آنقدر ذهن قدرت دارد که میتواند خدای ذهنی درست کند ولی این خدای ذهنی قابل پرستش نبوده و دین در ضمن نهی از عبادت او، عبادتِ عبادت کنندگانش را باطل میداند. علاوه بر اینکه چنین خدایی به حکم عقل قابل پرستش نیست.
برخی برای رسیدن به امیال، شهوات و اغراض خودخواهانه خود، به انکار دین روی آوردهاند و از اساس منکر خدا شده و گاهی برای توجیه کلام خود، خدای را ساخته انسانهایی میدانند که در حل مشکلاتشان ناتوان هستند، ولی این توهمی بیش نیست؛ زیرا از اساس خدا، از پرستش خدای ساخته و پرداخته ذهن، نهی کرده است و عبادتهای آنها را باطل اعلام کرده است.
قدرت ذهن در ساخت خدای
ذهن، مجموعهای از تواناییهای فوق العاده فکری است که شامل هوشیاری، تصورات، ادراک، تفکر، قضاوت و حافظه میشود و به طور معمول مسئولیت پردازش احساسات، عواطف و... را بر عهده دارد که منجر به عملکرد و نوع رفتار افراد میشود. چنین ذهنی با همه این قابلیتها قدرت و توانایی ساختن خدایان را دارد، به همین دلیل خدای متعال در قرآن کریم آنها را مذمت میکند و انسان را از پرستش چنین خدایی نهی میکند. «ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ؛[1] اين معبودهايى كه غير از خدا مىپرستيد، چيزى جز اسمهايى (بىمسمّا) كه شما و پدرانتان آنها را خدا ناميدهايد، نيست؛ خداوند هيچ دليلى بر آن نازل نكرده؛ حكم تنها از آن خداست؛ فرمان داده كه غير از او را نپرستيد! اين است آيين پابرجا؛ ولى بيشتر مردم نمىدانند!»
این آیه در صدد بیان این است که حقیقتی پشت این اسمها وجود ندارد؛[صرف یک صورت ذهنی است] در نتيجه عبادت این افراد در مقابل اسمهايى از قبيل خدای آسمان و خدای زمين و.. و نظاير آن، صورت مىگيرد. و معنايش اين است كه اين اسامى را شما و پدرانتان وضع كردهاید و خداوند نیز حجت و دلیلی بر پرستش آنها نفرستاده است.[2] همچنین عقل به عنوان حجت درونی انسان نیز چنین خدایی را قابل پرستش نمیداند.
حتی در روایت، بین اسم خدا و خود خدا فرق گذاشته است. «اسْمُ اللَّهِ غَيْرُ اللَّهِ؛[3] اسم خدا غیر از خود خداست.» پس عبادت کسانی که بجای خدا اسم خدا را میپرستند، باطل است؛ زیرا غیر خدا را پرستش کردهاند. همچنین امیرالمومنین (علیه السلام) میفرماید: «التَّوْحِيدُ أَنْ لَا تَتَوَهَّم؛[4] توحید، خدا را به وهم و گمان [ذهن] نیاوردن است.» پس ذهن بشر نیز میتواند برای خود خدایانی بسازد ولی این خدایان ساختگی، علاوه بر محدود بودن و متفرق بودن،[5] عقل نیز حکم به بطلان چنین خدایانی میدهد و انسان را از پرستش آنها دور میکند.
پس خدایی قابلیت پرستش دارد که خالق ذهن است نه ساخته و پرداخته ذهن، و آن خدا در واقعیت خارجی وجود دارد.
پرستش خدای حقیقی و واقعی
وجود خدا یک وجود حقیقی و واقعی در خارج است؛ زیرا هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که جهان هستی بدون خالق به وجود آمده باشد حتی اگر بگوییم جهان از ذرهای بوجود آمده باز سوال میکنیم که آن ذره اولیه را کسی آفریده است که بعد از او دیگر چیزی نیست و آن خداست.
آفریدگار جهان، جامع همه کمالات بوده و هیچ نقص و عیبی در ذات پاکش راه ندارد،[6] زیرا او نامحدود است و هستي او عين ذات اوست، هیچ دیدهای او را نمیبیند[7] زیرا لازمه دیدن احاطه بر اوست، هیچ چیزی بر خدا احاطه ندارد و گر نه خدا محدود میشود.[8]
موجودات جهان، همگی آفريده شده خدا هستند و هستي خود را از او میگيرند؛ زیرا جهان از خود هيچ گونه استقلالي ندارند. خداست كه آنها را آفريده و به آن ها افاضه فیض وجود میكند چون خداوند مستقل بوده و موجودات دیگر غير مستقل هستند يعني وجود آنها از خداست در نتیجه نميتوان گفت که خدا از موجودات جداست و با آنها ارتباط وجودي ندارد، امّا بايد دانست كه چون خدا جسم نيست نزديك بودن او با موجودات، مثل نزديك بودن جسمي با جسم ديگر نيست.
نکته قابل توجه اینکه اگر کسی مدعی توهمی بودن خدا و ساخته ذهن بودن اوست، باید بر ادعای خود دلیل عقلی روشن بیاورد، از سویی بر نادرستی براهین اثبات خدای حقیقی و واقعی [خدایی که ساخته ذهن نیست]، نیز دلیل عقلی روشن ارائه دهد و گر نه این ادعا [ساخته ذهن بودن خدا] نیز ساخته و پرداخته ذهن و امری بی اساس خواهد بود.
پی نوشت
[1]. سوره يوسف، آیه40.
[2]. المیزان، ج11، ص177.
[3]. التوحید، ص142.
[4]. عیون الحکم و المواعظ، ص45.
[5]. سوره یوسف، آیه39.
[6]. سوره فاطر، آیه15.
[7]. سوره انعام، آیه103.
[8]. سوره نساء، آیه126.
برخی برای رسیدن به اغراض خودخواهانه خود دست به انکار خدا زده و خدا را ساخته ذهن میدانند، غافل از اینکه دین، انسان را از پرستش خدای ذهنی منع کرده است و عبادت او را باطل اعلام کرده است. باید خدایی را پرستش کرد که آفریننده ذهن، بلکه آفریننده کل جهان هستی است نه خدایی که ساخته و پرداخته ذهن است. زیرا خدای ساخته ذهن، محدود بوده و هر کسی برای خودش خدایی را تعریف میکند، در نتیجه خدایان متفرق و متعدد، عاجز و ناتوانند.