دولت دوازدهم سرانجام به پایان کار خود رسید. گرچه قضاوت مردمی، تاکنون منتظر نمانده و از مدتها پیش، چکش داوری خود را بر میز این دولت کوبانده بودند.
آرزوی به سرانجام رسیدن دولتی که بهجای حضور در میدان اقتصاد، چرخشی بیوقفه بر گرد میز مذاکره داشت در نهایت دستیافتنی شد و درخشش امید به توان ایرانی منهای بیگانه آغاز شد.
گرچه دغدغه مندان و دلبستگان راستین به انقلاب برای از دست رفتن اینهمه فرصت تاریخی در ایام مصادف با گام دوم انقلاب خوشحال نبوده و خونیندل شدهاند و بهجای آشکار کردن خوشحالی از رخت بربستن دولت اعتدال، التماس کار و جهاد برای گذر از گردنه خیبری را از مسئولین تازه نفس تمنا میکنند و از طرفی خود برای همراهی دولت پیشاپیش قدم برداشتهاند. ولی گویا ضربات تورم و گرانی افسارگسیخته چنان امان از کف مردم ربوده است که دلخوشی از برچیده شدن سفره درهمریخته این دولت، مهمترین رویداد مردمی در این روزهاست. این پیشامد بیسابقه میتواند با همت کابینه جدید، چشمههای امید اجتماعی را جاری و اعتماد ملی را دوباره به اوج برساند.
این خوشبینی مردم به آغاز دوباره، با دولت آقای رئیسی، دیگر توان مورد تضعیف و تردید قرار گرفتن بدست احزاب سیاسی را ندارد.
اکنون آنچه مورد خواست مردم است کمک همه کارگزاران برای تغییر در سیاستهای معیشتی، اقتصادی و تدوین راهبردهای ملی در برخورد با چالشهای پیش رو است.
اکنون مردم دیگر، اختلاف و سپس بهانهجوییها را نخواهند پذیرفت و هر بهانه را خیانت به امید خود و کارآمدی نظام خواهند دانست، انشالله که دولت سپاسگزاری کرده و با شعار «ما میتوانیم» مردم تشنه برای یاری نظام را آرایش جدید داده و بر شانههای آماده آنان تکیه کند نه بر قامت شکسته کارگزاران نئولیبرالی و جداشده از صف مردم.