شفای بیماران توسط حضرت معصومه(س)

10:39 - 1400/04/27

شفا به دست خداست و اهل بیت مقربان خدا هستند. خدا به وسیله آن‌ها نیز شفا می دهد. اولیاء الهی نیز در بیماری ها از خدا طلب شفا می کنند اما به آن‌چه خدا بخواهد راضی هستند.

سوال: می گویید حضرت معصومه به مریض ها شفا می دهد در حالی که خودش با بیماری از دنیا رفت. چرا خودش را شفا نداد؟ چرا امام رضا كه امام بود درمانش نكرد؟

در پاسخ به این سوال به چند نکته اشاره می شود:

دعا می کنیم چون شفا دست خداست
احساس نیاز به دعا در همه انسان ها به خصوص در حال گرفتاری ها و سختی ها وجود دارد. اگر دعا تاثیر نداشت مردم این قدردعا نمی کردند. متبحرترین پزشکان، بیمارها وهمراهان آن ها را توصیه به دعا می کنند؛ چرا که می دانند اگر خدا نخواهد بهبودی حاصل نخواهد شد. شیعیان نیزدراین مواقع، رفع گرفتاری و درمان را از خدا می خواهند و با توجه به مقامی که پیامبر(ص) و ائمه و برخی از امامزادگان نزد خدا دارند آن ها را واسطه در‌ دعا قرار می‌دهند. در بیماری های سخت که مردم از درمان عادی ناامید هستند یا امید زیادی به درمان ندارند خاطرات فراوانی از کرامات اهل بیت و شفای بیمارشان دارند. بر کاشی های اولین درمانگاه قم که روبروی درب ساعت حرم حضرت معصومه(س) ساخته شده بود اشعاری نوشته شده بود که مصرعی از آن چنین بود: «بشارت دردمندان را دوا اینجا، شفا آن‌جا» درست است دکتر دارو می دهد و معالجه می کند اما تاثیر دارو و شفای بیمار تنها دست خداست و اگر او نخواهد اثری نخواهد داشت.

توسل به اولیاء الهی سیره معصومین
شیعیان به تبعیت از معصومین(ع) درمان بیماری را در دست خدا می دانند و ازاو فقط طلب شفا می کنند. اگر به اولیاء الهی متوسل می شوند و به مشهد و قم می روند به این دلیل است که آن ها در نزد خدا تقرب دارند و خدا را به حق مقربانش قسم می دهند. خود معصومین نیز درهنگام بیماری شفا را از خدا می خواستند و آن ها به ما این گونه یاد داده اند. ابوهاشم جعفری از خویشان و یاران امام هادی(ع) نقل می کند: «دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ ع وَ هُوَ مَحْمُومٌ عَلِیلٌ فَقَالَ لِی یَا أَبَا هَاشِمٍ ابْعَثْ رَجُلًا مِنْ مَوَالِینَا إِلَى الْحَائِرِ یَدْعُو اللَّهَ لِی فَخَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ فَاسْتَقْبَلَنِی عَلِیُّ بْنُ بِلَالٍ فَأَعْلَمْتُهُ مَا قَالَ لِی وَ سَأَلْتُهُ أَنْ یَکُونَ الرَّجُلَ الَّذِی یَخْرُجُ فَقَالَ السَّمْعَ وَ الطَّاعَةَ وَ لَکِنَّنِی أَقُولُ- إِنَّهُ أَفْضَلُ مِنَ الْحَائِرِ إِذْ کَانَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ فِی الْحَائِرِ وَ دُعَاؤُهُ لِنَفْسِهِ أَفْضَلُ مِنْ دُعَائِی لَهُ بِالْحَائِرِ فَأَعْلَمْتُهُ ع مَا قَالَ فَقَالَ لِی قُلْ لَهُ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَفْضَلَ مِنَ الْبَیْتِ وَ الْحَجَرِ وَ کَانَ یَطُوفُ بِالْبَیْتِ وَ یَسْتَلِمُ الْحَجَرَ وَ إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى بِقَاعاً یُحِبُّ أَنْ یُدْعَى فِیهَا فَیَسْتَجِیبَ لِمَنْ دَعَاهُ وَ الْحَائِرُ مِنْهَا؛[1] بر امام هادی(ع) وارد شدم در حالی که حضرت بیمار بودند به من فرمودند: اى ابا هاشم شخصى از دوستان ما را به حائر(حرم مطهر امام حسین علیه السلام) بفرست تا برایم دعا کند، از نزد آن حضرت بیرون آمدم در این هنگام با على بن بلال مواجه شدم و فرموده حضرت را برایش بازگو نموده و از وى راجع به شخصى که حضرت فرموده‌‏اند جویا شدم. على بن بلال گفت: شنیدم و اطاعت مى‏‌کنم ولى مى‌‏گویم: حضرت خودشان از حائر افضل و برتر هستند؛ زیرا ایشان به منزله کسى است که در حائر مى‌‏باشد (یعنى حضرت سیدالشهداء) و دعای آن جناب براى خودشان افضل و برتر است از دعای من براى ایشان در حائر. من محضر امام مشرف شده و حرف على بن بلال را خدمتش عرض کردم، حضرت به من فرمودند: به او بگو: رسول خدا از بیت و حجر الاسود افضل بودند ولى در عین حال دور بیت طواف ‏کرده و حجر را استلام مى‏‌فرمودند، خداوند متعال بقاع و مواضعى دارد که مى‏‌خواهد در آن جاها خوانده شود تا دعای دعاکننده را مستجاب فرماید و حائر از جمله این مواضع مى‌‏باشد.» آن چه در روایت وجود دارد این است که با این که امام خود مستجاب الدعوه هست ولی می خواهد جایگاه امام حسین علیه السلام و حائر را به شیعیان گوشزد کند و خود نیز شفای بیماری خود را از خدا می خواهد و امام حسین(ع) را واسطه قرار می دهد.

هرچه خدا خواست همان می شود
ما در هنگام مشکلات و گرفتاری ها وظیفه داریم دعا کنیم، اما این به این معنا نیست که حتما خدا باید مستجاب کند.  چه بسا مصلحت ما در چیز دیگری است. معصومین و امامزادگانی مانند حضرت  معصومه(س) همه چیز را در رضایت الهی می دانند. برای شفای خود دعا می کنند اما خواست خدا را مقدم می دارند. آنان چیزی را می خواهند که خدا می خواهد. امام حسین(ع) در جواب برادرش محمد حنفیه که از او خواست در مکه بماند و به سمت کوفه نرود فرمود: «أَتانی رَسُولُ اللّهِ(ص) بَعْدَ ما فارَقْتُکَ، فَقالَ: یا حُسَیْنُ اُخْرُجْ فَإِنَّ اللّهَ قَدْ شاءَ اَنْ یَراکَ قَتیلا؛[2]هنگامى که از توجدا شدم، پیامبر خدا(ص) را در خواب دیدم، به من فرمود: اى حسین! رهسپار (عراق) شو، خداوند مى خواهد تو را کشته ببیند!» اهل بیت مرگ خود را شهادت در راه خدا می خواستند و حاضر به هرگونه فداکاری بودند.

جمع بندی
احساس نیاز به دعا در همه انسان ها به خصوص در هنگام گرفتاری ها وجود دارد. دربیماری ها نیز شفا در دست خداست و پزشک و دارو وسیله هستند. خدا هم با این وسایل می‌تواند شفا دهد و هم بدون آن‌ها. خدای متعال به وسیله معصومین نیز می تواند بیماران را شفا دهد و می‌دهد اما این‌گونه نیست که اولیاء خدا بخواهند برای خود امتیازی قائل می شوند بلکه چیزی را می خواهند که خدا می خواهد.

پی نوشت
[1] کامل الزیارات، ص284.
[2] لهوف، ص127-128.

شفای بیمار از درد و مرض به دست خداست. خدایی که با دارو شفای بیماری می دهد از راه اهل بیت علیهم السلام نیز می تواند شفا ببخشد. قرار نیست در هر بیماری شفا باشد، شاید اراده خدا چیز دیگری است. اگر خدا برای معصوم و ولی خدا شهات با زهر یا بیماری را مقدر فرموده باشد آن‌ها اراده خدا را مقدم می دانند و به آن‌چه خدا بخواهد رضایت دارند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 7 =
*****