کلاه یک‌روزه

08:18 - 1400/05/12

خاطرات شهدا، شهدا چگونه بودند، رفتار شهدا با مردم، زندگی نامه شهدا، سایت زندگی نامه شهدا، شهیدان دفاع مقدس، زندگی نامه جالب یک شهید،

هوا خیلی سرد بود. اما نمی‌خواست مارو توی خرج بندازه. دلم نیومد؛ همون روز رفتم و یک کلاه براش خریدم. روز بعد کلاه رو سرش کرد و رفت. اما ظهر که اومد، بی‌کلاه بود! بهش گفتم: کلاهت کو؟ گفت: اگه بگم دعوام نمی‌کنی؟ گفتم: نه مادر! چیکارش کردی مگه؟ گفت: یکی از بچه‌ها با دمپایی میاد مدرسه. امروز هم سرما خورده بود. دیدم کلاه برای او واجب‌تره.
خاطره‌ای از نوجوانی سردار شهید ابراهیم امیرعباسی
پی نوشت:
کتاب ساکنان ملک اعظم ۵ ، صفحه ۵

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
15 + 3 =
*****