تنفری که باعث تقرب می شود

00:28 - 1400/06/11

تبری و تولی هر دو از فروعات دینی است که در جهت تربیت شدن، لازم و ضروری است و تشکیک در آن دو یا یکی از آنها ، تیشه زدن به فرآیند تربیت اسلامی است که اسلام سکولار می خواهد.

تبری مایه تقرب است

یکی از فروعات اسلام، بحث تبرّی است که در ایام خاصی از ماه های قمری، با توجه به قدمت حوادث تاریخی و تغییر بعضی مذاق ها که ناشی از تغییر ارزشها و نگرشهاست، معرکه مباحث و گفتمانها قرار می گیرد. از آنجا که دگراندیشان سعی دارند به طور تعمد و در راستای اسلام ستیزی، احکام و عناوین اسلامی را با توجیهاتی که بوی مادیگرایی از آن به مشام می رسد زیر سوال ببرند، تبری و بیزاری از دشمنان حق و حقیقت از این هجمه در امان نمانده است.هجمه ای که نوعاً با توجیهاتی که خالی از غیب و ارزشهای معنوی بوده و با عناوینی چون حقوق بشر، آزادی و انسانیت آزین بسته می شود.

دلیل هجمه دگراندشان به بحث تبری
سنگی که این قشر دگر اندیش از ظالمین دین و حقیقت به سینه می زنند شاید مُعظم آن از این بابت است که این آموزه از دینی به نام «اسلام» صادر شده است به نحوی که اگر در دین دیگر بود چندان حساسیتی نشان نمی دادند. خصومت این قشر اولاً و بالذات به اسلامی است که سینه‌ی تنگ و تاریک این طیف، مجالی برای ورود نور هدایت در آنها نمی دهد. [1]
این طیف فکری، اگر به عنوان دفاع از دشمنان اسلام و آل الله، به احترام و حقوق بشر  تمسک می کنند، دایره حقوق بشر را در محدوده مادی و حیوانی تعریف می کنند و به هیچ وجه هدایت و ارزشهای والای انسانی را حقوق بشر به حساب نمی آورند و هیچ حساسیتی نسبت به این که جانیان تاریخ، بشر را با قتلِ انسانهای کامل، از هدایت و سعادت ابدی و ارزشهای انسانی محروم ساختند، نخواهند داشت. اگر به بهانه حقوق بشر، لعن کننده و نفرین کنندهِ خائنینِ تاریخ را توبیخ می‌کنند، تعریفشان از «انسان»، موجودی دو پا با چند مَن گوشت و استخوان است، نه آن تعریف ماهوی که قران، «انسان بودن» را به ارزشهای انسانی اش می شناسد[2] تا جایی که بعضی انسانها که ارزشها را زیر پای خود له کرده اند، از حیوان پست تر می داند.[3]

بحث درون دینی برائت از دشمنان
سوالی که مطرح می شود این است که هر آموزه ای یک مکانیزم تربیتی در رشد و تعالی انسان دارد. حال فلسفه آموزه «برائت» در تربیت و رشد چیست؟
انسان برای تکامل و رشد انسانی خود به دو نیروی  جاذبه و دافعه نیاز دارد.
جاذبه نسبت به خوبیها و دافعه نسبت به شرور و پلیدیها! به عنوان مثال یک شناگر در مسابقه شنا برای حرکت به جلو، به دو نیرو متمسک می شود. ابتداء با پا از ضربه زدن به سکوی استخر کمک می گیرد و در ادامه با حرکات تکنیکی به حرکت خود ادامه میدهد. در دین این نیروی دافعه با تعبیری چون « تبری» شناخته می شود.

ماهیت تبری
تبری یعنی اینکه باید قلباً از طاغوت و وجودات پَستی همچون شیطان، که بشریت را مستعمره خود کرده اند بیزاری جست؛ نه تنها هیچ رابطه دوستی با آنها نداشت، بلکه با بیزاری و دفع قلبی از آنها باید خود را به دامان نور و روشنایی انداخت. نمی توان هم انیس تاریکی بود و هم مونس نور. همانگونه که در زیارت عاشورا و یا زیارتنامه های ائمه، تبری و بیزاری از دشمنان خدا و اهل بیت، به عنوان ابزاری برای ترقی و تقرب به خدا تعبیر شده است.
در زیارت عاشورا می‌خوانیم : «یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَی اللَّهِ وَ اِلی رَسُولِهِ وَ اِلی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَ اِلی فاطِمَةَ وَ اِلَی الْحَسَنِ وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ وَ بِاْلبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ ذلِکَ؛[1] من به وسیله دوستی با شما و بیزاری از موسّسان ظلم، به خدا و ائمه طاهرین علیهم السلام تقرب می جویم».

خلاصه
تبری و تولی هر دو از فروعات دینی است که در جهت تربیت شدن، لازم و ضروری است و تشکیک در آن دو یا یکی از آنها ، تیشه زدن به فرآیند تربیت اسلامی است که اسلام سکولار می خواهد. بحث تبری گاهی با مصلحت مهمتری بنام اتحاد شیعه و سنی، در تعارض خواهد بود که در این مورد، تبرّی تبدیل به یک عبادت شخصی می شود، همانطور که در ادعیه و زیارات، صیغه های برائت در قالب متلکم وحده بیان شده اند.

پی‌نوشت:
1- فرازی از زیارت عاشورا
2-  سوره انعام، آیه 125
3- سوره حجرات، آیه 13
4- سوره اعراف، آیه 179

«یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَی اللَّهِ وَ اِلی رَسُولِهِ وَ اِلی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَ اِلی فاطِمَةَ وَ اِلَی الْحَسَنِ وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ وَ بِاْلبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ ذلِکَ »[1]

 «من به وسیله دوستی با شما  و بیزاری از موسّسان ظلم، به خدا و ائمه طاهرین علیهم السلام تقرب می جویم».

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 2 =
*****