-بانویی مسلمات تراز انقلاب اسلامی اگر بداند در چه سنگر مهم و خطیری قرار دارد به این راحتی‌ها میدان را به استکبار جهانی و لشکر فریب‌خورده‌ی آن پس نخواهد داد.
وقتی بیانات رهبر معظم انقلاب با آن دغدغه‌های عظیمی که برای مقابله با استکبار دارند را مورد کنکاش و بررسی قرار می‌دهیم متوجه می‌شویم که ایشان برای زنان و فعالیت‌شان در جامعه چقدر ارزش قائل شده‌اند و برای آنها مسئولیت‌های اجتماعی را در نظر گرفته‌اند که از عهده مردان خارج است. بیانات ایشان ریشه در تعالیم اسلامی دارد که می‌تواند برای تک‌تک زنان دغدغه‌مند ایران اسلامی چراغ هدایتی باشد تا مسیر پیش روی خود را به درستی ببیند و راه بپیمایند.
با بررسی بیانات ایشان نسبت به تکلیف اجتماعی زنان مسلمان به چند شاخص حیاتی در سخنان مقام معظم رهبری می‌رسیم که از جمله مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از :
1.با وجود تفاوت‌ها اما باز وظایف اجتماعی فراوانی برای زن و مرد وجود دارد که همگی هم‌سطح و همسو هستند و زنان با ارزشمندی بالایی که دارند با مردان در انجام آنها در یک رتبه هستند. ایشان دراین‌باره بیان می‌دارند: «نگاه جمهوری اسلامی، نگاه تکریم و احترام زن است؛ نقطه‌ی مقابلِ نگاه رایج غرب به زن که نگاه کالایی و ابزاری است و حرمت زن در منطق غربی و روش غربی و سبک زندگی غربی درهم‌شکسته... نگاه اسلام این است که زن و مرد از لحاظ ارزش‌های انسانی برابرند: اِنَّ المُسلِمینَ وَالمُسلِماتِ وَالمُؤمِنینَ وَالمُ‌ـؤمِنتِ وَالقنِتینَ وَالقانِتتِ وَالصدِقینَ وَالصّادِقتِ وَالصبِرینَ وَالصّابِرت، تا آخر؛ مرد مسلمان و زن مسلمان در مورد ارزش‌های الهی و انسانی هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند. وظایف مشترکی هم هر دو دارند؛ وظیفه‌ی امربه‌معروف مشترک است، وظیفه‌ی خدمت مشترک است ».[1]
2. مسئولیت اجتماعی و خانوادگی را باید با هم دید. ایشان می‌فرمایند: «خانم‌ها اگر گفته می‌شود که مسؤولیت‌های خانوادگى دارند، یعنى مسؤولینت امور داخلى خانه این به معناى این نیست که مسؤولینت اجتماعى از دوش این‌ها برداشته است. بایستى این مسؤولینت را هم حفظ کنند و هر مقدارى که با وجود حفظ این مسؤولینت توانایى دارند، آن توانایى را به مسؤولیت‌های اجتماعى و سیاسى هم ضرب کنند.»[2]
3.افراط و تفریط در جایگاه یک بانوی تراز انقلاب اسلامی ممنوع است. در تشریح این نکته‌ی مهم نیز بیان می‌دارند: «بعضی افراط می‌کنند و بعضی تفریط. بعضی می‌گویند چون فعالیت اجتماعی اجازه نمی‌دهد به خانه و شوهر و فرزند برسیم، پس فعالیت اجتماعی نباید بکنیم. بعضی می‌گویند چون خانه، شوهر و فرزند اجازه نمی‌دهد فعالیت اجتماعی بکنیم، پس شوهر و فرزند را باید رها کنیم. هر دو غلط است. نه این را به خاطر آن، نه آن را به خاطر این نباید از دست داد».[3]
4.جایگاه اختصاصی و استثنایی برای زن مسلمان و بانوی تراز انقلاب اسلامی وجود دارد. به‌عنوان محور پایانی قابل استناد در بیانات رهبر معظم انقلاب می‌توانیم به بیانات ایشان خطاب به جامعه زنان اشاره کنیم آنجا که بیان می‌دارند: «زن با نقاط قوت زنانه خود-که خدای متعال در وجود او به ودیعه گذاشته و مخصوص زن است- همراه با ایمان عمیق، همراه با استقرار ناشی از اتکا به خداوند و همراه با عفت و پاکدامنی- که فضای پیرامون او را نورانیت می‌بخشد- می‌تواند در جامعه یک نقش استثنایی این‌گونه ایفا کند؛ هیچ مردی قادر به ایفای چنین نقشی نیست؛ مثل کوه استواری از ایمان، درعین‌حال مثل چشمه جوشانی از عاطفه و محبت و احساسات زنانه، تشنگان و محتاجان نوازش را از چشمه صبر و حوصله و عاطفه خود سیراب می‌کند. اگر زن با این خصوصیات در عالم وجود نبود، انسانیت معنا پیدا نمی‌کرد».
کوتاه‌سخن اینکه زن مسلمان در جایگاه خطیر خود باید جمع میان مسئولیت‌های خانه و خانواده با پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی را داشته باشد و در این راستا به دلیل داشتن ویژگی‌های استثنایی که خود او دارای آن می‌باشد می‌تواند در عرصه‌های فرهنگی و تربیتی نقش ویژه‌تر و خاص‌تری را نسبت به آقایان داشته باشد که نبود او در این عرصه لطمه‌ی بزرگی را به ابعاد فرهنگی-تربیتی جامعه وارد خواهد کرد.
خروج از فعالیت یا فعالیت ناقص و ناکارآمد به‌عنوان انفعال بانوان در عرصه‌ی فعالیت‌های فرهنگی تلقی می‌شود. بنابراین حال زمان آن است که به این سؤال پاسخ دهیم که انفعال در یک بانوی مذهبی و تراز انقلاب اسلامی به چه معناست؟
انفعال در سه سطح می‌تواند اتفاق بیفتد که دو سطح آن در کلمات رهبر انقلاب به‌طور کامل بیان شد که در ادامه صرفاً به آن اشاره خواهد شد و یکی دیگر از آن نیز از روح حاکم بر این بیانات فهمیده می‌شود:
1.چسبیدن به وظایف درون خانه و خانواده و رها کردن عرصه‌های اجتماعی که به‌نوعی زن را وارد فضای بی‌خبری از وضعیت جامعه می‌کند و اتفاقات جامعه خصوصاً در عرصه‌های تهاجم فرهنگی او را زمین‌گیر خواهد کرد.
2.پس زدن وظایف خانه و خانواده و چسبیدن به فعالیت‌های اجتماعی که این مسئله چیزی جز پیشروی بدون تثبیت مواضع نیست و با این حالت فرصت برای دشمن برای دور زدن فرد و محاصره‌ی او مهیا خواهد شد که به‌نوعی بی‌اثر کردن فعالیت‌های او قلمداد خواهد شد.
3.نشناخت عرصه‌های فعالیتی و انجام فعالیت به‌صورت کور کورانه؛ یعنی آنجایی که ما باید دستگیر قربانیان تهاجم فرهنگی باشیم به مقابله‌ی با آنها بپردازیم و دشمن مشترک را رها سازیم (دشمن خارجی و ایادی داخلی و نفوذی آن) و آنجایی که لازم است حضور داشته باشیم را رها کنیم و به عرصه‌های کم‌اهمیت‌تر بپردازیم.
لازم است برای حل هر کدام از این موارد برنامه داشت تا خروج از انفعال برای یک بانوی مذهبی و تراز انقلاب اسلامی رقم بخورد بانویی که اگر بداند در چه سنگر مهم و خطیری قرار دارد به این راحتی‌ها میدان را به استکبار جهانی و لشکر فریب‌خورده‌ی آن پس نخواهد داد.
جای سخن در اینجا بسیار است اما کوتاه‌سخن برای خروج از این انفعال و وادادگی پرداخت به دو محور اساسی است که به‌صورت مختصر برای حسن ختام این مقاله بدان اشاره می‌شود.
اول: دیدن حد وسط و نقطه تعادل فعالیت‌های درون و بیرون خانواده
دوم: پیدا کردن مرکز ثقل فعالیت‌های اجتماعی پس از ایجاد تعادل در فعالیت‌ها که عموماً ابعاد رسانه‌ای قوی‌ای دارد و تبلور اصلی آن در فضای مجازی اتفاق خواهد افتاد.
پی‌نوشت:
1.بیانات در تاریخ ۱۳۹۹/۱۱/۱۵.
2.بیانات در تاریخ ۱۳۶۳/۱۲/۰۴.
3.بیانات در تاریخ ۱۳۷۵/۱۲/۲۰.
4همان.
زن مسلمان در جایگاه خطیر خود باید جمع میان مسئولیت‌های خانه و خانواده با پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی را داشته باشد و در این راستا به دلیل داشتن ویژگی‌های استثنایی که خود او دارای آن می‌باشد می‌تواند در عرصه‌های فرهنگی و تربیتی نقش ویژه‌تر و خاص‌تری را نسبت به آقایان داشته باشد که نبود او در این عرصه لطمه‌ی بزرگی را به ابعاد فرهنگی-تربیتی جامعه وارد خواهد کرد.