مسلمانان از شیعه و سنی معتقدند که قرآن به همان شکلی که بر پیامبر اکرم نازل گردیده، بی کم و کاست یا زیادی حفظ گردیده و «تحریف» نشده است. این اعتقاد متکی به ادله مختلف عقلی و نقلی (از قرآن و روایات) و شواهد تاریخی اهتمام مسلمانان به حفظ قرآن است.
معنای لغوی و اصطلاحی تحریف
تحریف در لغت به معانی دگرگونی، میل، گشتن از چیزی، کرانه و لبه، ذکر شده است.[1] تحریف در اصطلاح، به معنای دگرگون کردن و وارونهسازی است و مصادیق گوناگونی دارد.[2]
اقسام تحریف
به طور کلی دو نوع تحریف وجود دارد که تمام اقسام تحریف ذیل یکی از از آن ها قرار میگیرند:
تحریف لفظی؛ تصرّف در ساختار الفاظ و عبارات است که خود دارای چند نوع است.
تحریف معنوی؛ تفسیر و تأویل نادرست از لفظ و عبارت است، که برخلاف مقصود گوینده و اغلب بدون استناد به قواعد فهم درست کلام و بر اساس رأى شخصى و با انگیزههاى خاص صورت مىپذیرد.
تحریف لفظى داراى اقسامى است:
1- تحریف به فزونى؛ یعنى افزودن کلمه یا جملهاى به سخن و متن اصلى؛
2- تحریف به کاهش؛ یعنى حذف بخشى از حروف، واژهها یا جملات متن؛
3- تحریف به تبدیل و جابهجایى که در آن کلماتى جایگزین واژههاى مترادف یا غیر مترادف مىشود، به گونهاى که معنا را مخدوش کند؛
4- تحریف در لحن و گویش که همان تغییر در حرکات و نحوه اداى واژگان است، به گونهاى که معناى اصلى کلمه فهمیده نشود.
اعتقاد مسلمانان
مسلمانان از شیعه و سنی معتقدند که قرآن به همان شکلی که بر پیامبر اکرم نازل گردیده، بی کم و کاست یا زیادی، حفظ گردیده و «تحریف» نشده است. این اعتقاد متکی به ادله مختلف عقلی و نقلی (قرآن و روایات) و شواهد تاریخی اهتمام مسلمانان به حفظ قرآن است.
ادله عدم تحریف قرآن
برای اثبات عدم تحریف قرآن، ادله متعدد عقلی و نقلی وجود دارد که به چند مورد اشاره می کنم:
ادله عقلی
1- اتمام حجت بر مردم
ضرورت ابلاغ احکام الهى و اتمام حجت بر مردم از برنامههاى رسالت پیامبران است که قرآن بر آن تأکید کرده و خداوند بر اساس چنین حکمتى است که پیامبران را براى هدایت و ابلاغ پیام هاى الهى به سوى مردم گسیل داشته است و کتاب هاى آسمانى نیز چنین وظیفهاى را برعهده دارند؛ یعنى با ابلاغ اوامر و نواهى خداوند، حجت را بر مردم تمام مىکنند. از سوى دیگر، قرآن در مقایسه با سایر کتاب هاى آسمانى دو ویژگى منحصر به فرد دارد: یکى جهانى و همگانى بودن؛ و دیگرى جاودانگى و همیشگى بودن.
خاتمیت رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و عدم امکان نسخ آن با دین یا کتاب آسمانى دیگر، همگی مبین جاودانگى قرآن است. با چنین فرضى مىبایست قرآن، افزون بر عصر نزول، در تمام اعصار تا قیامت، ابلاغگرى پیام هاى خداوند و حیثیت حجت بودن خود را حفظ کند؛ زیرا تنها در این صورت است که وظیفه هدایتگرى را به انجام رسانده و حکمت رسالت جاوید پیامبر صلی الله علیه و آله که کامل شدن حجت بر جهانیان است، تحقق یافته است. حال اگر کسى تحریف قرآن را هر چند به معناى کاستى در آیات قرآن، محتمل بداند و برایش دلیل اقامه کند، حجیت قرآن را مخدوش ساخته و حیثیت هدایتگرى آن را زیر سؤال برده است؛ چون قرآنى حجت کامل بر مردم است که به طور کامل به مردم رسیده باشد.
2- تحدی قرآن
اعجاز قرآن با ادلّه خاص خودش نظیر تحدی(هماوردطلبى) قرآن اثبات مىگردد و امرى مسلم میان تمام مسلمانان است. رابطه اعجاز قرآن با تحریفناپذیرى آن با برهان عقلى اثباتپذیر است؛ یعنى عقل حکم مىکند که اگر اعجاز قرآن امرى مسلّم باشد که هست، این کتاب مىبایست ضرورتاً دچار هیچگونه تحریف به فزونى یا کاستى نشده باشد و پذیرش احتمال تحریف به معناى نفى اعجاز آن است. اگر بپذیریم تحریف به فزونی ممکن است؛ یعنی شخصی توانسته است مانند قرآن را به گونه ای بیاورد که تشخیص آن از قرآن واقعی ممکن نباشد که در این صورت تحدی قرآن از بین رفته و معجزه بودن آن نیز مخدوش می گردد. با این ادله عقلی، تحریف قرآن محال خواهد بود.
ادله نقلی
در اثبات عدم تحریف قرآن ادله نقلی(آیات و روایات) فراوانی وجود دارد که به اختصار چند نمونه را بیان می کنم:
دلیل قرآنی
آیه «اِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ؛[3] همانا ما ذکر (قرآن) را فرو فرستادیم و به یقین آن را حفظ خواهیم نمود» به صراحت دلالت دارد که قرآن از تحریف محفوظ مانده و تا ابد نیز مصون خواهد ماند و خداوند در برابر تحریف کنندگان از کتاب خود دفاع خواهد کرد.
دلیل روایی
حدیث ثقلین که یکی از مشهورترین و معتبر ترین احادیث اسلامی است بیان می کند که قرآن و اهل بیت علیهم السلام جانشینان پیامبر هستند و هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند و بر همه مردم واجب است که از آنها تبعیت کنند.[4] قائل شدن به تحریف قرآن مستلزم این است که امت اسلامى نتواند به قرآن تمسک جوید و از آن پیروى کند؛ زیرا در صورت تحریف، قسمتى از قرآن از بین رفته و از حجیت و مدرک بودن ساقط شده است، در صورتى که با توجه به حدیث ثقلین، وجوب تبعیت از قرآن و تمسک به آن تا روز قیامت باقى و پابرجاست. از این مطلب نتیجه می گیریم که قول به تحریف، باطل و غیرقابل اعتبار مىباشد.
اختلاف در قرائات قرآن
قرائت يكي از وجوه احتمالي در نص قرآن كريم است كه به وسيله يكي از قرّاء ارايه شده باشد. قرائات قرآن به خود قرآن ربطي ندارد و دو امر متغايرند؛ زيرا بستر قرآن، بستر نص و تواتر مسلمانان است، در حالي كه بستر قرائات قرآن، اختيارات و استنباطات قراء در قرائات قرآن است و داراي تواتر و حجيت نيست.[5] شيعه معتقد است قرآن بر يک حرف نازل شده است، چنان كه امام باقر عليه السلام مي فرمايد: «إِنَّ الْقُرْآنَ وَاحِدٌ نَزَلَ مِنْ عِنْدِ وَاحِدٍ وَ لَكِنَّ الِاخْتِلَافَ يَجِيءُ مِنْ قِبَلِ الرُّوَاةِ ؛[6] قرآن يكي است و از طرف يكي نازل شده و اختلاف در حروف از طرف راويان است.»
پی نوشت
[1] التبیان، ج ۳، ص۲۱۳.
[2] البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۹۷.
[3] سوره حجر، آیه9.
[4] البیان فی تفسیرالقرآن، ص۲۱۰.
[5] التمهید، ج 2، ص 98.
[6] کافی، ج 2، ص 630.
شيعه معتقد است قرآن بر يک حرف نازل شده است، چنان كه امام باقر عليه السلام مي فرمايد: قرآن يكي است و از طرف يكي نازل شده است.