- نفوذ در کلیت فرهنگ و از جمله تئاتر جدی است. حتی بعضا سفارتخانههای غربی وارد میدان میشوند؛ واقعیتی که در فصل دوم مجموعه تلویزیونی «گاندو» به آن اشاره شد. لذا هم حمایت و هم نظارت، باید مطالبه اهالی تئاتر برای حفظ و بالندگی این هنر ارزشمند باشد، نه اینکه نقد فلان روزنامه یا شخص ـ شاید به دلایل سیاسی ـ نادیده گرفته یا پس زده شود. همه دلسوزان باید سهم خود را بپذیرند و برای پیشرفت دست به دست هم بدهند.
تئاتر مادر سینماست و تقریبا همان نقشی را دارد که پیشترها زمین خاکی برای فوتبال حرفهای داشت. کشوری که سینمای قوی می خواهد نمی تواند از تئاتر غافل باشد. بیشتر بازیگران مطرح سینما کار خود را از تئاتر آغاز کرده و پرورش یافته تئاتر هستند. همین مقدمه کوتاه روشن می کند که وظیفه ما به عنوان یک ملت تمدن ساز در برابر تئاتر چیست. تئاتر ویژگیهایی دارد که هم آن را از سینما جدا میکند و هم بیتوجهی به آنها آسیبهای جدی در پی دارد، که به چند مورد اشاره میکنیم:
مردمی بودن: در تئاتر برخلاف سینما مخاطب با بازیگر ارتباط مستقیم برقرار میکند و از همین رو اثری که بر مخاطب میگذارد با سینما و تلویزیون قابل قیاس نیست.
ارزان بودن: تولید یک اثر تئاتری در قیاس با یک اثر سینمایی به مراتب ارزانتر است و طبعا قابلیت فراگیر شدن دارد؛ چه از نظر جغرافیایی و چه از نظر تعداد تهیه کنندگان.
کم مخاطب بودن: در تئاتر تعداد مخاطب به نسبت هر اجرا بسیار کم است، بر خلاف سینما که یک بار اجرا و ضبط می شود و میلیونها نفر میبینند. این ویژگی گرچه در نگاه اول منفی به نظر میرسد ولی از این جهت که اشراف بر مخاطب را بالا میبرد مثبت است. صرف محدودیت مخاطب، دست نویسنده و کارگردان را در تهیه متن و اجرا و... القای پیامهای خاص بازتر میکند؛ افزون بر این که مخاطب را میتوان محدود به گروه سنی یا شغلی خاصی کرد و نمایش را به نسبت مخاطب خاص، طراحی و اجرا کرد.
شکی نیست که دولت در کنار آماده سازی زیرساختهای مناسب برای دسترسی هرچه بیشتر مردم به تئاتر، وظیفه نظارتی هم دارد. اهالی تئاتر هم در این زمینه باید نقش جدیتری ایفا کنند. گرچه پیش از این هم همه چیز مطلوب نبوده، ولی در سالهای گذشته با نبود نظارت درخور، اتفاقاتی افتاده که ادامه آن میتواند آرام آرام همه ویژگیهای خوب و منحصر به فرد تئاتر را از آن بگیرد.
تئاترهای لاکچری گرچه در ظاهر توجهات را بیش از پیش به تئاتر جلب میکند، ولی هزینه تولید اثر نمایشی، و به موازات آن قیمت ورودی را بالا میبرد. هنرپیشگان مشهور سینمایی یا به عبارتی سلبریتی ها به جای خاک صحنه خوردهها وارد میدان میشوند. سلبریتی هم که حاضر نیست با پول تئاتری بازیگری کند. در این چرخه پرهزینه، مخاطب هم محدود میشود به قشر مرفه جامعه. طبعا مخاطبی که به انگیزه دیدن چهرههای خاص آمده، توجه جدی به کیفیت متن نمایش ندارد؛ پس خرج اضافه چرا؟ یک متن خارجی، بدون هزینه بومیسازی بس است؛ و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
بیتوجهی به فرهنگ غنی ادبی و فرهنگ بومی ایرانی نگران کننده است. ابتذال فرهنگی در نمایشنامهها و استفاده از جذابیت سطحی جنسی و الفاظ رکیک سالهاست صدای بسیاری از اهالی تئاتر را درآورده، گرچه بازتاب رسانهای درخوری نداشته است. همان صداهای معترض را هم گاهی با برچسبزنی خاموش و اینگونه القا میکنند که این جنس انتقادات، حرف یک اقلیت به اصطلاح بچه حزباللهی است.
پي نوشت:
1. خبرگزاری مهر(https://b2n.ir/b41802)