علی الظاهر سینما و شبکه نمایش خانگی ایران آنقدر که برای حاشیه پردازی آثارش هزینه میکند، برای بالا بردن کیفیت محتوا و فرم آثارش هزینه نمی کند. چنین است که مخاطب با آثاری نازل و بیکیفیت روبهرو میشود و ناچارا به دلیل کمبود اثر فاخر و از روی نیاز به دیدن این آثار مینشیند.
شیوع کرونا و تعطیلی طولانی سینماها بهترین فرصت برای عرض اندام و رشد شبکه نمایش خانگی بود تا با هزینههای زیاد و کشاندن کارگردانهای مطرح به این شبکه، به جذب مخاطب گسترده ای بپردازند. به طوری که عده ی کثیری از کارگردانان یا برای VOD ها اثری ساخته و یا در حال ساختن هستند . از منوچهر هادی و سهیلی زاده گرفته تا هومن سیدی و محمد حسین مهدویان!
کارگردان های مطرحی مانند حسن فتحی، نرگس آبیار و سیروس مقدم هم در حال ساخت آثارشان برای این شبکه هستند.
اما آنچه بیشتر از کیفیت آثار در حوالی این شبکه نمایش خانگی به چشم میآید، حاشیههای بی پایان سریالهای این شبکه است. از توقیف موقت گرفته تا سانسور و تیغ ممیزی. در این نوشته سعی داریم به علت وجود چنین حاشیههایی در دو اثر در حال پخش این شبکه بپردازیم.
زخم کاری :
زخم کاری سردمدار استفاده از حاشیه برای دیده شدن است حاشیههایی که که با کمی دقت نظر میتوان فهمید از خود اتاق فکر صاحبان این اثر و پلتفرم پخشکننده میآید. اولین مسئلهای که موید این مطلب است و میتوان به آن اشاره کرد، منبع اقتباس این سریال است. سازندگان از کتاب توقیفی ۲۰ زخم کاری نوشته آقای محمود حسینیزاد که شامل نوشتههای ساختارشکن و بعضاً ضد فرهنگی است که از سال ۱۳۸۰ تا سال ۱۳۹۴ در توقیف بوده و بعد از ۴ سال مجددا در سال ۹۸ دوباره توقیف شده و جلوی انتشار آن گرفته شده است، استفاده کردهاند. همین مسئله نشان میدهد که سازندگان خود به خود این مسائل حاشیهای را پیش بینی کرده و حتی از آن استقبال کردهاند.
به زبان واضحتر، وقتی از رمانی اقتباس می کنید که سراسر از مطالب ساختار شکن و ضد فرهنگی بهره برده است و اساس داستانش نیز روی همین مسائل بنا شده، طبیعی است که با اثری پر از حاشیه مواجه شوید. چنین مسئلهای علاقه سازندگان به حاشیه و حاشیه سازی را فریاد میزند.
نمونه دیگری از حاشیه پردازی در این سریال به سید جواد هاشمی برمیگردد.
کاراکتری که مهدویان برای سید جواد هاشمی در نظر گرفته، نقشی نیست که گفته شود فقط سید جواد هاشمی می تواند از عهده آن بربیاید و حضور او ضروری است. با این حساب علت انتخاب او به عنوان بازیگر این نقش و عریان کردن او در این صحنه ها چیست؟ آیا علتی غیر از به حاشیه بردن اثر و استفاده از این حاشیه ها برای دیده شدن است؟ سید جواد هاشمی که به گفته خودش ۲۹ بار نقش شهید را ایفا کرده و جایگاه خاصی نزد عوام دارد را عریان کردهاند و با هیاهوی رسانهای و پروژههای سفارشی باعث دیده شدن اثر شدهاند! آیا باید باور کنیم این یک حرکت خود ساخته نبوده است؟
از نمونههای دیگری که پیجهای سفارشی مانور ویژهای روی آن دادند، مسئله سانسور لاک زدن مالکی(جواد عزتی) برای سمیرا(رعنا آزادی ور ) است. سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا محمدحسین مهدویان نمیدانست که تیغ سانسور برای این صحنهها یقه او را میگیرد؟!
در مورد زخم کاری و حاشیههای بیپایان می توان صحبتهای فراوانی کرد که مجال آن در این مختصر نیست، باشد در زمانی بهتر.
خاتون :
سریال جدیدی که علی الظاهر سعی در ادامه دادن راه زخم کاری دارد اثر جدید تینا پاکروان تحت عنوان خاتون است. اثری که در همین قسمتهای ابتدایی دچار حاشیه های فراوانی شده است که به بررسی آن میپردازیم.
خوانندگی غزل شاکری یکی از جنجالهای این سریال است که به دلیل فتوای شرعی مراجع معظم تقلید یک حرکت ممنوعه به حساب میآید. با نگاهی به سریال به راحتی میشود فهمید استفاده از شخصیت فهیمه اکبر و به کارگیری از غزل شاکری ـ که آوازخوانی اش سابقه دار است - در این نقش که اصلا ربطی به ساختار اصلی داستان ندارد و بود یا نبودش تفاوت ایجاد نمیکند، علتی جز این آوازخوانی و خوانندگی ندارد. با وجود محدودیت های حاکم بر جامعه میتوان به راحتی حدس زد که چنین صحنهای با تیغ سانسور مواجه میشود. هرچند که در کمال تعجب این اتفاق رخ نداد و این بدین معناست که استفاده از صحنههایی که احتمالاً دچار سانسور میشوند، یک بازی دو سر برد برای سازندگان اثر است.
اگر سانسور شد که با بازی تبلیغاتی، مرثیه خوانی و حاشیه پراکنی آثارشان دیده میشود! و اگر هم از تیغ سانسور عبور کرد، علاوه بر اینکه صحنه نمایش داده شد بازهم حاشیهای توسط رسانه های زرد و پیج های اینستاگرامی سفارشی ایجاد شده و باعث دیده شدن بیشتر این آثار میشود.
از دیگر مسائل این سریال میتوان به عریان بودن ساق پای شخصیت خاتون اشاره نمود که حاشیههای فراوانی برای این سریال ایجاد کرد. از پخش ابتدایی بدون سانسور گرفته، تا رویش ناگهانی گیاه جلوی پای او بعد از گذشت زمان کمی از پخش این قسمت.
اما سوال اینجاست آیا سازندگان اثر و به ویژه کارگردان (خانم پاکروان) نمیدانست با توجه به فضای حاکم بر جامعه چنین حرکتی با این واکنشها روبرو میشود؟ا اینکه اصلاً بگوییم حواسش به پای جواهریان نبوده که خندهدار و مضحک است! با این اوصاف به چه علت چنین صحنهای فیلمبرداری میشود و به پخش می رسد؟ آیا این چیزی غیر از همان بازی دوسر برد اشاره شده است؟ درست به مانند همین لمسهای حساسیت برانگیز، آشکارا و بیش از حد خاتون و شیرزاد که کارگردان عمداً روی آن مانور میدهد.
آیا این مسائل غیر از تغذیه از حاشیهها برای دیده شدن و پر کردن جیب تهیهکنندگان است؟ علی الظاهر سینما و شبکه نمایش خانگی ایران آنقدر که برای حاشیه پردازی آثارش هزینه میکند، برای بالا بردن کیفیت محتوا و فرم آثارش هزینه نمی کند. چنین است که مخاطب با آثاری نازل و بیکیفیت روبهرو میشود و ناچارا به دلیل کمبود اثر فاخر و از روی نیاز به دیدن این آثار مینشیند.
شیوع کرونا و تعطیلی طولانی سینماها بهترین فرصت برای عرض اندام و رشد شبکه نمایش خانگی بود تا با هزینههای زیاد و کشاندن کارگردانهای مطرح به این شبکه، به جذب مخاطب گسترده ای بپردازند. به طوری که عده ی کثیری از کارگردانان یا برای VOD ها اثری ساخته و یا در حال ساختن هستند . از منوچهر هادی و سهیلی زاده گرفته تا هومن سیدی و محمد حسین مهدویان!