زدن زن در آیه 34 سوره نساء هرگز به معنای زن ستیز بودن اسلام نیست بلکه بیان لطیفی از حفظ کرامت زن و خانواده است، که بعد از گذشتن چند مرحله پیش می آید.
اسلام یک دین کامل و از دو بخش عمده قرآن و سنت تشکیل شده است. پس برای به دست آوردن سخن اسلام، باید این دو بخش با نگاه عقل در کنار هم قرار گیرد. به عبارت دیگر دین یک مجموعهای است که هر بخش، بخش دیگر را تکمیل میکند. و گرنه هر بخشی جدای از دیگری و حتی جدای از نگاه عقل، نمیتواند سخن اسلام باشد.
یکی از آیاتی که برخی معاندین جدای از سنت و حتی جدای از نگاه عقل، آن را دست آویز اغراض خود، از جمله پریشان کردن خاطر زنان، قرار دادهاند آیه 34 سوره نساء است.
در این آیه بحث کتک زدن زن، به عنوان زن ستیز بودن اسلام مطرح شده است. غافل از اینکه مباحث خانواده و زن، منحصر در این آیه نیست، علاوه بر اینکه معنای ضرب نیز فقط به معنای «ضرب و شتم» نیست. همچنین غافل از اینکه زن در نگاه اسلام آنقدر ارزشمند است که امیرالمومنین (علیه السلام) او را گل خوشبو نامیده است.[1]
معنای مختصر آیه
بحث آیه در مورد ناشزه شدن زن است؛ زیرا همسران در مقابل یکدیگر دارای حقوقی هستند. که در بعضی موارد خدا به حقوق زن اشاره میکند که مرد باید رعایت کند ولی در این آیه به حقوق مرد اشاره شده که زن باید در مقابل شوهر رعایت کند. از جمله آنها تمکین کردن و سر باز نزدن است.
این آیه به مرد میگوید که اگر در همسرت نشانهها و علامتهای ناشزه بودن آشکار شد، بیانگر شکلگیری تدریجی نشوز، تمرد و عدم رعایت حقوق شوهر و تمکیننکردن است. در این صورت برای اینکه از تمرد زن جلوگیری کند و به جدایی بین زن و شوهر و به هم خوردن نظام خانواده کشیده نشود خداوند متعال به شوهر چند دستور العمل داده است.
1.فعظوهن
در مرحله اول میفرماید او را موعظه کن، یعنی یادآوری خیر و نیکی برای مخاطب و راهنمایی او به هر آنچه که موجب رقت قلب و همراهی میشود. پس اینجا به معنای نوعی صحبتکردن و نصیحت زن توسط شوهر است که میتواند به هر کلامی که موجب همراهی و نرمش قلب زن گردد، باشد؛ اعم از یادآوری نکات مثبت زن، مهر و محبت در زندگی مشترک و موارد تاثیر گذار دیگر.
2.اهجروهن
اگر موعظه اثرگذار نبود، مرحله دوم هجرت است. به معنای دوری و رویگرداندن است. یعنی با نزدیک نشدن به زن و عدم توجه به او به شکلی که متوجه شود ناشزه بودن او را اعلام کن، و با این کار سعی کن که او را متوجه خطا و اشتباهش کنید.
3.اضربوهن
باز اگر تاثیرگذار نبود مرحله سوم «ضرب» است.
«ضرب» در لغت به معناي زدن، مسافرت، شتاب در حرکت، وصف و بيان، اعراض و رويگرداني، غلبه و فرستادن، و بههمزدن کار ديگري آمده است؛ زیرا گاهی ضرب با «فی» به معناي مسافرت و تجارت است، يا با «عن» به معناي اعراض است، يا با «عَلي» به معنای تعيين مقرري و ماليات است و...[2] پس نمیتوان همه جا «ضرب» را به معنای زدن گرفت.
معنای ضرب در این آیه
1.ضرب در این آیه به معنای مسافرت نیست؛ زیرا با «فی» استعمال نشده است. اگر چه مسافرت انسان را از افسردگیها و... نجات میدهد.
2.همچنین به معنای اعراض و روی گرداندن نیست؛ زیرا با ظاهر آیه سازگار نیست. پس ضرب به معنای زدن است.
3.ظاهر آیه به معنای زدن فیزیکی و تنبیه بدنی است و قرینهای بر خلاف آن نیز وجود ندارد؛ ولی نوع تنبیه و زدن فیزیکی را میتوان از ادامه آیه فهمید؛ زیرا در ادامه میفرماید: در مورد آنها تعدی نکنید، یعنی بعد از حصول نتیجه از حد نگذرید و این کار را ادامه ندهید که در این صورت به زن ظلم کردهاید. پس هدف از تنبیه، برگشتن زن به اطاعت و تمکین کردن است.[3]
برخی از روانکاوان معتقدند که جمعی از زنان دارای حالتی به نام «مازوشیسم» (آزار طلبی) هستند که اگر این حالت در آنها تشدید شود تنها راه آرامش آنان تنبیه مختصر بدنی است شاید آیه شریفه در صدد درمان این نوع بیماری باشد.[4]
و این یکی از معجزات علمی قرآن است که برای درمان این بیماری مراتب شدت و ضعف آن را نیز رعایت نموده است. ابتدا برخورد کلامی و موعظه و در صورت شدت بیماری و کارگر نبودن موعظه، نوعی قهر و بی اعتنایی و در حال شدت بیشتر بیماری، تنبیه مختصر بدنی را پیشنهاد میدهد.
چگونگی زدن
در روایات در چگونگی زدن را به «ضَرَبَهَا ضَرْباً غَيْرَ مُبْرِح؛[5] زن را بزن زدنی که به جرح و شکستگی و خونریزی منجر نشود.» ولی برخی بزرگان فرمودهاند که این زدن واجب نیست و میتواند راههای سهل تر را پیش بگیرد؛[6] زیرا شیوه اخلاقی قرآن در مورد مجازات ها و تنبیهات عفو و بخشش است.[7]
نتیجه: زدن ابتدایی و بدون دلیل در اسلام به شدت نهی شده است. ولی اگر مرد تمام حقوق زن را رعایت کرد ولی زن رعایت نکرد، اسلام ابتدا دستور موعظه، سپس دوری در بستر و اگر این دو کارساز نبود به زدن روی آورده است ولی از هر گونه خشونت در این نوع زدن جلوگیری کرده است، باز در ادامه فرموده است زدن واجب نیست؛ بلکه در جاهای مختلف بخشش و عفو را به تقوی نزدیکتر دانسته است. و این برخورد لطیف آیات قرآن کریم برای حفظ کرامت زن و خانواده است، پس نه تنها اسلام زن ستیز نیست بلکه با زن در اوج احترام و کرامت برخورد میکند.
پی نوشت
[1]. نهج البلاغة صبحی، ص405.
[2]. معجم مقاييس اللغة، ابن فارس، ج 3، ص 397؛ التحقيق، مصطفوی، ج 7، ص 23.
[3]. سوره نساء آیه34.
[4]. تفسیر نمونه، ج3، ص415.
[5]. تفسیر قمی، ج1، ص137.
[6]. تفسیرکاشف، ج2، ص317.
[7]. سوره بقره: آیه 178.
ضرب در آیه 34 سوره نساء، به معنای زدن فیزیکی است ولی این زدن بعد از این است که اول مرد حق زن را رعایت کرده باشد، سپس در زن نشانههای تمرد و نافرمانی وجود داشته باشد. بعد از آن ابتدا دستور به موعظه داده است اگر اثر نکرد نوبت به دوری در بستر میرسد، باز اگر اثرگذار نبود نوبت به زدن است ولی زدنی که به شکستن و زخمی شدن و .. کشیده نشود. در پایان هم فرموده استکه تعدی جائز نیست. اگر ببخشید و مماشات کنید به تقوی نزدیکتر است.