او میخواست امام را در راس امور قرار دهد و خودش موزیانه بر مملکت حکومت کند و تمام کارها با نام امام تمام شود.
حضرت علی بن موسی الرضا(علیهمالسلام) هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، در شرایط بسیار مهمی از تاریخ قرار گرفت. پایان عمر شریف حضرت مصادف با خلافت مامون بود، او انسانی بسیار زیرک و مرموز بود، بعد از به خلافت رسیدن، چون میدانست مردم نسبت به خاندان پیامبر و اهل بیت او محبت دارند، در اولین اقدام از امام رضا (ع) دعوت کرد که به مرکز خلافت بیاید و حکومت و خلافت را بپذیرد؛ اما امام رضا علیهالسلام چون از نیات پلید مامون اطلاع داشت، از قبول این حکومت امتناع ورزید، لذا مامون به زور ایشان را ولیعهد خود کرد. مامون از این کار دو هدف مهم داشت: 1. چهره خود را در نزد مردم خوب و وجیه جلوه دهد؛ 2. علویان که هر از چند گاهی بر علیه خلیفه وقت قیام میکردند ساکت کند.
او میخواست امام را در راس امور قرار دهد و خودش موزیانه بر مملکت حکومت کند و تمام کارها با نام امام تمام شود، زیرا لشکریان و تمام وزرا و ... همه و همه تنها از او دستور میگرفتند و او را خلیفه عباسی میدانستند، لذا حضرت با قبول این منصب تنها به عنوان یک حکم فرمایشی و جایگاهی رسمی اما بدور از حکومت قرار میگرفت و مامون بعد از مدتی با به شهادت رساندن امام دوباره حکومت را در دست میگرفت و مقبولیت عمومی را هم داشت. لذا امام رضا علیهالسلام نیز با تدبیری هوشمندانه و ابتدا با رد حکومت و امتناع از ولایتعهدی و سپس با قبول ولایتعهدی و امتناع از دخالت در امور سیاسی و کشور، ماهیت پلید مامون را آشکار کرد و با اینکار اعتراض خود و عدم مشروعیت خلافت او را بیان کرد.
___________________________________
لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/72070