- فعالان طب سنتی مدعی هستند که وزارت بهداشت به فعالیتها و موفقیتهایشان در مبارزه با کرونا توجه ندارد. محتملترین پسامد این دعوا، کاهش اعتماد عمومی به نظام رسمی درمان است. تعیین تکلیف این دعوا، به صورتی که برای عموم مردم قانع کنننده باشد، بسیار ضروری است. اگر ادعاهای بعضی از فعالان طب سنتی درست باشد، میتوانیم گام بلندی در برابر غول کرونا برداریم و از بار سنگینی که زحمتکشان شبکه درمان بر دوش دارند بکاهیم. وزارت بهداشت یا باید بستر مشارکت جدی فعالان طب سنتی را در روند درمان فراهم کند، یا برای مردم روشن کند که نتایج ادعایی اهالی طب سنتی علمی نیست.
نه تنها در حوزه بهداشت، که در هر حوزه دیگری تا همراهی مردم نباشد، اگر نگوییم موفقیت و پیشبرد برنامههای مهم و فراگیر ناممکن است، دستکم باید گفت بسیار سخت است. این مهم را میشود در رخداد بزرگی مانند انقلاب تا همین معضل همهگیری کرونا دید. با این حجم توطئههای دشمنان داخلی و خارجی، در این چهل سال اگر مردم با نظام همراه نبودند، تا امروز چیزی از جمهوری اسلامی باقی نمانده بود. در حل معضل کرونا هم تا امروز کارشناسان بر دو نکته تاکید داشتهاند؛ رعایت دستورعملهای شخصی و واکسیناسیون. اگر مردم فاصله اجتماعی را رعایت نکنند و ماسک نزنند، از نظام درمان کشور کاری برنمیآید و اگر اعتماد مردم به اصل واکسیناسیون یا سلامت واکسن کرونا از دست برود...
آقای وزیر در جلسه رای اعتماد نکات خوبی را درباره معضلات کلی نظام بهداشت و درمان بیان کردند و وعدههایی دادند که ان شاءالله از پس آن برآیند؛ از اجرای طرح پزشک خانواده تا گستردهتر کردن پوشش بیمه درمان، که خوب میدانیم کم نیستند دردها و بیماریهایی که به خاطر همین دو مسئله خواسته یا ناخواسته پنهان شدهاند. ایشان همچنین درباره طب سنتی وعده بازشناسی، ترویج و نهادینه کردن آن را دادند که البته کلی است و جزئیات روند اجرایی آن باید تبیین شود.
در همین موضوع کرونا از همان اواخر سال 98 که کرونا تازه خودش را در ایران نشان داده بود، ادعاهای متنوعی درباره پیشگیری از کرونا و درمان آن با بهرهگیری از طب سنتی مطرح شد که تا امروز هم ادامه دارد. تشخیص اینکه کدام ادعا درست است و کدام نادرست، برای من نوعی که تخصص ندارم ممکن نیست. فعالان طب سنتی مدعی هستند که وزارت بهداشت به فعالیتها و موفقیتهایشان در مبارزه با کرونا توجه ندارد. محتملترین پسامد این دعوا، کاهش اعتماد عمومی به نظام رسمی درمان است. تعیین تکلیف این دعوا، به صورتی که برای عموم مردم قانع کنننده باشد، بسیار ضروری است. اگر ادعاهای بعضی از فعالان طب سنتی درست باشد، میتوانیم گام بلندی در برابر غول کرونا برداریم و از بار سنگینی که زحمتکشان شبکه درمان بر دوش دارند بکاهیم. وزارت بهداشت یا باید بستر مشارکت جدی فعالان طب سنتی را در روند درمان فراهم کند، یا برای مردم روشن کند که نتایج ادعایی اهالی طب سنتی علمی نیست. اقناع عمومی برای بیشتر کردن همراهی مردم با شبکه نظام سلامت هم ضروری است و هم فوری، و آقای وزیر باید در همین روزها پیگیر آن باشند. افزون بر این باید توجه داشت که دولت سیزدهم در کوتاه مدت نیازمند اقداماتی است که تغییر رویکرد در عرصه مدیریتی را به رخ بکشد، و همین امر ضرورت این آشتی کنان را بیشتر میکند.
فراموش نکنیم دلیل اصلی پایین بودن نسبی حضور مردم در انتخابات گذشته، بیاعتمادی مردم و ناامیدی از ایجاد تحول در عرصه مدیریت کشور بود و آنچه که این روزها بیشتر از وضع سلامت و اقتصاد کشور نیاز به ترمیم دارد، همین اعتماد و امید است. هرچه مردم امیدوارتر شوند، گامهای بعدی بهبود و پیشرفت سریعتر برداشته خواهد شد. به قول رهبر انقلاب «اعتماد مردم بزرگترین سرمایه دولت است. مردم وقتی به شما اعتماد کردند و امید به شما داشتند، با شما راه میآیند و کمکتان میکنند»[1].
1. پی نوشت:
نخستین دیدار رهبر انقلاب با هیات دولت سیزدهم(1400/6/6)