دلیلی بر نفی ارتباط مستقیم نیست بلکه ارتباط مستقیم با خدا در جای خود محفوظ است و مسلمانان شب و روز از آن استفاده میکنند.
حضرت امیرالمومنین علیهالسلام در نامه 31 نهج البلاغه میفرماید: «وَلَم يَجعَل بَينَكَ وَ بَينَه مَن يَحجُبُکَ عَنهُ وَلمَ يلُجِئكَ اِلَي مَن يَشفَعُ اِليهِ؛[1] خداوند میان تو و خودش کسی را قرار نداده که در برابر تو حجاب و مانع شود و خداوند تو را مجبور نکرده که به شفیعی و واسطهای پناه ببری.»
شبهه
عدهای با توجه به ظاهر نامه می گویند: حضرت علی علیه السلام ازتوسل منع کرده و بیان نموده اند در هنگام نیاز به طور مستقیم با خداوند ارتباط بگیرید و توسل ساخته و پرداخته ذهن علمای شیعه است.
پاسخ
اساس اسلام بر این است که انسانها می توانند رابطه مستقیم با پروردگار خود پیدا کنند، همان گونه که همه روزه در نمازهای خود از آغاز تا پایان، مخصوصاً در سوره حمد، با پروردگارشان خطاب مستقیم دارند، به گونه ای که هیچ واسطه ای میان آنها و او نیست. این افتخار بزرگی است برای اسلام و مسلمانان که اسلام راه ارتباط مستقیم با خدا را بر همه گشوده و جای جایِ قرآن مجید، شاهد و گواه بر آن است به ویژه آیاتی که خداوند را با تعبیر «رَبّنا» یاد می کند. بر خلاف بعضی از مذاهب باطله که پیر و مرشد و شیخ خود را واسطه می دانند و گاه ارتباط مستقیم با خدا را روا نمی پندارند.
مسئله توسل از مسلمات شیعه و برگرفته از نص قرآن کریم است. بنابراین نفی آن امکان ندارد و اگر آیات یا روایاتی در نفی توسل آمده است، باید آن را با در نظر گرفتن دیگر آیات و روایات معنا کرد.
مراد امیر المومنین علیه السلام
اما اینکه مراد امام علی(ع) از این عبارت چیست؟ چند احتمال در معنای کلام حضرت وجود دارد که به برخی از آنها، اشاره میشود:
1. منظور از شفیعی که در اینجا نفی شده است، شفیعی است که مستقل است.
2. احتمال دیگر این است که مقصود امام علی(ع) از نفی شفیع، شفیعی است که حاجب و مانع از ارتباط مستقیم انسان با خداوند باشد.
3. احتمال سومی نیز وجود دارد و آن اینکه ممکن است مراد حضرت(ع) نفی لزوم و ضرورت پناه بردن به شفیع است. یعنی توسل واجب نیست بلکه یک امر جایز و مستحب می باشد.
ادله عدم منافات توسل با ارتباط مستقیم با خداوند
ادله مختلفی وجود دارد که توسل به اولیاء الله منافاتی با ارتباط مستقیم با خدا ندارد، از جمله:
1. در آیات مکرّر قرآن به این نکته اشاره شده که توسل و شفاعت نیز به اجازه خداست. مانند: «مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ؛[2] كيست آن كس كه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند.» بنابراین کسی که دست به دامان رسول اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) برای توسل و شفاعت میزند، باید در کنار آن از خدا بخواهد که اذن شفاعت به آنها بدهد سپس مکمّل آن نیز ارتباط مستقیم با خداست. به بیان دیگر ما حوائج خویش را مستقیماً از خدا میخواهیم.
2. گاهی حاجت مهم و پیچیده است و ما نیز آنقدر آلوده و گناهکاریم که احساس میکنیم به تنهایی توفیق رسیدن به خواسته خود را نداریم. در اینجاست که دست به دامان شخص بزرگ و آبرومندتر میزنیم که به اجازه خدا در پیشگاه خدا برای ما شفاعت کند. مثلاً برادران یوسف بعد از آن همه جنایت درباره برادر خود احساس کردند گناهشان بهقدری عظیم است که نمیتوانند مستقیماً عفو خود را بخواهند، لذا دست به دامان پدر زدند و گفتند: «یا اَبانا اِسْتَغْفِرْ لَنا ذنُوبَنا اِنّا کُنّا خاطِئینَ؛[3] ای پدر برای ما استغفار کن، ما خطاکاریم.»
3. حضرت از لفظ مجبور نساختن استفاده کرده اند که این خود اختیار را می رساند. یعنی انسان ها مجبور نشده اند که شفیع پیدا کنند بلکه اختیار دارند. هرکسی میخواهد توسل کند و هرکسی نیز نمیخواهد توسل نمیکند. کسی مجبور به توسل نیست و این لفظ امام علی علیه السلام چون اختیار در توسل را میرساند، صریحا صحت و جایز بودن توسل را اثبات میکند.
4. مکمل این نامه حضرت علی علیه السلام احادیث دیگری است که خود حضرت به رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم توسل کرده اند. امام صادق عليه السلام فرمود: «كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام يَقُولُ إِذَا فَرَغَ مِنَ الزَّوَالِ- اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ- بِمُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِمَلَائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَائِكَ الْمُرْسَلِين؛[4] امير مؤمنان عليه السّلام بعد از اتمام نماز ظهر اين دعا را ميخواند: خداوندا به تو تقرّب مى جويم به وسيله جود و كرمت، تقرّب مى جويم به سوي تو به حقّ محمد (كه بنده تو و رسول تو است) و تقرّب ميجويم به وسيله فرشتگان مقرّبت و پيغمبران مرسلت.»
در نتیجه کلام امیر المونین علیه السلام نه تنها منافاتی با تویل و شفاعت ندارد بلکه آنها را نیز تلویحا اثبات می نماید.
پی نوشت
[1] نهج البلاغه نامه 31.
[2] سوره بقره آیه 255.
[3] سوره یوسف آیه 97
[4] اصول کافی جلد ۲ صفحه ۵۴۵٫
مسئله توسل و شفاعت در اسلام درباره پیامبر و امام معصوم و حتّی فرشتگان و مؤمنان صالح العمل وارد شده است و این مطلب با برقراری ارتباط مستقیم با خداوند منافات ندارد.