سردار سلیمانی چه در زمان حیات و چه با شهادت خود دروغ بودن ادعاهای آمریکا در مبارزه با تروریسم را آشکار کرد و سیاسات شوم آمریکا در منطقه را با چالش جدی مواجه کرد.
آمریکا پس از سپتامبر 2001 و در پی نقشه شوم خود در رابطه با اشغال کشورهای منطقه مانند عراق و افغانستان که با شکست مواجه شد درصدد تغییر ایدئولوژی خود برآمد و کوشید تا با استفاده ابزاری از گروهک تروریستی داعش در جهت اجرای راهبرد جدید خود در منطقه برآید. در همان مقطع مقامات عراقی در هراس از تصرف عراق توسط داعش از هر اقدامی برای درخواست کمک از کشورهای دیگر کوتاهی نکردند. اما در کمال تعجب با جواب منفی کشورهای عبری عربی غربی مواجه شدند. در اینجا بود که تنها کشوری که پاسخ قطعی به درخواست مقابله با داعش را به مقامات عراقی داد، جمهوری اسلامی ایران و شخص قاسم سلیمانی بود.
راهبردهای فوقالعاده سردار سلیمانی نه تنها داعش را در عراق زمینگیر کرد بلکه به طور کلی سرنوشت این گروهک تروریستی را به سمت نابودی کشاند. در اینجا بود که آمریکا با حیرت و غافلگیری و انباری از نقشههای شکست خورده مواجه شد. مجموعه این شکستها برای آمریکا به سبب راهبردها و قدرتمندی ایران در منطقه سبب شد تا این رژیم جنایتکار به جنایتی عظیم و بیرحمانه دست بزند و آنهم ترور سردار سلیمانی بود. تروری که نه در جنگ مستقیم بلکه در غیر نظامیترین مکان یعنی فرودگاه بغداد به دستور شخص رئیسجمهور آمریکا رقم خورد. این ترور بار دیگر به همگان نشان داد که آمریکا پایگاه تروریسم و علت اصلی ناامنی و خود محور شرارت در منطقه است. سلیمانی چه در زمان حیات خود و چه با شهادت خود دروغ بودن ادعاهای آمریکا را در جنگ با تروریسم آشکار کرد و سیاست آمریکا در منطقه را با چالش جدی مواجه کرد.