تبیین اندیشه امامت، از مهمترین خدمات فرهنگی امام باقر علیهالسلام به جامعه شیعی بوده است.
امام محمد باقر علیهالسلام در ترویج و تعلیم نخستین اندیشههای شیعی از جمله جایگاه امامت نسبت به دیگر امامان قبل از خود نقش بهسزایی داشته است. آن حضرت در شدیدترین خفقان سیاسی و در مقابل جریانهای فکری درون شیعی آن روز توانست موضوع امامت را به عنوان یک اندیشه برتر به درستی تبیین کرده و جامعه شیعی را به سوی شناخت صحیح از دستگاه امامت هدایت کند. از آن جایی که این مسأله یکی از مسائل مهم آن دوران بوده لازم است تا آن را تحت چند محور مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
یک: نحلهها و جریانهای فکری عصر امام (ع)
یکی از خطرات و آسیبهای دوره امامت امام باقر علیهالسلام گسترش فرقه گرایی بود. امام باقر علیهالسلام در دورانی به امامت رسید که از یک طرف انشعابات درونی شیعی و ظهور اعتقادات انحرافی در این مذهب رو به رشد بوده[1] و از طرفی دیگر فرقههای زیدی و گروهی از کیسانیه فعالیت داشته و هر کدام نیز داعی امامی مستقل در مقابل امام باقر علیهالسلام بودند. از این رو امام علیهالسلام به تبیین نظریاتی در حوزههای مختلفی از جمله حوزه امامت پرداخت. مسالهای که امام بلافاصله با آن رو به رو شد، نهضتهای دو رقیب نیرومندش، عبدالله محض و زید بن علی زین العابدین علیه السلام بود.[2] علاوه بر اینکه منابع تاریخی و روایی از رقیب دیگر امام محمد باقر علیهالسلام، ابوهاشم پسر محمد بن حنفیه که داعی امامت داشته، خبر میدهد.[3] این نهضتها سبب شدند تا بین شیعیان چند دستگی ایجاد شود و اندیشه امامت با دیدگاه های مختلف تفسیر شود. چنان که شیخ مفید در این باره میگوید: «بسيارى از شيعیان در دوران امام باقر علیهالسلام معتقد به امامت زيد بن على بودند، و سبب اين اعتقاد اين بود كه زيد با شمشير خروج كرد و مردم را به مرد پسنديده از آل محمد (ص) دعوت ميکرد، مردم گمان بردند كه مقصودش از اين كلمه، خود ایشان است، در صورتى كه او چنين مقصودى نداشت، چون شايستگى برادرش حضرت باقر علیهالسلام را براى امامت بيش از خود میدانست.»[4]
پس از شهادت زید شیعیان بر گرد پسرش یحیی جمع شدند و او را به امامت خود برگزیدند.[5] یحیی به علت نا امن بودن کوفه، مبارزات خود را در خراسان متمرکز کرد، و پس از مدتی در همان جا به قتل رسید.[6] پس از زید و فرزندش یحیی و کشته شدن آن دو، گروهی از شیعیان انقلابی به دنبال یافتن رهبری جدید، متوجه نفس زکیه شدند و وی را به امامت خود برگزیدند.[7] نگاه طرفداران زید به جایگاه امام و امامت بر خلاف مذهب امامیه بوده است. زیدیه همواره اندیشههای خود را درباره ویژگیهای امام به زید منتسب میکردند و حرکات خود را الهام گرفته از حرکت وی میدانستند.[8] آنان معتقدند كه امام بايد از اولاد فاطمه زهرا (س) باشد، و از فرزندان او هركس عالم و زاهد و شجاع و سخىّ باشد و دعوى امامت كند، امام، و اطاعت از او واجب است، خواه از نسل امام حسن يا امام حسين باشد.[9] آنها عصمت و منصوص بودن را در امام شرط نمیدانند[10] و امامت مفضول را بر امام برتر جایز میدانند.[11] همچنین با وجود افضلیت امام علی علیهالسلام بر تمام صحابه، پذیرش خلافت ابوبکر و عمر را نیز جایز میدانند.[12]
دو: امام باقر علیه السلام و اصلاح بنیان های فکری شیعه در حوزه امامت
اصلاح بنیان های فکری شیعه در حوزه امامت از مهمترین اقدامات امام باقر علیهالسلام بوده است. آن حضرت در اولین قدم، امامت را به عنوان میراث پدر ادعا کرد. هسته کوچکی که امام سجاد علیهالسلام بنیاد نهاده بود، تحت رهبری او شروع به توسعه و تکوین کرد.[13] ایشان، تمام تلاش خود را به کار گرفت تا موروثی بودن نص را که یکی از مهمترین مباحث در نظریه امامت بود، تبیین کند. آن حضرت موفق شد نظمی خاص را در اندیشه امامت در آن بازار آشفته و پراکنده به وجود آورد و با مطرح کردن و تبیین دقیق موروثی بودن اندیشه امامت بر مبنای نص، جلوی کسانی که به هر طریقی ادعا نص بر امامت و رهبری خود میکردند، بگیرد.[14] امام علیهالسلام در چنین اوضاع و احوالی، در مقابل این اندیشههای انحرافی از گروههای مختلف که داعیه امامت، نیابت و الوهیت ایشان را داشته سکوت نکرده و با تبیین جایگاه امامت بر اندیشه نصّ و وصیّت[15] با تکیه بر آیات و سخنان رسول خدا و گزارههای تاریخی، شیعیان را از انحراف و جذب به این گروهها باز میداشتند. این تبیین و تعلیم جایگاه امامت، در گفتگوی امام باقر علیهالسلام با زید و برخی از یاران آن حضرت مشاهده میشود.[16] نیز در اشعار شاعرانی همچون کُمیت که از واژه گانی قرآنی همانند «قربی»[17] در اشعار خود استفاده می کردند.[18]
چهار: امام باقر علیهالسلام و تبیین مبانی امامت با استناد به آیات قرآنی
آن حضرت با تکیه بر برخی از آیات به تبیین مبانی و جایگاه اهل بیت علیهمالسلام پرداخته و آنها را امام، رهبر و خلیفه، امت وسط، گواهان بر خلق، حجت بر اهل زمین، برگزیدگان، اهل ذکر، نور خدا، شفاعت کنندگان، صاحبان عصمت، وجوب دوستی و اطاعت از آنان، صاحبان علم خدایی، وارثان علم و سلاح و هرچه نزد پیامبران بوده، وصی رسول خدا (ص)، مفسران قرآن، حجت خدا بر مردم و آگاه به همه اسمهای اعظم الهی دانسته است.[19] اخبار فراوان دیگری نیز وجود دارد مبنی بر نقل و نشر اندیشه امامت، توسط امام و یاران، که برای جلوگیری از اطاله کلام به منابع ارجاع داده میشود.[20]
پینوشت
1. تشیع در تاریخ، ص 162
2. تشیع در مسیر تاریخ، ص 289.
3. شرح الأخبار، ج 3، ص 284.
4. الارشاد، ج 2، ص 168.
5. مقاتل الطالبین، ج 1، ص 210-214.
6. الملل و النحل، ج 1، ص 181-182؛الکامل، ج 14، ص 177-179.
7. تاریخ فخری، ص 222.
8. خاستگاه تشیع و پیدایش فرقه های شیعی در عصر امامان، ص 198.
9. الملل و النحل، ج1، ص 179.
10. فرهنگ فرق اسلامی، ص 215.
11. الملل و النحل، ج1، ص 180.
12. تاریخ ابن خلدون، ج 2، ص 270.
13. تشیع در مسیر تاریخ، ص 296.
14. نخستین اندیشه های شیعی؛ ص 104.
15. تشیع در مسیر تاریخ، ص 290.
16. بحارالانوار، ج 46، ص 190-200- 203.
17. شوری (42): 23.
18. اعلام الوری، ص 374.
19. اصول كافي، ج 1، ص 413؛ ج 2، ص 53 - 75 - 77 - 81 -91 - 93 - 95 - 97 - 103 - 137 - 139 - 151 - 195 - 211 - 225 - 255 - 287.
20. كفاية الأثر، ص244؛ الخصال، ص 480.
نخستین اندیشه های شیعی در دوران امام باقر علیهالسلام به صورت فراگیر نشر داده شد. مبارزه با اندیشهها و آرای انحرافی نحلهها و جریانهای فکری و فرقههای درون شیعی از طریق انجام مناظرات، تبیین مبانی کلامی شیعی و بیان حقیقت، از مهمترین خدمات فرهنگی امام باقر علیهالسلام در آن دوران بوده است. آن حضرت توانست در دوران امامت خود نظام امامت محور را در جامعه شیعی آن روز تبیین و نهادینه سازی کند و با فرمایشات خود به شیعیان آموخت تنها راه حرکت جامعه به سوی سعادت اطاعت پذیری از امام و قرار گرفتن امام معصوم در راس آن جامعه بوده است.