یکی از معجزاتی که از پیامبر نقل شده است سخن گفتن و شهادت شتر بر بیگناهی صاحب خود در حضور پیامبر است.

یکی از معجزات پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) سخن گفتن شتر و شهادت او بر بیگناهی صاحب خود است. بعد از سخن گفتن شتر، پیامبر بر بیگناهی صاحب آن حکم میکنند. نباید این داستان را مانند قبول شهادت یک انسان بدانیم، بلکه حادثه یک رخداد غیر طبیعی است که از طریق آن خداوند پیامبر را از حقیقت ماجرا باخبر میکند و پیامبر بر اساس آن حکم میدهند.
داستانی از پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است که در آن ایشان شهادت یک شتر را پذیرفته و براساس آن حکم میکنند. دشمنان اسلام این داستان را دستاویز حمله به پیامبر و احکام اسلامی قرار داده، میگویند: چگونه شهادت یک زن در اسلام پذیرفته نمیشود اما پیامبر با شهادت یک حیوان دستور اعدام شش نفر را صادر میکند؟!
پاسخ:
با نگاه به اصل ماجرا و دقت در مضمون داستان خباثت و حیلهگری شبههافکنان آشکار میشود.
اصل داستان و دروغ بودن اعدام شش نفر
اما اصل ماجرا بنابر نقل قطب راوندی در کتاب «الخرائج و الجرائح» چنین است:
عرب بیابانی از اهالی یمن در حالی که سوار بر شتر سرخ رنگی بود، خدمت پیامبر اکرم (صلّیاللَّهعلیهوآله) رسید و سلام و تحیت خود را ابلاغ کرد. عدهای از مردم ادعا کردند که او این شتر را دزدیده است. حضرت فرمود: بینه و شاهدی دارید. گفتند: «آری یا رسول اللَّه!» رسول خدا (صلّیاللَّهعلیهوآله) به علی (علیهالسّلام) فرمود: «ای علی! اگر بینه ای آوردند، حق خدا را از او بگیر.» اعرابی اندکی سرش را به زیر انداخت و آرام شد. سپس حضرت فرمود: «برخیز، یا اینکه دلیلی بر بی گناهی خود بیاور.» در این هنگام، شتر به صدا در آمد و خطاب به پیغمبر (صلّیاللَّهعلیهوآله) گفت: قسم به کسی که تو را به حق مبعوث کرده، این شخص مرا ندزدیده است و من مالکی غیر از او ندارم. پیامبر اکرم (صلّیاللَّهعلیهوآله) به او فرمود: «چه گفتی که خدا شتر را برای گفتن بی گناهی تو، به سخن آورد؟»
عرب گفت: گفتم: « اللَّهُمَّ إِنَّكَ لَسْتَ بِرَبٍّ اسْتَحْدَثْنَاكَ وَ لَا مَعَكَ إِلَهٌ أَعَانَكَ عَلَى خَلْقِنَا وَ لَا مَعَكَ رَبٌّ فَيَشْرَكَكَ فِي رُبُوبِيَّتِكَ أَنْتَ رَبُّنَا كَمَا تَقُولُ وَ فَوْقَ مَا يَقُولُ الْقَائِلُونَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُبْرِئَنِي بِبَرَاءَتِي؛ خدایا! تو برتر از آنی که با تو هم کلام شویم. و هیچ کسی تو را در آفریدن ما یاری نکرده است و کسی نیست که در ربوبیت تو شریک باشد. تو پروردگار ما هستی چنان که گفتی، و ما فوق گویندگان میباشی. از تو مسألت داریم که بر محمّد و آل محمّد (صلّیاللَّهعلیهوآله) درود فرستی و بیگناهی مرا آشکار سازی.»
آنگاه رسول خدا (صلّیاللَّهعلیهوآله) فرمود: «قسم به خدایی که مرا مبعوث کرده، ملائکه را دیدم که سخن تو را می نوشتند. بدانید هر کس مثل این اعرابی دعا کند و بر من زیاد درود فرستد، از گرفتاری رهایی مییابد.»[۱]
آنچه مشخص است در این داستان، اشارهای به اعدام هیچ کسی نشده است؛ تنها پیامبر شهادت شتر را قبول کرده و حق را به مرد اعرابی میدهد.
اعجاز پیامبر و واضح شدن حقیقت
پیامبر گرامی اسلام علاوه بر قرآن که معجزه جاوید و همیشگی ایشان است، معجزات فراوان دیگری هم داشتهاند که در یک زمان و موقعیت خاص رخ داده است. شقالقمر و رد الشمس از جمله معروفترین آنهاست.[۲] حادثه گواهی شتر نیز یکی دیگر از معجزات پیامبر است که در حضور ایشان یک حیوان به سخن آمده و بر بیگناهی شخصی شهادت میدهد.
طبیعی است که وقتی اتفاقی غیر عادی و خارج از عادت رخ میدهد عکسالعمل و واکنش نسبت به آن نیز متفاوت است. سخن گفتن شتر امری عجیب و خارقالعاده است و هرکس با مشاهده چنین اتفاقی یقین میکند که سخن شتر قطعی و صحیح است. پیامبر اینجا به گواهی یک شتر حکم نکرده است تا بگوییم ایشان شهادت یک حیوان را پذیرفته است، بلکه از این حادثه برای پیامبر و تمام کسانی که در آنجا حضور داشتند یقین و قطع حاصل میشود که حق با مرد اعرابی است و او شتر را ندزدیده است. شهادت شهود در جایی است که امر مشتبه باشد ولی در مسئلهای که همگان به وضوح آن را میبینند و از صحت آن اطمینان و یقین حاصل میکنند رجوع به شاهد لازم نیست. در این داستان بعد از سخن گفتن شتر نه تنها پیامبر بلکه تمام حاضرین نیز یقین کردند حق با مرد اعرابی است. پس دیگر دعوا و نزاع کاملا از بین میرود و نیاز به مدرک دیگری نیست.
سیره معصومین در استفاده از راههای غیر معمول
میدانیم سیره و روش معصومین در برخورد با حوادث و اتفاقات همان روشهای عادی و معمولی است. در امر قضاوت، ایشان بر اساس همان راههای عقلایی و عرفی حکم میکنند. اما در مواردی مثل این مورد اعجاز پیامبر مسئله را روشن میکند و دیگر نیازی به استفاده از روشهای مرسوم نیست. خداوند از راه غیر متعارف، حقیقت را بر پیامبر آشکار کرده و ایشان بر آن اساس حکم میکنند.
شهادت یک مرد هم کافی نیست!
نه تنها شهادت یک زن بلکه شهادت یک مرد هم در اینجا مورد قبول نیست بلکه حداقل باید دو مرد عادل به عنوان شاهد حضور داشته باشند.[۳] همانطور که گفتیم این رخداد یک رویداد غیرعادی است؛ بنابراین به هیچ عنوان جای مقایسه شهادت زن با شهادت شتر نیست؛ چون مسئله کاملا متفاوت است.
شهادت زن در اسلام
در پایان خوب است اشارهای به این نکته داشته باشیم که نپذیرفتن شهادت از سوی زنان در برخی مسائل حقوقی به معنای تضییع حقوق ایشان نیست، بلکه گویای راحتتر بودن تکلیف و مسئولیت آنهاست. دستورات و احکام خداوند بر پایه مصالح و مفاسد است. به خاطر غلبه عاطفه و احساس در زنان طبیعی است که باید شهادت آنها در اموری مانند قتل که اهمیت زیادی دارد، همراه با دقت و تاکید بیشتری باشد. علاوه بر این در احکام بسیاری شهادت مرد کاملا بیتاثیر است و تنها شهادت زن مورد قبول است؛ مانند شهادت مبنی بر زنده متولد شدن نوزاد.[۴]
پینوشت
[۱] الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۲.
[۲] برای اطلاع از معجزات پیامبر میتوانید به کتاب «جلوههای اعجاز معصومین (علیهمالسلام)» ترجمه غلام حسن محرمی مراجعه کنید.
[۳] شرح لمعه دو جلدی، ج۲، ص۲۹۴.
[۴] برای اطلاع بیشتر از فلسفه نپذیرفتن شهادت زنان میتوانید به آدرس زیر مراجعه کنید: https://btid.org/fa/news/17233.