اغراض قیام مردم مدینه مطابق با ارزشهای دینی و اسلام نبود.

شهادت امام حسین (علیهالسلام)، موجي از تألم روحي در ميان مسلمانان به خصوص در مدینه ايجاد كرد و باعث شد آنان در برابر حكومت اموي ايستاده و از عصيانگران انتقام بگيرند. ولی امام سجاد (علیه السلام) در این قیام هیچگونه نقشی نداشتند؛ زیرا این قیام تحت بیعت عبد الله بن زبیر بود که او نیز مانند یزید فردی قدرتطلب و مخالف سرسخت امامان (ع) بود.
برخی از معاندین برای رسیدن به مقاصد پلید خود، از هر وسیلهای استفاده میکنند. یکی از آنها موضع امام سجاد (علیه السلام) در قیام مردم مدینه و واقعه حره است. آنها برای پیشبرد اهداف خود شروع به دلیلتراشی کرده و با پستی تمام میگویند که امام خود را به عنوان برده تسلیم یزید کرده و با او بیعت کرد. برای روشن شدن مطلب به بررسی قیام مردم مدینه اشاره میشود.
قیام مردم مدینه
بعد از شهادت امام حسین (علیهالسلام) موجي از تألم روحي و خشم در ميان مسلمانان مدینه ايجاد كرد و آنان را وادار ساخت در برابر حكومت اموي ايستاده و از عصيانگران انتقام بگيرند. آنچه که خشم مردم را دوچندان کرد، فسق و فجور و ظلم فراگیر یزید و دستگاه فاسد وی بود.[1] قیام کنندگان بعد از بیعت با عبدالله بن مطیع، نماینده عبدالله بن زبیر،[2] عبدالله بن حنظله را به عنوان رهبر قیام خود برگزیدند.[3]
یزید برای سرکوبی این شورش، سپاه دوازده هزار نفری به فرماندهی مسلم بن عقبه را به مدینه فرستاد که بعد از توقف در منطقه حرّه، به شهر تاخته و به مدت سه روز به قتل و غارت مردم مدینه پرداختند و نوامیس مسلمانان را هتک حرمت کردند، حتی عدهای را که به حرم رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) پناه برده بودند، در داخل حرم قتل عام كردند.[4]
موضع امام سجاد (علیه السلام) در قیام حرّه
از مسلمات تاریخ این است که امام سجاد (علیه السلام) هیچ نقشی در قیام مردم مدینه نداشته است. با توجه به آنچه گذشت این عدم همکاری چند علت عمده دارد:
یک. با توجه به اوضاع پراکنده مکه و مدینه و اختناقی که پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) به وجود آمده بود، شکست قیام مردم مدینه حتمی بود و شرکت امام (علیه السلام) در آن نه تنها فائدهای نداشت، بلکه خود و پیروانش و باقیمانده علویان نیز کشته مىشدند و دیگری نامی از امامت و شیعه و حتی اسلام باقی نمیماند.[5]
دو. مردم مدینه با عبدالله بن مطیع که نماینده عبد الله بن زبیر بود بیعت کردند و خود را مطیع عبد الله بن زبیر میدانستند؛ زیرا عبد الله بن زبیر از فرصت استفاده کرده و خود را در مکه به عنوان خلیفه اعلام کرد و مردم را علیه یزید و خلع او از خلافت تحریک میکرد. پس همکاری امام در واقع بیعت با عبد الله بن زبیر بود.[6]
سه. اگر چه در بین قیام کنندگان افراد صالح و پاک وجود داشتند و انتقادها و اعتراضهاى آنان نسبت به حکومت یزید به جا و درست بود، اما با توجه به آنچه گذشت پیدا بود که در صورت پیروزى به نفع شیعیان تمام نمیشود. مردم مدینه نیز هیچگونه مشورتی با امام سجاد (علیه السلام) نداشتند و بدون هیچ گونه نظر خواهی از امام ابتدا با نماینده زبیریان بیعت کردند و سپس عبدالله بن حنظله را به رهبرى خود برگزیدند.
چهار. امام سجاد (علیه السلام) با عدم شرکت خود جلوی خیلی از خونریزیها و هتک حرمتها را گرفت؛ زیرا حضرت غیر از اهل بیت خودش، و کسانی که به او ملحق شدند، بیش از صد خانواده را همراه خود کرد حتی خانواده مروان را نیز پناه داد.[7]
پنج. برخی علت قیام مردم مدینه را رویکردهای اقتصادی و مالی میدانند.[8] حتی برخی علت آن را قومگرایی و رقابت دانسته اند.[9] همین موارد باعث شده است که امام سجاد (علیه السلام) در آن همراهی نداشته باشد.
شش. سپاه یزید جنایاتی را در مدینه انجام دادند که تاریخ از بیان آنها شرم دارد. این وضعیت روحیه اجتماعی مردم مدینه را گرفتار انحطاط و سرشکستگی شدید کرد تا جایی که مردم مدینه به عنوان برده با یزید بیعت کردند، و به «برده یزید» معروف شدند.[10] این بردگی به شدت آنها را دچار انحطاط اخلاقی کرد به طوری که مدینه، به شهر مِی گساران، خنیاگران و آوازخوانان تبدیل شد.[11] از همین رفتار مردم مدینه میتوان نتیجه گرفت که قیام آنها نیز قیام مبتنی بر ارزشها نبوده است؛ در نتیجه امام از ابتدا در شورش شرکت نکرد.
پی نوشت
[1]. البداية والنهاية، ابن کثیر، ج 6، ص 262.
[2]. انساب الاشراف، احمد بن یحیی بلاذری، ج ۴، ص41.
[3]. تاریخ طبری، ج5، ص480.
[4]. كتاب المحبر، محمدبن حبيب بغدادی، ص 482.
[5]. . تاریخ طبری، ج7، ص3096-3098.
[6]. تاریخ خلیفه، خلیفه بن خیاط، ص160.
[7]. رک، زندگانی علی بن الحسین (علیهماالسلام)، شهیدی.
[8]. تاریخ یعقوبی، ج2، ص 190.دینوری، ج1، 229.
[9]. الاغانی، ابوالفرج اصفهانی، ج5، ص52.
[10]. تاریخ یعقوبی، ج 3، ص 250.
[11]. مروج الذهب، مسعودی، ج 3، ص 67.