتزله بهعنوان جریان کلامی حاکم در عصر امام جواد علیهالسلام چون همه مسائل دینى را به عقل خویش عرضه مى نمودند و آنچه را عقلشان به صراحت تأیید مى کرد، مى پذیرفتند؛ ازاینرو مقام امامت در سنین کودکی را چون با عقل ظاهر بین آنان سازگار نبود قابلپذیرش نمیدانستند. در نتیجه تلاش میکردند تا با طرح پرسش هاى دشوار و پیچیده علاوه بر شکست امام علیهالسلام در میدان رقابت علمى، جامعه شیعی را نیز دچار تشویش در حوزه امامت کنند. امام نیز برای جلوگیری از نشر چنین اندیشههای غلط با احتجاج و پاسخ هاى قاطع و استدلال هاى قوى توانست هرگونه تردید و شکی را در مورد امامت خویش از بین ببرد و اصل امامت را تثبیت نماید و نشان دهد که برخوردارى از منصب الهى در خردسالى نیز مشکلى ندارد. [5]
3. امام جواد علیهالسلام و تبیین جایگاه امامت
امام علیهالسلام در بیان تفسیر صحیح از جایگاه امامت با استناد به آیات قرآنی و سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امام را به اذن خداوند به عنوان محور اصلی و چرخاننده نظام هستی قرار داد. خداودن متعال پس از خلقت عالم، اطاعت و پیروی از آنها را بر همگان واجب نمود و امورشان را به دست اهل بیت سپرد. امام جواد علیه السلام در فرازی، حلال یا حرام کردن برخی امور توسط ایشان را به اذن خدا دانسته و در پایان میفرمایند: «کسانى که جلوتر بروند (افراط نمایند) منحرف شده اند و کسانى که عقب بمانند (تفریط کنند) پایمال و ضایع خواهند شد. تنها راه نجات همراهى با اهلبیت علیهم السلام است و تو نیز باید همین راه را طى کنى.» [6] در روایتی دیگر آن حضرت با استناد به سوره قدر تداوم امامت را تا پایان دنیا ضروری دانست و بقاء دنیا و تقدیرات آن را تنها با حضور امامان دوازده گانه ممکن می داند. [7]
4. امام جواد علیه السلام و تبیین علم امامت
علم امام از جمله مسائلى بود که به خاطر کمى سنّ حضرت جواد علیه السلام سخت مورد شبهه و پرسش قرارگرفته بود. البته این مسأله تنها در دوران امام جواد علیه السلام مطرح نبوده بلکه در همان دوران حیات ائمه علیهمالسلام از طرف معاندان و مخالفان دستگاه امامت و ولایت مطرح میشد. آن حضرت براى تبیین این مسئله و رفع شبهات، مناظرات متعددى برگزار کرد و سخنان روشنگرى ارائه نمود. امام علیهالسلام در روایات مختلفی علم امامت را محصول تعلیم یا تعلم ندانست بلکه آن را علمی لدنی از ناحیه خداوند دانست که از دوران کودکی تا پایان امر امامت به همراه امام هر عصری خواهد بود و امام علیهالسلام بهوسیله آن از تمام اسرار عالم و گذشته، حال و آینده میتواند خبردار شود. [8] در روایتی دیگر از امام جواد علیهالسلام بخشی از دایره گسترده این علم به تصویر کشیده شده و کمترین نوع علم امام را آگاهی از مقدرات و ظواهر این عالم مانند مقدار حجم رودها و دریاها و ... دانست، [9] که البته این تعریف از علم در پاسخ به سؤال یکی از محبان آن حضرت تبیین شد. مناظره امام جواد علیه السلام با یحیی بن اکثم؛ فقیه بزرگ اهل سنت در حالی که در سن خردسالی بود،[10] نیز حاکی از علم لدنی آن امام علیه السلام می باشد که از محدوده علم بشری خارج است.
از جمعبندی مطالب نتیجه این میشود که امام جواد علیهالسلام در تبیین اندیشه امامت نقش به سزایی را در آن برهه از زمان ایفا نمودند. آن حضرت در مقابل تردید و شک شیعیان نسبت به امامت آن حضرت در کودکی و نیز ترویج شبهات توسط مذاهب کلامی و نحله های فکری ایستاده و با اقامه برهان و استدلال و نیز احتجاج در مقابل آنان از جایگاه امامت دفاع نموده و امامت کودکان را بدون اشکال دانست. آن حضرت در تبیین جایگاه امامت، علم امام و ترویج اندیشه مهدویت نیز تأثیر به سزایی داشته است و توانست شیعیان را نسبت به این سه اصل محوری آگاهی و از تردید و شک نجات دهد.
پینوشت:
1. ابن شهرآشوب، المناقب، ج 1، ص 256-245.
2. ابن هشام، السیرة النبویه، ج 2، ص 430؛ دینوری، الامامة و السیاسة، ص 20-27.
3. جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ص 278.
4. کلینی، الکافی، ج1، ص322.
5. نوبختی، فرق الشیعه، ص ۹۰؛ کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۸۲ - 383؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 50، ص 74.
6. کلینی، الکافى، ج 1، ص 44.
7. خزاز قمی، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، ج 1، ص 221.
8. شیخ صدوق، الخصال، ج 2، ص650، ح 46؛ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج 2، ص 70، ح 1.
9. صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج 2، ص 70، ح 1.
10. طبرسى، الاحتجاج، ص 247.
مسأله امامت و رهبری، در تمام دوران تاریخ اسلام از مهمترین مباحث اعتقادى بین گروههاى اسلامى بوده است. دوران امام جواد علیه السلام نیز به سبب حضور مذاهب کلامی و نحلههای فکریِ نافی امامت، از دورههای بسیار حساس تاریخ امامت شمرده میشود. آن حضرت برای جلوگیری از ترویج اندیشه های غلط درباره امامت که توسط این مذاهب و نحلهها نشر داده میشد اقداماتی اساسی در حوزه امامت انجام دادند.