- هیاهو و جنجالهایی که مثلا برای تخریب گشت ارشاد به هوا بلند میشود، عمدتا با فضاسازی رسانههای معاند و افراد معلومالحال صورت میگیرد که اهداف و غرضهای سیاسی خود را دنبال میکنند، در غیر اینصورت هیچ فرد مطلع از تأثیر مخرب مفاسد اخلاقی بر بهداشت روانی جامعه، مخالفتی با چنین تذکرها و برخوردها نخواهد داشت.
فرض کنید گروهی در جامعه باشند که برای مقابله با برخی اقدامات نادرست، اقدام به تذکر و برخورد قانونی میکنند. مثلا در مواجهه با افرادی که رعایت نظافت در اماکن عمومی را نمیکنند و سبب آلودگی محیط زیست میشوند، یا برای جلوگیری از ساخت و سازهای غیرقانونی که موجب دستاندازی و تصاحب حریمهای عمومی جامعه میشود، یا مثلا در شرایط کرونایی با تشکیل تجمعات فشرده و بدون رعایت فاصلهگذاری اجتماعی، سبب گسترش بیشتر ویروس منحوس میشوند، یا در مقابله با کسانی که به فضای سبز شهری، درختان و گیاهان موجود در بوستانها آسیب میزنند یا برای موارد مشابه، شاهد باشیم که عدهای سازماندهی شوند تا از بروز چنین خسارتهایی به مردم جلوگیری کنند، آیا چنین اقداماتی مورد تحسین و تأیید عمومی خواهد بود یا خیر؟ قطعا پاسخ مثبت است و استقبال اکثریت را به دنبال خواهد داشت چون منافع چنین اقداماتی بر کسی پوشیده نیست. حالا اگر مضرات بیحیایی و پوشیدن لباسهای نامناسب در کوچه و خیابان برای تخریب آرامش عمومی و بهداشت روانی جامعه را در نظر بگیریم و آن را برای همه شرح دهیم، آیا کسی مخالف تذکر به هنجارشکنان و ممانعت از تعرض آنان به عقاید و حیای جامعه خواهد بود؟ اینجا قطعا پاسخ منفی است چون برای همهی افراد باوجدان جامعه -با هر تفکر و سلیقهای- تأمین بهداشت روانی و اخلاقی برای خود و خانوادههای آنان از اولویت بالایی برخوردار است و هیچ انسان آزادهای راضی به انحراف و رواج آن در جامعه نیست؛ مخصوصا که اکثریت جامعهی ما را افراد مسلمان تشکیل میدهند و چنین دغدغههایی با تمام وجود آنها عجین و آمیخته است.
بنابراین هیاهو و جنجالهایی که مثلا برای تخریب گشت ارشاد به هوا بلند میشود، عمدتا با فضاسازی رسانههای معاند و افراد معلومالحال صورت میگیرد که اهداف و غرضهای سیاسی خود را دنبال میکنند، در غیر اینصورت هیچ فرد مطلع از تأثیر مخرب مفاسد اخلاقی بر بهداشت روانی جامعه، مخالفتی با چنین تذکرها و برخوردها نخواهد داشت. البته رفتار درست و گفتار نیکو حتما و قطعا باید در دستور کار چنین مجموعههایی باشد که هیچ تردیدی در آن وجود ندارد و برخوردهای نادرست احتمالی هرگز تأیید نمیشود و اینکه حساب گروههای سازماندهی شده برای خدشهدار کردن حیا و عفاف جامعه را باید از مردم عادی جامعه -که صرفاً تحت تأثیر برخی مفاسد فرهنگی هستند- جدا کرد.
اشاره به انواع حیرتآور مفاسد اخلاقی و اجتماعی در جوامع غربی -که منشأ انحراف و فساد در دنیا به حساب میآیند- و تبیین هنرمندانه و منطقی آنها برای جامعه، حتما نقش موثری در عبرتگرفتن از ثمره و نتیجهی بی بندوباری و لاابالیگری گسترده دارد که رجوع به آمار رسمی دولتهای مزبور -که قطعا کمتر از آمار واقعی است- در جهت تأیید آنها کفایت میکند.
به هر صورت، این یک واقعیت است که حیا و عفاف مردم ایران در طول سالهای طولانی، همواره خاری در چشم دشمنان و سدی در برابر تحقق اهداف شوم آنها به حساب آمده و اجازه نداده است تا با شکلگرفتن استحالهی فرهنگی، سبب نفوذ مجدد دولتهای مستکبر به ایران عزیز شود. از این رو، تمام دست و پا زدنهای آنها برای برداشتن این سد مستحکم است تا با تضعیف عقاید و مقاومت مردم ما راهی برای استعمار مجدد کشور بیابند و دوباره زمام این مملکت را به دست بگیرند که البته انشاءالله باز هم ناکام خواهند بود.
تلاش برای زدودن انواع مفاسد و ناهنجاریها در سطح جامعه که برای جسم و روح انسانها مضر است، قطعا مورد تأیید و حمایت اکثریت مردم است که برخورد با مفاسد اخلاقی یکی از آن موارد به حساب میآید. چون برای همهی افراد باوجدان جامعه -با هر تفکر و سلیقهای- تأمین بهداشت روانی و اخلاقی برای خود و خانوادههای آنان از اولویت بالایی برخوردار است و هیچ انسان آزادهای راضی به انحراف و رواج آن در جامعه نیست. از این رو، کسانی که برای مقابله با مفاسد اخلاقی تلاش میکنند حتما مورد حمایت هستند که البته باید رفتار و گفتار نیکو را در دستور کار خود قرار دهند.