سفاهت یا خیانت

23:01 - 1400/06/21

با بررسی مواضع اتخاذ شده از سوی جریانات سیاسی کشور در مورد مسائل داخلی یا منطقه‌ایی، می‌توان نوع نگاه و اهداف و افق آنها را مورد نقد و تحلیل قرار داد؛ از همین رو توجه به مواضع جبهه اصلاحات در اتفاقات افغانستان گویای این مهم می تواند باشد که این جریان درک درستی ازوقایع و آنچه که در جامعه جهانی می‌گذرد ندارد و از روی احساسات تصمیمات سفیهانه اتخاذ می کنند، یا روی دیگر سکه این باشد که این نوع موضع گیری‌ها شاید از روی خیانت برخی از افراد به ظاهر اصلاح طلب بیان می‌شود، تا جمهوری اسلامی را وارد چالش های جدی کنند.

مدافعان پنجشیر

در بزنگاه های تاریخی، آنچه بیشتر نمایان می‌شود، حقایق پنهانی ست که در نهانخانه ی تفکر جریانها و اشخاص وجود دارد که غالبا از بیان صریح آن ها در حالت عادی بنا به دلایلی ابا دارند.
اما با کنار هم قرار دادن این مواضع در اعصار و قضایای گونانون می‌توان پی به حقیقت و هدف رفتاری جریانات پی برد.
در بهبوهه‌ی فتنه‌ی افغانستان، صداها و نظراتی از سوی جریان اصلاحات بیان شد که گاهاً انسان عاقل را به تفکر وا می‌دارد، لذا برای شناخت صدق گفتار گویندگانشان ناچار باید سفری در تاریخِ نه چندان دورِ این جناح سیاسی داشت.
پرده اول:
پس از حمله‌ی آمریکا به افغانستان در اوایل دولت خاتمی، اصلاح طلبان اصرار داشتند تا ایران از مرزهای شرقی وارد افغانستان شود، "بهزاد نبوی" از سران جریان اصلاحات و رهبر سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی می گوید: «جمهوری اسلامی می‌باید با تشکیل دولت ملی افغانستان با مشارکت همه گروه‌های "جهادی" من جمله "طالبان" طی تماس با طالبان از این گروه بخواهد برای تشکیل دولت ملی همکاری کند.»(1)
نبوی، در همان مقطع رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز بود. جالب اینجاست که تنها ۵ روز پس از این بیانیه کابل سقوط کرد و سلطه‌ی طالبان بر افغانستان پایان یافت؛ و اگر درایت رهبر انقلاب نبود سران جریان اصلاحات جمهوری اسلامی را وارد جنگی که عاقبتش نامشخص بود می کشاندند.
پرده دوم:
پس از شروع اعلان موجودیت جریات تکفیری داعش در سوریه و اعلام رسمی این گروه بر برپایی حکومت اسلامی و نشان دادن نقشه‌ی جغرافیایی مد نظرشان و همچنین رصد رفتاری و موضع گیری رژیم صهیونیستی و آمریکا و غرب، جمهوری اسلامی پی برد، این شروعِ جریان خطرناکی ست که اگر آنرا در نطفه خفه نکند، آتش این فتنه، کشور را به بحران ناامنی و بی‌ثباتی می‌کشاند، لذا این دور اندیشیِ رهبر انقلاب موجب شد با وجود مخالفت‌های اکثر جریانات سیاسی کشور، جمهوری اسلامی وارد کار زار سوریه شود، و مدافعان حرم برای حفظ حریم اسلام و مقابله با جریان سفاکی که به نام اسلام عَلم توحش را برپا کرده بود، وارد سوریه شدند. در این بین نیز شهدای بی بدیلی مانند شهید همدانی و حججی و بلباسی و هزاران شهید از تیپ فاطمیون و زینبیون در این جهاد مقدس جان فشانی کردند تا دامن اسلام را از ننگ متوحشینی که به نام اسلام انسانها را ذبح می‌کردند، پاک کنند.
در این میان اما باز هم موضع گیری جریان اصلاحات در نوع خود جالب بود، انواع توهین ها و تهمت ها به مدافعان حرم زده شده، و با برچسب زنی و هشتک سازی و شعارهایی مانند: "مدافعان اسد "، " سوریه رو رها کن فکری به حال ما کن" و توئیت های جنجالیِ امثال" تاجزاده"با این مضمون که ما نگران "خوزستانیم" اما جمهوری اسلامی سرمایه ی مردم را در سوریه خرج می کند، سعی داشتند در آتش فتنه‌ایی داخلی بدمند؛ البته این موضع گیری جریان اصلاحات دقیقا مطابق بود با مواضع شبکه های معاندی مانند bbc ، من و تو و ایران اینترنشنال.
پرده سوم:
دولت افغانستان درحالی بر سر کار بود که از جمعیت قریب به ۳۰ میلیونی این کشور که شاید حدودا ۲۰ میلیون نفر آن واجد شرایط رای دادن بودند؛ تنها ۲ میلیون نفر در آن شرکت کردند.
دولت اشرف غنی کاملا تابع و هم راستا، با جریان غرب و امریکا بود، تا جایی که حتی در ابتدای حمله ی گسترده ی طالبان برای تصرف افغانستان، رئیس جمهور، به جای فرماندهیِ میدانی، به امریکا سفر کرد و سرانجام هم با مقدار بسیار زیادی از سرمایه ی ملت افغانستان از کشور گریخت. از سوی دیگر طالبان هم تقریبا بدون اینکه با مقاومت مردمی مواجه شود به راحتی بر تمام افغانستان تسلط یافت.
در این میان ولایت پنجشیر که از قدیم الایام تحت نفوذ جریان احمدشاه مسعود بود، مقاومت کرد و مانع ورود طالبان به این ولایت شد. احمد مسعود، فرزند احمدشاه مسعود که رهبر نیروهای نظامی در پنجشیر است در لندن تحصیلات دانشگاهی و دوره نظامی خود را گذراند، یک سال را در یک دوره نظامی در آکادمی نظامی سلطنتی سندهرست گذراند، در سال ۲۰۱۵ مدرک کارشناسی خود را در مطالعات جنگ از دانشگاه کینگز لندن و در سال ۲۰۱۶ کارشناسی ارشد در سیاست بین‌المللی را از دانشگاه لندن سیتی دریافت کرد.
او در نطق‌های خود پی در پی از فرانسه و جهان غرب کمک می‌خواهد تا با دراختیار قرار دادن سلاح به آنها کمک کنند تا در مقابل طالبان بایستند، و حتی به اشاره نیز یکبار از ایران برای کمک به مناقشات در افغانستان کمکی نخواست. با این وجود جریانات اصلاح طلب باز هم، همسو با رسانه های غربی، جمهوری اسلامی را ترغیب به حضور نظامی در افغانستان می کنند. همانها که تا دیروز معتقد بودند می‌توان با داعش مذاکره کرد (2) و نباید به بهانه جنگ در سوریه هزینه‌های گزاف بر کشور متحمل شود و جمهوری اسلامی به فکر محرومان داخلی باشد، حالا جمهوری اسلامی را ترغیب به ورود به جنگی می‌کنند، که گویا دامی ست از طرف غرب برای ایران .
بنابرآنچه بیان شد، با کنار هم قرار دادن این مواضع و رفتارشناسی جریان اصلاحات درمواجه با اتفاقات بین المللی، یا این جریان درک درستی ازوقایع و آنچه که در جامعه جهانی می‌گذرد ندارد و از روی احساسات تصمیمات سفیهانه اتخاذ می کنند، یا روی دیگر سکه این باشد که این نوع موضع گیری‌ها شاید از روی خیانت برخی از افراد به ظاهر اصلاح طلب بیان می‌شود، تا جمهوری اسلامی را وارد چالش های جدی کنند.

پی نوشت
1. ایسنا(https://b2n.ir/e12035)
2. تسنیم(https://b2n.ir/k10142)

در بزنگاه های تاریخی، آنچه بیشتر نمایان می شود، حقایق پنهانی ست که در نهانخانه ی تفکر جریانها و اشخاص وجود دارد که غالبا از بیان صریح آن ها در حالت عادی بنا به دلایلی ابا دارند. اما با کنار هم قرار دادن این مواضع در اعصار و قضایای گونانون می توان پی به حقیقت و هدف رفتاری جریانات پی برد. در بهبوهه‌ی فتنه‌ی افغانستان، صداها و نظراتی از سوی جریان اصلاحات بیان شد که گاهاً انسان عاقل را به تفکر وا می‌دارد، لذا برای شناخت صدق گفتار گویندگانشان ناچار باید سفری در تاریخِ نه چندان دورِ این جناح سیاسی داشت و با سیر در دیدگاه های این جریان می‌توان پی به تناقضات و عدم درک سیاسی درست منطقه‌ای این جریان برد.

 

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 8 =
*****