منبر شب هفتم محرم تشنگی شرط وصال امام زمان

سخنران: حجت الاسلام و المسلمین فرحزاد    شرط وصال امام زمان (سلام الله علیه)
 

ای دل غلام شاه جهان باش وشاه باش               پـیـوستـه در ظل حـمـایت الله بـاش

گر احمد هم شفیع بود روز رستخیزگـو                 ایـن تن بلاکش من پـر گناه بـاش

 امــروز زنـده ام بـه ولای تـو یـاعــلـی                 فردا به روح پاک امامان گواه باش

 آن را که دوستی علی نیست کافراست             گـو زاهـد زمانه و گو شیخ راه باش

دستت نمی رسد چو بچینی گلی زشاهبالی        به پای بلبـل ایشان گیاه باش

تشنگی شرط وصال

پیامبرعظیم الشان(ص) گاهی از اصحاب سوال می کردند: قَالَ لِأَصْحَابِهِ هَلْ مِنْ مُبَشِّرَاتٍ یَعْنِی بِهِ الرُّؤْیَا[1]کسی خواب خوبی دیده است؟ خواب یک مقداری علامت روحیات انسان هست. اکثرا خواب هایی که ما می بینیم خواب های پریشان است. خواب صادقه خیلی کم می شود دید.

می گویند: یک شاگردی، به استادش گفت من خیلی دلم می خواهد؛ امام زمان(عج)را ببینم. استادش گفت: از این به بعد غذاهای شور بخور؛ آب هم کم بخور. بعدازچند روز آمد گفت: آقا من این چند روز خیلی سختی کشیده ام؛ ولی امام زمان را ندیده ام. گفت: چی خواب می بینی؟ گفت: تا می خوابم همش خواب آب می بینم. گفت: تشنه امام زمان باش؛ حتما امام زمان را می بینی . تشنه واقعی امام زمان بشوید قطعا بیداری هم می بینید. مولانا می گوید:

آب کم جو تشنگی آور بدست           تا که آبت جوشد ازبالا و پست

توصیه امام زمان ؛ بندگی خداوند

آقا سیدی بود گفت در اوایل جوانی نجف رفته بودم. مشکلات بزرگی داشتم. چهار پنج تا گره خیلی شدید به کارم افتاده بود. خیلی وضعم ناهنجار بود. گفت: متوسل شدم به آقا امام زمان(عج) که حضرت فرجی گشایشی بکند. بعد از توسل مکرر یک شب آقا را خواب دیدم. در عالم رویا وقتی جمال آقا را دیدم آن قدر جذبه ونورانیت آقا من را جذب کرد که همه مشکلاتم را فراموش کردم. پیامبر(ص) فرمود الْمَهْدِیُّ طَاوُسُ أَهْلِ الْجَنَّة [2] طاووس در میان پرنده ها زیبائیش فوق العاده ای دارد..

گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی روا بود که که ملامت کنی زلیخا را

مسلمان امام زمان(عج) از حضرت یوسف(ع) از هر جهت زیبا تر هستند. چون چهارده معصوم مقامشان از انبیای سابق خیلی بالاتر است. زلیخا را ملامت کردند؛ اما خودشان وقتی حضرت یوسف(ع) را دیدند؛ دست شان را به جای میوه بریدند. به قول حافظ:

من ازآن حسن روز افزون که یوسف داشت دانست مکه عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

از بس جذابیت حضرت یوسف زیاد بود، خیلی هم نمی توانیم زلیخا را مقصر بدانیم. گفت من حاجت هایم را فراموش کردم. آن قدر محو آقا شدم فقط عرض کردم: آقا دوست دارم شما دستوری را بفرمائید از دو لب مبارک شما مستقیم بشنوم؛ اطاعت کنم. بعد آقا این جمله را فرمودند: امر ما این است که بندگی خدا را بکنید. این خواب مطابق واقع است. چون قرآن می فرماید: وقتی انبیا آمدن گفتند: أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ[3]امر تمامی انبیا و ائمه این است که در زندگی هدفتان در هر کاری که می کنید فقط بندگی باشد.

معرفت امام زمان (عج)

انشا الله زیارت جمال نورانی امام زمان (ع) درخواب ویا بیداری با معرفت نصیب ما بشود. این قید معرفت خیلی مهم هست یک بزرگواری حرف خیلی قشنگی می زد. این حرفش خیلی عمیق هست. فرموده بود: من اوایل در به در دنبال امام زمان می گشتم که حضرت را زیارت بکنم. ولی الان بینی و بین الله اگربه من بگویند، امام زمان اتاق بغلی هست؛ تردید دارم بروم یا نروم. چرا که نمی دانم معرفت وادب حضورامام زمان ودرک امام زمان را دارم یا ندارم. فکر کنیم وقتی آقا را دیدم آیا چطور برخورد می کنیم؟ مرحوم آقا شیخ محمد کوفی رحمه الله علیه حضرت برایش آب تعارف کرده بود، گفته بود میل ندارم. آقای دولابی خدا رحمتش کند گفت: من این داستان را از خود شیخ محمد کوفی شنیدم که تا آخر حسرت می کشید و ناله می زد. اگر آدم امام زمان را نبیند بهتر از این است که آدم به زیارت آن بزرگوار نائل بشود و دست حضرت را رد بکند.

ما می خواهیم خودمان را در دل امام زمان جا کنیم. به قول مرحوم آقای دولابی می فرمایند: چیزی مثل ادب در دل اولیای خدا نفوذ نمی کند. وادب کامل این است که آدم تسلیم محض باشد. یک بزرگی فرمود:اگه امام زمان سلام الله علیه به من بفرماید، برو می روم دیگر نمی پرسم، کجا برم چی کار کنم چون لازم باشد آقا می فرماید. چون امر او امر خداست. چشمش، زبانش، وجودش همه اش از بالا کنترل واداره می شود. یه عالمی گفته بود من خیلی توسل پیدا کردم خدمت آقا برسم یک موقعی در نمازمکاشفه ای شد.

امام زمان بنده واقعی خداوند

آقا را زیارت کردم. آقا به من با الهام فرمودند: پلک چشمم را بدون اذن خدا بالا و پایین نمی کنم. یعنی من آن قدر غرق بندگی وعبودیت خدا هستم که پلک چشمم را بدون اذن خدا هیچ کاری نمی کنم. آن وقت تو چه انتظاری داری که بدون خواست خدا واذن خدا من خودم را به شما نشان بدهم. قلب امام زمان محل مشیت خداست. هر کسی معرفت واقعی امام زمان را به دست بیاورد. همیشه یقین دارد که در محضر امام زمان است وهیچ وقت کاری که خلاف خواست امام زمان است را انجام نمی دهد.

پیامبر(ص) ما که گاهی سئوال می کردند: هَلْ مِنْ مُبَشِّرَاتٍ یَعْنِی بِهِ الرُّؤْیَا [4] کسی خبر خوشی دارد؟ مرحوم دولابی می فرمودند: شاید که آقا می خواستند ببینند دیدار با پیامبر در آنها اثر خوبی داشته است. یک اثرش این هست که آدم خواب های قشنگ ببیند. ماحدیث داریم خواب های صادقه مومن جزئی از هفتاد نوع نبوت است. در روایت داریم پیامبر(ص) ما فرمود: من دیشب خواب دیدم می دانید خواب پیامبر یا امام روایت مثل بیداری هست. حتی انبیاء گذشته بعضی از وحشان به وسیله خواب بوده است. حضرت ابراهیم خواب دید که باید پسرت را سر ببری.

بهترین اعمال

پیامبر(ص) خدا خواب دیدند فرمود: عمویم حضرت حمزه و پسرعمویم جعفر طیار را خواب دیدم. دیدم از نعمت های فراوان بهشتی تناول می کنند. می فرمود: به اینها گفتم که در آن عالم بالاترین اعمال را شما چه یافتید؟ البته پیامبر(ص) خبر دارد گاهی می پرسد که به دیگران هم جا بیفتد.

پیامبر(ص) اشرافش به همه عوالم هست. می فهمد که چه چیزی بالاترهست. عرض کردند پدر های ما مادرهای ما فدای شما ای رسول الله وَجَدْنَا أَفْضَلَ الْأَعْمَالِ الصَّلَاةَ عَلَیْکَ [5] بالاترین اعمال را سه چیز یافتیم. یکی صلوات برمحمد وال محمد است. دومین عمل که بالاترین اعمال است. وَ حُبَّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ [6](ع) حب علی بن ابی طالب(ع) را بالاترین اعمال در دنیا یافتیم. سومینش وَ سَقْیَ الْمَاءِ[7] آب دادن بالاترین چیزهاست. آب دادن خیلی فضیلت دارد آیت الله بهجت(ره) می فرمودند: هر نوشیدنی که می خورید بر امام حسین(ع) سلام بدهید.

ثواب سلام دادن به امام حسین هنگام آب نوشیدن

روایت عجیبی داریم که اگر کسی آب نوش جان کند؛ و سلام بر امام حسین(ص) بدهد؛ ودشمن های او را لعنت کند؛ خدا متعال با این سلام دادن و لعنت فرستادن صد هزار گناه از او پاک می کند؛ و صد هزار حسنه می دهد؛ وصد هزار درجه می دهد. گفت آب مهم نیست شخص مهم نیست. به آن شخصیتی که سلام می دهیم پیش خدا خیلی عزیزهست. یعنی امام حسین(ع) خیلی عزیزهست.

مقام محبین علی علیه السلام در بهشت

ابن عباس میگوید: سلمان را خواب دیدم. در یک موقعیت خیلی عالی در بهشت قرار گرفته است. گفتم سلمان چه چیزی در این دنیا بالاترین عمل است. فرمود: حب علی بن ابی طالب واتباعه محبت امیر المومنین(ع) واطاعت کردن از امیر المومنین(ع) بالا ترین چیزهاست.

ایثار امام حسین(ع)

آدم ابوالبشراست اما با این مقام ازگندم نمی گذرد اما امام حسین علیه السلام از همه هستی می گذرد از گوشت وپوست واستخوان می گذرد. امام حسین(ع) یک موی حضرت زینب(س) را با همه عالم عوض نمی کند. ولی به خاطر خدا راضی می شود زینبش دخترانش را به اسارت ببرند. حسین جان

از زن و فرزند و خانمان بگذشتی      اما آدم نگذشت ز یک دانه گندم.

فردی می گوید: خدمت امام باقر (ع) رسیده بودم. آقا فضیلت شب قدر را بیان می کردند. می گوید: همین طور که فظیلت شب قدر را بیان می کردند آه سردی کشیدم آقا فرمودند: چرا آه کشیدی؟ گفتم ای داد بی داد آقا من حواسم نبود دیشب شب قدر بود. من گرفتم خوابیدم. اعمال شب قدر از دستم رفت.

آقا فرمودند: دیشب شما یک عملی انجام دادی ثوابش از همه اعمال شب قدر بالاتراست. عرض کردم که آقا من دیشب خوابیدم کاری نکرده ام فرمود: دیشب شما موقع افطار خرما خوردی نیمه های شب از شدت تشنگی وعطش از خواب پریدی از تشنگی له له می زدی بالا سرت یک ظرف آبی بود؛ آب خوردی در همان حال یاد تشنگی جدم اباعبدالله(ع) افتادی گفتی السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ [8] و بر دشمنان جدم امام حسین(ع) لعنت گفتید. و این عملت از اعمال شب قدر بالاتر است و ثوابش بیشتر است. خود آقا پیغام داد.

شِیعَتِی مَا إِنْ شَرِبْتُمْ ماءَ عَذْبٍ فَاذْکُرُونِی [9] شیعیان من هروقت آب گوارا نوشیدند یادی از تشنگی من بکنید. امام حسین دوست دارد که از تشنگی آقا یادی بکنیم.

ذکر مصیبت علی اصغر(ع)

حضرت ابا عبدالله(ع) طفل شیر خواره را آورد مقابل دشمن تقاضای آب کرد. فرمودند: اگر به من رحم نمی کنید من در نزد شما گناه کارهستم. این طفل شیر خواره فرزند پیامبر(ص) شما است، چه گناهی دارد. اینجا بود که تو دشمن ول وله افتاد. رفتند آب بیاورند. یک وقت نانجیب صدا زد حرمله چرا ساکت نشسته ای؟ چرا جواب حسین را نمی دهدی؟ ابوخلیل خبر نگار دشمن بود مختار دستگیرش کرد. وقایع کربلا را برای مختار می گفت؛ مختار گریه می کرد؛ غش می کرد؛ بی حال می شد.

مختار یک سئوالی از ابوخلیل کرد. گفت: ابوخلیل شما که در جبهه بودید و وقایع نگار بودید جای هم خودت منقلب شدی گریه بکنی؟ اشک بریزی؟ آه بکشی؟ گفت چرا یک جا من هم برای غربت امام حسین(ع) خیلی گریه کردم. گفت کجا بود. گفت اون زمانی که قنداقه غرق به خون علی اصغر دست آقا مانده بود.

آقا می خواست به خیمه ها برود. دید مادر بچه رباب دم در خیمه ایستاده است سه بار امام حسین رفت به طرف خیمه از خانم خجالت کشید، برگشت. دل من هم به غربت امام حسین شکست. من هم به گریه افتادم آنجا یه وقت دیدن آقا برگشت در پشت خیمه ها باغلاف شمشیر یه قبر کوچکی برای علی اصغر(ع) کند. خواست طفل شش ماهه را در قبر بگذارد یک وقت خانمی ناله می زند آقا جان صبر کن یک بار دیگر علی اصغر را ببینم. لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم وعلی لعنت الله علی القوم الظالمین وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ [10]

پی نوشت:

[1] . الکافی/مجلسی/8/90/حدیث الأحلام و الحجة على أهل ذلک الزمان...ص:90
[2] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/مجلسی/ج 51/91/باب 1 ما ورد من إخبار الله و إخبار النبی ص بالقائم ع من طرق الخاصة و العامة ..... ص : 65
[3] . الزمر:11
[4] . الکافی/مجلسی/8/90/حدیث الأحلام و الحجة على أهل ذلک الزمان...ص:90
[5] . بحارالأنوار/مجلسی/91/70 / باب 29- فضل الصلاة على النبی و آله ...ص:47
[6] .همان
[7] . همان
[8] . بحارالأنوار/مجلسی/98/ 292/ باب 24- کیفیة زیارته صلوات الله علیه یوم عاشوراء...ص:290
[9] . مستدرک الوسائل/محدث نوری/ 17/26/22- باب استحباب ذکر الحسین ع و لعن قاتله...ص:26
[10] . الشعراء : 227