هم از لحاظ عقلی و هم به لحاظ علمی، سخن گفتن حیوانات و ارتباط آنها با یکدیگر امر ممکن و قابل تحقق است. قرآن و روایات اسلامی نیز به این مسئله تصریح کردهاند.

براساس آیات قرآن و روایات، حیوانات نیز با یکدیگر سخن میگویند و با هم ارتباط برقرار میکنند. ائمه (علیهمالسلام) نسبت به زبان حیوانات آگاهی دارند و در برخی روایات معنای کلام و صدای آنها را برای ما بیان کردهاند.
طبق باورهای مسلمانان، حیوانات نیز مانند انسانها از قدرت ادراک و توانایی ارتباط با همنوع برخوردار هستند. در قرآن کریم به سخن گفتن مورچگان هنگام ورود لشگریان حضرت سلیمان(علیهالسلام) اشاره شده است: «...قالَتْ نَمْلَةٌ يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَ جُنُودُهُ...؛[۱] مورچهاى گفت: «...به لانههاى خود برويد تا سليمان و لشكرش شما را پايمال نكنند...!» از جمله کلماتی که تمام موجودات مشغول به آن هستند تسبیح و تحمید خداوند است، گرچه انسانها متوجه آن نمیشوند: «تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ ...؛[۲] آسمانهاى هفتگانه و زمين و كسانى كه در آنها هستند، همه تسبيح او مىگويند؛ و هر موجودى، تسبيح و حمد او مىگويد؛ ولى شما تسبيح آنها را نمیفهميد....» در برخی روایات، ائمه اطهار(علیهمالسلام) به این مسئله اشاره و معنای کلام حیوانات را برای ما آشکار کردهاند.
دشمنان خدا و اسلام گاهی با بیان این روایات، مذهب شیعه را مورد اهانت قرار میدهند؛ در حالی که این مسئله، نه تنها از لحاظ عقلی محال نیست بلکه هم فیلسوفان و حکما دلایل عقلی بر ادراک و شعور حیوانات آوردهاند و هم دانشمندان علوم تجربی در روزگار ما شواهد جالبی از سخن گفتن و ارتباط حیوانات با یکدیگر به دست آوردهاند.
روایتی از امام حسین(علیهالسلام)
بهتر است ابتدا به یک روایت با این مضمون اشاره کنیم. مرحوم علامه مجلسی(رحمةاللهعلیه) در بحارالانوار به نقل از امام حسین(علیهالسلام) مقصود آواز و صدای پرندگان را توضیح میدهد.
اصل حدیث طولانی است که در قسمتی از آن چنین آمده است: «ِ وَ إِذَا صَاحَ الطَّاوُسُ يَقُولُ مَوْلَايَ ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ اغْتَرَرْتُ بِزِينَتِي فَاغْفِرْ لِي وَ إِذَا صَاحَ الدُّرَّاجُ يَقُولُ الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى وَ إِذَا صَاحَ الدِّيكُ يَقُولُ مَنْ عَرَفَ اللَّهَ لَمْ يَنْسَ ذِكْرَهُ ... إِذَا صَاحَ الْعُقَابُ يَقُولُ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ لَمْ يَشْقَ وَ إِذَا صَاحَ الشَّاهِينُ يَقُولُ سُبْحَانَ اللَّهِ حَقّاً حَقّا؛[۳] هنگامی که طاووس بانگ میزند میگوید: ای مولای من، به خودم ظلم کردم و به زیبایی و آراستگی خودم مغرور شدم، مرا ببخشای، هرگاه قرقاول صدا میکند، میگوید: خدای رحمان، بر عرش استیلا یافت. هر گاه خروس بانگ میزند میگوید هر کس خداوند را بشناسد، یاد او را فراموش نمیکند ... هنگامی که عقاب صدا میزند میگوید: هر کس خدا را اطاعت کند، به سختی نمیافتد. هر گاه شاهین صدا میزند میگوید: بدون شک پاک و منزه است خداوند.»
دلیل عقلی بر کلام و سخن حیوانات
سخن گفتن متوقف و مبتنی بر شعور و ادراک است. انسان چون این توانایی را دارد که به درون و پیرامون خود آگاهی یابد و همچنین از قدرت تکلم و زبان برخوردار است، میتواند با همنوعان خویش ارتباط بگیرد و با آنها از محتوای آگاهی و ادراک خود سخن بگوید. حکما و فلاسفه اسلامی با دلایل متقن ثابت کردهاند که تمام موجودات عالم دارای شعور و ادراک هستند.[۴]
از آنجا که هر مخلوقی از وجود بهرهمند است متناسب با مرتبه و درجه وجودی خود، از کمال برخوردار هست؛ چرا که وجود، منشا تمام کمالات و صفات است، بنابراین هر آنچه که پا به عرصه وجود میگذارد از تمام کمالات برخوردار است، منتها میزان و درجه هر کمال و ویژگیای که دارد وابسته به میزان و درجه وجودی اوست. انسان چون اشرف مخلوقات است خداوند بالاترین درجه کمالات را برای او قرار داده است. اما سایر موجودات نیز در نظام هستی با توجه به وجودی که دارند از قدرت، شعور، علم و سایر ویژگیها برخوردار هستند.
بنابراین تمام مخلوقات خداوند توانایی درک محیط اطراف خود را دارند. و به همین صورت به میزان استعدادی که دارند از توانایی تکلم و ارتباط با همنوعانشان بهرهمندند اما میزان درک آنها از محیط اطراف و قوت و قدرت ارتباطاتشان وابسته به درجه وجودی آنهاست.[۵]
تحقیقات علمی پیرامون خودآگاهی و ارتباط حیوانات
تحقیقات مختلفی نشان داده است که حیوانات دارای خودآگاهی و شعور هستند. از جمله در سال ۲۰۱۲ یک تیم تحقیقاتی بینالمللی متشکل از چندین دانشمند سرشناس، «بیانیه خودآگاهی کمریج» را امضا کردند. این بیانیه اعلام میکند که براساس یافتههای نوین علمی بسیاری از حیوانات، شامل پستانداران، پرندهها و حتی اختاپوس، دارای حس خودآگاهی هستند، آن هم به همان شیوهای که ما انسانها خودآگاهیم. حتی گیاهشناسانی مانند «دانیل چاموویتز» متقاعد شدهاند که اگر چه گیاهان قابلیت فکر کردن به شیوهی انسان را ندارند، اما در آنها نشانههای خودآگاهی مشاهده میشود. آنها میتوانند ببینند، بو بکشند، حس کنند، حالت دفاعی به خود بگیرند، همسایههایشان از خطراتِ احتمالی آگاه کنند و حتی موضوعاتی از گذشته را به خاطر بیاورند.[۶]
تحقیقات جدیدتر نشان داده است که گرچه حیوانات مانند انسانها توانایی صحبت کردن ندارند اما همه آنها با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و اطلاعات را به یکدیگر منتقل میکنند. این ارتباط اشکال مختلفی دارد. مثلا سگها برای حفظ قلمرو خود با واق واق کردن به سگهای دیگر هشدار میدهند که از قلمرو او دور شوند. همچنین دلفینها با کشیدن دُم خود بر روی سطح آب، سایر دلفینها را از خطر مطلع میسازند و یا یک خرگوش با تکان دادن پای عقب خود علامت خطر به سایر هم نوعان نشان میدهد.[۷]
نكته جالب اين كه فيلها وقتي به هم ميرسند به احوالپرسي ميپردازند اما هنگامي كه روبهروي آينه قرار ميگيرند اين كار را نميكنند و در عوض دقيقا مثل آدمها خود را برانداز ميكنند.[۸]
آگاهی ائمه(علیهمالسلام) از زبان حیوانات
امام صادق از جد بزرگوارشان امیرالمومنین(علیهما السلام) نقل میکنند: « إِنَّ اللَّهَ عَلَّمَنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ كَمَا عَلَّمَهُ سُلَيْمَانَ بْنَ دَاوُدَ وَ مَنْطِقَ كُلِّ دَابَّةٍ فِي بَرٍّ أَوْ بَحْرٍ؛[۹] خداوند زبان پرندگان را به ما تعليم داده است، همان طورى كه به سليمان بن داود(عليهالسّلام) تعليم داده بود، و همچنين ما به زبان هر جنبندهاى چه در خشكى و چه در دريا آگاهیم.»
نتیجه
بنابر آنچه که گفتیم، هیچ بُعد عقلی و علمی وجود ندارد که حیوانات سخن بگویند و به تسبیح و تحمید خداوند مشغول باشند. همچنین طبق روایات ائمه(علیهمالسلام) به زبان آنها آگاه هستند و گاهی برای ما محتوای کلام آنها را بیان کردهاند.
غفلت انسان
در پایان این نکته قابل ذکر است که تسبیح و تحمید حیوانات نشانگر توجه تمام هستی به خداوند و غفلت انسان از اوست.
دوش مرغی به صبح مینالید عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را مگر آواز من رسید به گوش
گفت باور نداشتم که تو را بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیحگوی و من خاموش[۱۰]
پینوشت
[۱] سوره نمل، آیه ۱۸.
[۲] سوره اسراء، آیه ۴۴.
[۳] بحارالانوار، ج۶۲، ص ۲۷.
[۴] ترجمه اسفار اربعه، محمد خواجوی، ج۱، ص۱۱۸ تا ۱۲۰.
[۵] العرشیه، ترجمه فولادکار، ص ۲۳۷.
[۶] https://b2n.ir/j38727.
[۷] https://b2n.ir/u54951.
[۸] https://www.isna.ir/news/8508-06605.
[۹] بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۴۳.
[۱۰] گلستان سعدی