آیا حصور روحانیت در سینما رسوایی به بار می آورد؟

17:26 - 1392/08/04
رهروان ولایت ـ برادر بزرگوار، جناب آقای موسوی، صدها سال یا حداقل سی و چهار سال در انتظار همسایه گرسنه ماندیم. خواهش می کنم از ما نخواهید که باز هم در انتظار بنشینیم...
رسوایی

من با گره زدن میان روحانیت و سینما و این که یک روحانی کارگردان و یا تهیه کننده شودمخالفم... بارها مخالفت خودم را با حضور طلبه ها در محیط دانشکده صدا و سیما برای تهیه کنندگی اعلام کرده ام... عالمان دینی باید اصول را به اهل سینما بدهند. باید متدینان هنرمند را به این سمت بکشانند که در پی رنگ فیلم بر اساس سنت اسلامی رفتار کنند.

این ها حرف های سید رضی موسوی گیلانی بود. کسی که هم حوزه درس خوانده-البته معمّم نیستند- و هم عضو هیئت علمی مدرسه اسلامی هنر است. این که ایشان تا چه حدّ به طور عملی در فیلم و سینما کار کرده اند، بنده چیزی سراغ ندارم. عنوان جلسه این بود «سینما، روحانیت و جامعه دینی؛ چالشها و راهکارها».

هر چند در جلسه نامه ام را نخواندند، ولی این جا می نویسم؛ برای شما:
برادر بزرگوار، جناب آقای موسوی، صدها سال یا حداقل سی و چهار سال در انتظار همسایه گرسنه ماندیم. خواهش می کنم از ما نخواهید که باز هم در انتظار بنشینیم. 
بنده برخی از فیلمنامه نویسان بزرگ دنیا را می شناسم که بخاطر این که کارگردانان امانت دار خوبی برای فیلمنامه هایشان نبودند، خودشان عملا کارگردان شدند.
حضور روحانیت در سینما شبیه حضورش در مملکت داری است. وقتی می توانیم مملکت را اداره کنیم، که در رأسش یک روحانی، یک فقیه و یک اسلام شناس قرار بگیرد. این که می گویم در رأسش یعنی در رأسش. این یعنی وارد شدن روحانیت در عمل، نه در حدّ ارشاد و آقاجان این خوب است بکنید. آقاجان آن بد است نکنید.

نشستن و در انتظار این بودن که دیگران دستورات و وصایا و به فرمایش خودتان، اصول عالمانه شما را اطاعت کنند، نشدنی است. شما با چه مجوزی می فرمایید که روحانی، کارگردان نشود. تهیه کننده نشود؟! الان سینما غول تاثیر گذاری فرهنگی است. چرا می گویید روحانیت سکّان داری این کشتی را بر عهده نگیرد؟! مگر ما کاری جز تبلیغ و تاثیر گذاری فرهنگی داریم؟! در خانه نشستن و نظریه پردازی کردنِ صرف، اسلام بی بخار آمریکایی است. 
می گویند سینما فساد آور است. کسی نگفته است که سینما مدینه فاضله است. اما وظیفه حوزه چیست؟ قرآن را باز کنید. شیوه انبیا را ببینید. نه ما از ابراهیم خلیل علیه السلام  بالاتریم و نه سینما فاسدتر از بت کده های آن زمان. ابراهیم ع خود وارد شد و عملا رفت کنار ستاره پرست نشست. حتی در ظاهر با او همراهی کرد. کنار ماه پرست و خورشید پرست نشست. بعد توانست برایش حقانیت توحید را اثبات کند.[1] اگر ابراهیم می نشست کناری و نظریه پردازی می کرد که دیگر «آتشش بزنید»[2]  راه نمی انداختند. آری برادر، ز عمل کار بر آید به سخنرانی نیست. 

مگر قرآن نفرمود با آن ها به شیوه ای احسن، جدال کنید.[3] جدال چیست؟ مگر جدال این نیست که با وسیله ای شبیه وسیله دشمن با او مقابله کنیم؟ آن ها فیلم می سازند و ما نظریه پردازی کنیم؟!
یک کارگردان متدین غیر حوزوی کجا راز و رمزهای آیات و معارف اسلام را درک می کند؟ کجا می تواند بفهمد که وقتی یوسف گفت « إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً...»[4]  یای متکلم، دلالت بر منیّت دارد یا نه؟ کجا می تواند بفهمد که «قد شفغها حبّا»[5] ی زلیخا بر چه نحوه شیفتگی ای دلالت دارد؟

جدای از این، مگر هر پیامبری طبق فن مرسوم و رایج در زمان خود معجزه نمی آورد؟ مگر سینما چشم مردم را پر نکرده است؟ مگر زن و بچه و عمر مردم را در خود غرق نساخته است؟ مگر مرسوم و رایج در زمان ما نیست؟ عصای موسوی حوزه کجاست تا فیلم هایی بیافریند که تمام کارگردانان ساحر هالیوودی در مقابلش ایمان آوردند؟

 

پاورقی:

1- «پس چون شب بر او پرده افكند، ستاره ‏اى ديد گفت: «اين پروردگار من است.» و آن گاه چون غروب كرد، گفت: «غروب‏ كنندگان را دوست ندارم.» و چون ماه را در حال طلوع ديد، گفت: «اين پروردگار من است.» آن گاه چون ناپديد شد، گفت: «اگر پروردگارم مرا هدايت نكرده بود قطعاً از گروه گمراهان بودم.»  پس چون خورشيد را برآمده ديد، گفت: «اين پروردگار من است. اين بزرگتر است.» و هنگامى كه افول كرد، گفت: «اى قوم من، من از آنچه [براى خدا] شريك مى ‏سازيد بيزارم.» من از روى اخلاص، پاك دلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمانها و زمين را پديد آورده است و من از مشركان نيستم.» [انعام/76-79]
2- «گفتند: اگر مى ‏خواهيد كارى بكنيد، بسوزانيدش و خدايان خود را نصرت دهيد.»[انبیا/68]
3- «ادْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ‏...[النحل/ 125] با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوه‏اى‏] كه نيكوتر است مجادله نماى...»
4- «من یازده ستاره را دیده ام ...»[يوسف/4]
5- «... و سخت خاطرخواه او شده است...» [یوسف/30]

 

نظرات

تصویر دوست
نویسنده دوست در

با سلام.ایشان ظاهراً نظرش این است که روحانیت یعد نماز نیم ساعتی در سجادۀ خودش بنشیند بلکه مردم آمدند سؤالاتشان را پرسیدند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 1 =
*****