نیازهای وجود، ربط و تعلق به خدا

21:04 - 1392/07/29
رهروان ولایت ـ نیازهای وجود نیازهایی هستند که ربط و تعلق وجودی انسان با خدا را نشان می‌دهد.
نیازهای وجود، ربط و تعلق به خدا

تلقی ما از معنویت و نیازهای معنوی باید جامع‌گرایانه، اصولی، منطبق بر حقیقت دین و حاکی از واقعیتی پایدار و منطبق با فطرت بشر باشد که بدین روی تعریف معنویت و نیازهای معنوی بسیار متفاوت از تعریفی است که در رویکردهای انسان‌گرایانه از این مفاهیم ارائه شده است. مهم‌ترین ویژگی نیازهای معنوی از نظر اسلام این است که منشأ و خاستگاه آن فطرت انسان بوده و به نحوی ارتباط انسان با خدا را در قلمرو اخلاق و ارزش‌های معنوی تبیین می‌کند.

نیازهای وجود، ربط و تعلق به خدا

براساس اصول فلسفی، هر چیزی که بتوان آن را «موجود» دانست، یا وجود برای آن ضرورت دارد و خود به خود موجود و به اصطلاح «واجب‌الوجود» است و یا وجودش مرهون و وابسته به موجود دیگری است که اصطلاحاً به آن «ممکن‌الوجود» گفته می‌شود. با دقت در مفهوم ممکن الوجود، روشن می‌شود که هر چیزی مصداق این مفهوم باشد، معلول و نیازمند به علت خواهد بود. در جهان‌بینی الهی یگانه مصداق واجب‌الوجود، خداست.

قرآن کریم، خداوند را با صفاتی از قبیل «قیّوم»، «غنی» و «صمد» یاد می‌کند و خطاب به انسان می‌فرماید: «ای مردم شما نیازمند به خدایید، تنها خداوند است که بی‌نیاز و شایسته هرگونه حمد و ستایش است».[1]

نیازهای وجود ، نیازهایی هستند که ربط و تعلق وجودی انسان با خدا را نشان می‌دهد.

 معنای دقیق نیازهای وجود این است که انسان استقلال ذاتی ندارد. ذاتش از هر کمالی جز آنچه خداوند به او بخشیده تهی بوده و در تمام شؤون خویش نیازمند به اوست. از این منظر، وجود‌دهنده و هستی‌بخش جهان و انسان، خداست. جهان و انسان با او واقعیت‌دار و بی او هیچ و پوچ‌اند. اگر گفته شود که این نیاز در همه مخلوقات وجود دارد و مختص به انسان نیست، می‌گوییم درست است که این نیاز عمومی است، ولی مخلوقات زمینی آن را درک نمی‌کنند. فقط انسان است که نیاز و وابستگی خود به خدا را درک می‌کند. نیروی عقل و اندیشه انسان حکم می‌کند که هستی نمی‌تواند منحصر و محدود به این امور نسبی و نیازمند باشد، بلکه ورای این هستیِ نیازمند یک حقیقت نامحدود، پایدار، مطلق و بی‌نیاز وجود دارد که وجود همه به او وابسته است. بنابراین، اولین سطح از نیازهای معنوی انسان، درک حضور خداوند در هستی و باور به این است که جهان و انسان آفریده یک آفریدگار است.

سطوحی از این نیاز حتی در مشرکان هم دیده می‌شود. خداوند درباره آنها می‌فرماید: «اگر از این بت‌پرستان بپرسی که چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده؟ خواهند گفت: خدا».[2]

بنابراین، نیازهای وجود به عنوان نیازهای پایه در همه افراد دیده می‌شود. برای اینکه توجه انسان به این نیازها بیشتر جلب شود، در برخی آیات از انسان با کمال تعجب پرسیده شده که: «یا آنها از هیچ آفریده شده‌اند، یا خود خالق خویشند؟»[3] ائمه معصومین علیهم السلام همواره از راه «نیازهای وجود» با دیگران به گفتگو پرداخته و سعی کرده‌اند، با جلب توجه افراد به این نیازها، حس دینی افراد را بیدار و تقویت کنند. امام صادق علیه السلام در پاسخ به سؤال کسی که خدا را باور نداشت و خود را نیازمند به خدا نمی‌دانست، فرمود: تو روزی در دنیا نبودی و روزی دیگر پدید آمدی و می‌دانی که خودت، نفس خودت را پدید نیاورده‌ای و موجودی مثل تو نیز تو را پدید نیاورده است.[4] حضرت موسی علیه السلام نیز در بارگاه فرعون ابتدا نیاز به خلقت را مطرح کرد و گفت: «پروردگار ما کسی است که نعمت وجود به همه موجودات بخشیده است».[5] در دعاها نیز با تعابیر مختلف به مصادیق نیازهای وجود اشاره شده است.[6]

 

پی نوشت:

[1] «یأَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» (فاطر، 15).

[2] وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ(زخرف،9)

[3] «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَلِقُونَ» (طور،35).

[4] «انت لم تکن ثم کنت و قد علمت انت لم تکوَّنْ نفسک و لا کوّنک مَنْ هو مثلک»، صدوق، توحید، ص293.

[5] «رَبُّنَا الَّذی أَعْطَی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ» (طه، 50).

[6] مانند: «خَلِقُ کُلِّ شَیْءٍ» (انعام، 102)؛ «بَارِیُ» (حشر، 24)؛ «تُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ المَیِّتِ» (آل عمران، 27).

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 12 =
*****