خواستگارم را دوست ندارم

10:56 - 1400/05/19

- لازم است در سه موضوع، فراموش کردن عشق قبلی، تقویت روابط، تقویت صمیمت در تمام ابعاد نه گانه آن، آموزش و مهارت و تکنیکهای لازم را  بیاموزید تا دچار آسیب نشوید و یا آسیب کمتری را متحمل بشوید.

قلب

سوال:
من عاشق پسر عمویم بودم،  ولی او هبچ خبری از عشق من نسبت به خودش نداشت، بعد از پنج سال خواستن او، من نامزد کردم، آن هم فقط بخاطر خانواده ام؛ در حالی که هیچ نتوانستم و نمی توانم او را دوست داشته باشم، نه این که خیلی از او  بدم بیاید نه، ولی خب مثل پسر عمویم که عشق اولم بود دوستش ندارم، خیلی کم کم کم دوستش دارم،  می خواهم عاشقش بشوم. لطفا کمکم کنید.

پاسخ:
اینکه که در چه مرحله از فرایند ازدواج هستید، در نوع راهنمایی و توصیه کردن خیلی مهم است، چنانچه هنوز در مرحله نامزدی هستید و عقدی صورت نگرفته است، جهت تصمیم گیری مبتنی بر واقعیت نکاتی را خدمتتان عرض می کنم:

 اول: یکی از مواردی که در ازدواج موفق موثر است، داشتن انگیزه درست و صحیح برای ازدواج است. برخی موارد و انگیزه ها به عنوان انگیزه های اشتباه در ازدواج مطرح می شود که می تواند موجب مشکلات و تعارضات در مراحل بعدی شود و ازدواج را با خطر مواجه کند، از جمله آن انگیزه های اشتباه، ازدواج به خاطر خانواده است. وقتی انگیزه ازدواج، صرفا خانواده باشد، دیگر ازدواج از روی شناخت و تناسب نخواهد بود و ممکن است ازدواج را با خطر مواجهه کند.

دوم: درگیری عاطفی و درواقع شکست عاطفی درمان نشده، یکی از عواملی است که موجب تخریب روابط و ناسازگاریها و تعارضات همسران خواهد شد. لذا توصیه می شود قبل از ورود به رابطه جدید برای ازدواج، از هیجانات و دلبستگی های عشق قبلی فارغ شده باشید و الا در روابط جدید مداخله کرده و رابطه را دچار چالش خواهد کرد. همین مقایسه کردن همسر جدید با عشق قبلی خود، موجب نارضایتی و مشکل خواهد شد، لذا باید با استفاده از تکنیکها و مداخلات لازم عشق قبلی را فراموش کنید و همسر خود را با او مقایسه نکنید.

سوم: بحث علاقه و دوست داشتن خواستگار هست؛ دختر و پسر‌ها هنگام ازدواج باید تا اندازه‌ای برای هم جذابیت داشته باشند و به اصطلاح، همدیگر را بپسندند تا به ازدواج با هم رغبت پیدا کنند. اگر قیافه‌ فرد از اولین روز ملاقات برای یکی از طرفین جا نیفتد و به دل او نچسبد،  ممکن است فرد همیشه این احساس ناخوشایند را با خود به همراه داشته باشد و نتواند با آن کنار بیاید، در نتیجه احتمالا رضایت از زندگی او دچار مشکل خواهد شد. البته دوست داشتن تنها هم اگر چه لازم است، اما کافی نیست و باید موارد بسیار دیگری را هم بررسی کرد.

خب ظاهرا شما هر سه مشکل مطرح شده را دارید؛ چکار باید بکنید؟ منظور و مقصود ما این نیست که جواب «نه» بگویید و از ازدواج منصرف بشوید، بلکه شما باید تمام آیتمهایی که در ازدواج موفق مورد بررسی قرار می گیرد، از جمله ملاکها و تناسبها را هم مورد بررسی قرار بدهید و مخصوصا با «مشاوره پیش ازدواج» اطلاعات جامعی نسبت به پیش بینی موفقیت در ازدواج را بدست بیاورید، آنگاه با جمع بندی کردن موارد، تصمیم خود را بگیرید. ممکن است آیتمهای مثبت بسیاری وجود داشته باشد که می تواند آن مشکلات را تحت پوشش قرار دهد.

اما مساله بعد این است که چنانچه بعد از عقد هستید، یا به هر حال تصمیم گرفتید که وارد عقد شوید (تصمیم با شماست و ما به تصمیمتان احترام می گذاریم) و همچنان سوال شما باقی بود، در سه موضوع: الف: فراموش کردن عشق قبلی، ب: تقویت روابط، ج:تقویت صمیمت در تمام ابعاد نه گانه آن، باید آموزش و مهارت و تکنیکهای لازم را  بیاموزید تا دچار آسیب نشوید و یا آسیب کمتری را متحمل بشوید.

موفق باشید.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
20 + 0 =
*****