معتقدین به عدل الهی یعنی شیعه، تاکید بر استمرار فیض الهی به بشریت از طریق وحی بر حجتش دارند، که شامل زمان رسول و بعد از فوت رسول میشود. با این بیان که "ارتباط خدا، فقط به صورت نبوت نیست، كه رسالت، تكالیف و دین جدیدی داشته باشد، بلكه همیشه فیض الهی به واسطه انسان كاملی برقرار است و از طریق این انسان كامل به بشر میرسد، که امروزه آن واسطه حضرت حجّت (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) است".این برهان را علامه طباطبایی از پروفسور كربُن بیان داشته است.[1]
حال با توجه به اینکه یکی از مباحث عدالت، مربوط به استمرار ارتباط خداوند با بشریت است؛ یعنی اینکه خداوند معتال بهترین راهنمای بشر برای زندگی سعادتمند دنیوی و اخروی میباشد، پس با توجه به حکمت الهی این راهنماییها از طریق آموزههای وحیانی بر صادقترین و درستکارترین فرد بشریت در هر دوره نازل میشود. این مطلب بین همه ادیان اجماعی است همچنانكه این آموزهها بر نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و حضرت محمد(صلياللهعليهوآله) نازل شده است.
حال با توجه به آیه 19 سوره مائده که صحبت از نبودن و فطرت رسل، قبل از رسول الله میکند، میتواند دلیلی بر نقض این قاعده عادلانه از طرف خدای متعال باشد؟
کاملاً واضح است که خداوند، جریان عادلانه استمرار حجتهای خود را در آن دوره نیز رعایت نموده است؛ چون قبل از رسول الله هم، زمین خالی از حجت نبوده و حجتهای الهی در آن دوره هم از سوی خدای متعال استمرار مييافتند.
به همين جهت است كه در متون اسلامی و كتاب مقدس مسیحیان، آمده است كه رهبری مسیحیان پس از حضرت عیسی (عليهالسلام) بر عهده وصی ايشان، شمعون بن حمون (معروف به پطرس) بود. پطرس در رأس حواریون قرار داشت و مسئولیت حضرت عیسی (عليهالسلام) را بعد از وی بر عهده گرفت. به نوشته انجیل "متی" حضرت عیسی به او گفت: كلیدهای ملكوت آسمان را به تو میسپارم.[2] در روایات اسلامی آمده است: حضرت عیسی(عليهالسلام) دوازده وصی داشت [3] كه اولین آنان شمعون بن حمون بود. در برخی از روایات آمده است: «ذریب بن ثملا» یكی دیگر از اوصیای حضرت عیسی (عليهالسلام) بود. [4] حضرت صادق (عليهالسلام) نیز فرمود: آخرین وصی حضرت عیسی مردی بود به نام بالط. [5] نیز آمده: سلمان فارسی كه نام اصلیش روزبه بود، از اوصیای حضرت عیسی (عليهالسلام) به شمار میآید.[6]
پی نوشت :
1.فصلنامه انتظار، ج1، ص 66 - 70
2. انجیل متی، فصل 16
3. كافی، ج 1، ص 532
4. كنز الفوائد، ج 1، ص 142
5. بحار الانوار ،ج 17، ص 141
6. روضه الواعظین، ج 2، ص 278
نظرات
سلام
آنچه به نظرم می رسد فطرت رسل نیست بلکه فترت رسل می باشدوحتی در آیه شریفه عَلىَ فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُل آمده است