ادله و فواید تلقین میت

12:24 - 1400/06/14

تلقین، آمادگی و آرامش پیدا کردن روح است؛ زیرا روح مدت زیادی به دنیا تعلق داشته و با مرگ، در بهت و حیرت بسیاری قرار گرفته و وحشت زده است.

یکی از مسائل اختلافی در فقه اسلامی مسئله خواندن تلقین بعد از دفن میت است که متاسفانه بسیاری از افراد، نا آگاهانه با این مسئله برخورد و آن را وسیله ای برای اختلاف افکنی و تفرقه میان مسلمانان قرار می دهند. این گونه بیان می‌کنند که طبق آیه مبارکه «آلْآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ؛[1] اكنون در حالى كه پيش از اين نافرمانى می کردى و از تباهكاران بودى» تلقین میت باطل است؛ به این صورت که فرعون در وقت غرق شدن، در حالیکه هنوز زنده بود توبه کرد، اما خداوند توبه او را قبول نکرد. پس به طریق اولی شخصی که مرده است و یک شخص دیگر اورا تلقین می‌کند خدا او را نمی بخشد. ولی شیعیان می گویند حتی بعد از مرگ نیز می توان به میت تقلب رساند تا مورد بخشش خدا قرار بگیرد.

برای پاسخ به این شبهه چند نکته را بیان می کنیم:

معنای توبه و تلقین
توبه در لغت به معناى رجوع (بازگشتن و برگشتن) است. اما در اصطلاح و در عرف، توبه عبارت است از بازگشت و رجوع از گناه به راه صواب. به تعبیر دیگر، رجوع از دورى از درگاه خداوند و انجام معصیت به درگاه خداوند و تقرّب به او. در نتیجه توبه ترک گناهان و تصمیم بر ترک آنها در آینده است.[2]

تَلْقین مَیّت یعنی القا کردن و تنبه بر شخص و از مستحبات دفن است که هم قبل از پوشاندن در قبر و هم بعد از آن و هنگام برگشتن تشییع‌کنندگان بر میت خوانده می‌شود. تلقین، اذکاری حاوی اعتقادات اسلامی است که با آدابی خاص بر میت خوانده می‌شود. تلقین اعتقادات هنگام احتضار نیز مستحب است.[3]

با تدبر در معنای هر دو عبارت روشن می شود که تلقین و توبه  دو مقوله جدا از هم می باشند؛ به این صورت که در توبه بخشش گناهان مطرح است و در تلقین بخشش مطرح نمی باشد فقط تنبه به مرده است و تأثیر پذیری مرده از تلقین، مشروط به ایمان میت است. به این معنا که اگر میت فرد مؤمنی باشد، تلقین به وی آرامش می دهد و اگر اهل عبادت نبوده و با امور معنوی اجین نبوده، از شنیدن تلقین عذاب می کشد؛ زیرا متوجه اشتباهاتش در دنیا می شود. در نتیجه مقایسه تلقین با توبه هنگام احتضار اشتباه و همراه با فرق های متفاوتی است.
 

تلقین در روایات
درمشروعیت تلقین روایاتی از پیامبر (ص) وجود دارد که آن را به عنوان یک سنت از پیامبر اثبات می کند و شخصی که تلقین را رد می کند باید این روایات را منکر شود و می‌توان گفت: اولین شخصی که در اسلام، عمل تلقین میت را انجام داد، پیامبر اکرم(ص) بود. در این باره به چند روایت اشاره می کنیم:

1. از ابن عباس نقل شده که ایشان هنگام دفن فاطمه بنت اسد، بالای سر ایشان قرار گرفت و فرمود: «ای فاطمه، وقتی منکر و نکیر نزد تو آمدند و درباره پروردگارت از تو سؤال کردند، در جوابشان بگو: الله خدای من و محمد(ص) پیامبرم و اسلام دینم و قرآن کتابم است و فرزندم، امام و ولی من است.»[4] پس از پیامبر گرامی اسلام(ص)، ائمه اطهار(ع) شیوه و مفاد تلقین را به مردم آموزش دادند.

2. وقتی سعد بن معاذ در زمان پیامبر(ص) از دنیا رفت و ایشان بر جسدش تلقین خواند، هنگام تدفین، مادر میت به پسرش گفت: بهشت گوارایت باد! پس از این سخن، پیامبر اکرم(ص) خطاب به وی گفت که در این لحظه استخوان‌های پسرت بر اثر فشار قبر خورد شد. مادر گفت با این تشییع جنازه باشکوه و تلقین‌خوانی پیامبر خدا(ص) بر سر میت، این فشار قبر چگونه ممکن است؟ پیامبر(ص) فرمودند که این مرد در خانه به خانواده‌اش بد اخلاقی می‌کرد.[5]

3. در حدیثی دیگررسول خدا (ص) فرمودند: مردگان خود را با «لا اله الا الله» تلقین کنید؛ زیرا خطاها و گناهان را از بین می برد. عرض شد: ای رسول خدا! کسی که آن را در حال حیات و زنده بودن بگوید، چه حکمی دارد؟ فرمودند: این (ذکر) گناهان را در هر حال از بین می برد.[6]

اقوال علمای وهابی و اهل سنت بر تلقین
به کسانی که تلقین را ممنوع می دانند و ابن تیمیه را مقدس می شمارند، می گویم: ابن تیمیه خود گفته است: تلقین میت بعد از دفن، به نظر احمد و برخی از اصحاب ما مباح است و مباح بودن تلقین، عادلانه ترین قول و دیدگاه است.[7] بعد در جایی دیگر می گوید: سؤال و امتحان میت در قبر یک امر ثابت و قطعی است و تلقین میت او را در مواقف سؤال، یاری می‌کند.[8] غزالی می گوید میت در عالم قبر محتاج دعا و هدیه ثواب از سوی بازماندگان است و مانند غریقی است که باید نجات پیدا کند.[9]

پس تلقین میت با توبه فرق دارد؛ یعنی در تلقین ما با بخشش مرده کاری نداریم فقط تنبه به او هست، به خاطر ترسی که بر او عارض شده است و یک امر کاملا مطابق با دین و فرمایشات معصومین علیهم السلام هست و پیروان مذاهب اسلامی نیز آن را پذیرفته اند.

پی نوشت
[1] سوره یونس آیه 91.
[2] راغب اصفهانى، مفردات الفاظ القرآن، ص 169.
[3] احکام دفن و تلقین میت به انضمام نماز وحشت، ص2
[4] وسائل الشیعه، ج 3، ص 176.
[5] تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۶۶.
[6] المحاسن‏ برقی، ج ‏1، ص 34.
[7] الانصاف مرداوی حنبلی، ج1، ص 409.
[8] کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة، ج 24، ص 297.
[9] إحیاء علوم الدین، ج 4، ص 492.

تعلّق روح به بدن بعد از مرگ، همان «توجّه نفس به حال خود»‏‎ ‎‏است؛ زیرا بعد از این که سکرات موت رخ داد و ارتباط بدن با‏‎ ‎‏نفس قطع شد، مجدّدا نفس توجّهی به بدن می کند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****