در تحلیل محتوای ۲ قسمت ابتدایی سریال زخم کاری ساخته محمد حسین مهدویان باید به مباحثی اشاره کرد که حتی لیست کردن این فجایع در کنار هم و تصور وجود آنها در یک اثر هم قابل درک نیست
در تحلیل محتوای ۲ قسمت ابتدایی سریال زخم کاری ساخته محمد حسین مهدویان باید به مباحثی اشاره کرد که حتی لیست کردن این فجایع در کنار هم و تصور وجود آنها در یک اثر هم قابل درک نیست. ولی متاسفانه واقعیت این است که باید بپذیریم که این اتفاق تلخ به وقوع پیوسته است. تحقیر انسانها، بی بندوباری و بدتر از آن عادی بودنش، عادی بودن مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی، طمع و دسیسه، زندگی تجملاتی، فقر و فقیر کثیف و احمق ، کثیف بودن تمامی انسانهای موجود در فضای داستانی، روابط نامشروع ، قتل وغیره وغیره اینها تمام چیزهایی است که مولف برای سرگرم کردن من و شمای مخاطب گرد هم آورده است.
حال به ریز اتفاقاتی که در این دو قسمت میگذرد می پردازیم :
فقیر کثیف و احمق
در زمانی که این اتفاقات را در زندگی ثروتمندان می بینیم، زندگی اجتماعی از یک شخص فقیر به ما معرفی می شود که هنوز علت وجود این آدم در سریال و ربطش به ماجرای اصلی قصه مشخص نشده است و قرار است سویه دیگر اجتماع که زندگی فقراست را به نمایش در آورد. این قسمت از زندگی اجتماعی مردم ایران نیز به شدت کثیف و غیر قابل تحمل است و ذرهای انسانیت در آن وجود ندارد.
فقر، دوری از فرزند، ازدواج مجدد همسر سابق ، اعتیاد، پرخاشگری و تهدید سهم مرد فقیر( امیر حسین هاشمی) در این دو قسمت است و از شدت حماقت انگار چیز بیشتری هم حق او نیست.
خیانت های آشکار
چیزی که سریال در قسمت های ابتدایی با صدای بلند آن را فریاد میزند خیانت است. هر کسی به هر نحوی در حال خیانت است. بوی تعفن شک و خیانت حال مخاطب را بد می کند و آزاردهندهترین نکته این است که نویسنده و کارگردان اصلا و به هیچ وجهی از وجوه قصد تقبیح آن را نداشته و ظاهرا ندارند.
این خیانت ها به قدری آشکار است که ( با عرض پوزش از خواننده ) زن مالک (جواد عزتی ) که نقش آن را رعنا آزادی ور بازی می کند، در حالی که شوهر دارد با عموی شوهرش ارتباط داشته و دارد. این ارتباط قبل از ازدواجش با مالک بوده و همه شخصیتها حتی شوهرش از این رابطه آگاه هستند و در مورد این موضوع حرف میزنند ولی هیچکس از جمله شوهر او هم تلاشی برای جلوگیری و ممانعت از این رابطه را ندارد و برای نزدیک بودن و استفاده از ثروت عمو به هر چیزی تن می دهد. جالب تر این است که بدانید این عمو که نقش آن را سیاوش طهمورث بازی می کند درون کتاب بیست زخم کاری شخصیتی بسیار مذهبی و حاجی بازاری معرفی شده که همیشه بوی گلاب می دهد و شخصیت سمیرا همسر مالک نیز یک زن چادری بوده که در بخش هایی از کتاب در پی رفتن به زیارت عتبات عالیات و مکه و مدینه است و حتی سفره روضه اهل بیت ع پهن می کند.
نمایش خشونت و قتل
در دقایق پایانی قسمت دوم سمیرا درون باغ خودشان که همه در آن برای جشنی جمع شده اند، شبانه به اتاق عمو رفته ( پوزش مجدد) و در عین حالی که چیزی نمایش داده نمی شود از قرائن پیداست با او بوده است و در را برای شوهرش باز گذاشته است. مالک وارد اتاق شده و بعد وارد حمام شده و عمو را که در وان اتاق مشغول استراحت است در صحنه مفصلی غرق کرده و می کشد. بعد از خروج از حمام بدون هیچ اعتراضی به همسرش که مشغول جمع آوری اتاق برای پوشاندن جنایت است، سیگاری روشن کرده و میکشد. مشروب هم مثل جاهای مختلف سریال در جایی قرار داده شده که حتما نشان دهد که مصرف شده است. باز هم نه کارگردان از انجام عمل قتل و یا مرگ شخصیتی در داستان احساس ناراحتی و ندامتی از خود نشان می دهد و نه مخاطب اندوهی درون خود حس می کند.
دقیقا نقطه خطر همین جا است.
ناظری که ما هستیم
به نظر میآید با این شخصیت بیش از اینها کار داریم، به همین علت قدری برای توضیح بیشتر کارکرد آن صبر می کنیم تا قسمت های بعد ولی فقط توجه شما را به حضور و نگاههای شخصیت معلول و فلج ویلچری این سریال جلب میکنم. نمای پایانی قسمت دوم که نگاههای این شخصیت فلج و ویلچری به مالک را می بینیم و در نمای بعدی از زاویه نگاه او مالک ترسیده درون استخر را مشاهده می کنیم. این صحنه بسیار حرف ها برای گفتن دارد که در نقد قسمت های بعد به آن خواهیم پرداخت.
متاسفانه واقعیت این است که باید بپذیریم که این اتفاق تلخ به وقوع پیوسته است. تحقیر انسانها، بی بندوباری و بدتر از آن عادی بودنش، عادی بودن مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی، طمع و دسیسه، زندگی تجملاتی، فقر و فقیر کثیف و احمق ، کثیف بودن تمامی انسانهای موجود در فضای داستانی، روابط نامشروع ، قتل وغیره وغیره اینها تمام چیزهایی است که مولف برای سرگرم کردن من و شمای مخاطب گرد هم آورده است.