ریشه های درونی بدحجابی

23:47 - 1400/06/25


حجاب، امر پسندیده ای است که عقل سلیم، بودن آن را برای حفظ امنیت بانوان و حفظ حیا و کرامت نفسانی زن و حفظ شاکله عفت جامعه، بر نبودن آن ترجیح می دهد و قبل از اینکه نیاز به اجبار و تحمیل باشد، عقل به نیکویی آن حکم می کند.

معضلی به نام بد حجابی

مساله حجاب و بد حجابی مساله ای است که از زمانهای آغازین انقلاب و بلکه قبل از آن، محل بحث در محافل فرهنگی و بلکه غیر فرهنگی بوده و هر زمان در قالبی نو در بستر جامعه مطرح شده است. گاهی تمرکز این مساله در مصداقی بنام پوشیه بوده و گاهی کشف حجاب و گاهی بحث چادر و گاهی بحث کوتاه و بلندی مانتو، و گاهی چاک و بی چاک بودن مانتو و گاهی کیفیت آستین مانتو و همینطور این جور مسائل در گذر زمان موضوع گرم مباحث فرهنگی بوده است.

در همین راستا مدتی است که بحث بی حجابی و ممنوعیت حجاب اجباری، شده بحث محافل که گاه گاهی بروز و ظهور می کند. و قطعا این قالبها به همینجا ختم نمی شود. چرا که از همان پله اول، بحث زدودن حجاب در فرهنگ ایرانی، سیبل توطئه غرب جهت ربودن استقلال فرهنگی ایران بوده که با ترفند عادی سازی مرحله به مرحله سعی در رسیدن به مطلوب خود بوده اند. که متاسفانه بعضی از بانوان این مرز و بوم به سادگی در این پازل از پیش تعیین شده بازی کرده و بلکه جهت توجیه بدحجابی دست به تئوریه پردازی میزنند. آن تئوری که بیش از همه جلب نظر می کند بحث «آزادی انتخاب» است. که انسان، آزاد است و هیچ کس نمی تواند نسبت به مسائل خصوصی او، به او تحمیل و اجبار کند.در این مقاله بر آنیم که این سپر دفاعی مروّجین بدحجابی را بررسی و ارزیابی کنیم.

انتخاب آزادانه بد حجابی، درست یا نادرست؟
انتخاب یک رفتار، چون از روی اختیار سر میزند قابل ارزیابی و راستی آزمایی است. حال باید دید کسی که می گوید: «من آزادم و بدحجابی را انتخاب می کنم»، این انتخاب چگونه ارزیابی می شود.

بدیهی است که این گزاره امری زیبا و همه فهم است و شخص بدحجاب به خوب گزاره ای پناه آورده است. چرا که اینجور تلقی می شود که مخالف این گزاره، حامی اجبار و تحمیل است. و الفاظی نظیر «اجبار» و «تحمیل» ماهیتاً بار منفی دارند که ذهن خودبخود آنها را طرد می کند.

اما اگر بخواهیم در مورد درستی یا نادرستی این گزاره بحث کنیم باید در مورد ریشه ها و انگیزه های انتخاب بحث کنیم، چرا که این امر پذیرفته شده نیست که همه انتخابها «درست» باشد. «انتخاب بد حجابی» خود ناشی از انگیزه های درونی است که معمولا افرادی که داعیه دار بدحجابی هستند و تحت لوا و اهرم «آزادی» پنهان می شوند، دلخوشی از پرداختن به بحث ریشه یابی ندارند چرا که می دانند در این قضیه بازنده خواهند بود.

ریشه های انتخاب بدحجابی
ریشه های بدحجابی علاوه بر عوامل شناختی نظیر جهل و تبعیت کورکورانه از فرهنگ غربی و سهل انگاری در ضوابط و غیره، ناشی از برخی عوامل درونی است که عبارت است از:

1-حقارت درونی: بعضی افراد چون به لحاظ شخصیتی از ارزش و غنای کافی برخوردار نیستند، برای جبران آن اقدام به «جلب نظر» و خود نمایی می کنند تا با بولد کردن ظاهر خود در ملأ عام، در قالب «انتخاب بدحجابی» نقص درون خود را سر پوش بگذارند. این حقارت درونی ممکن است از عدم ثبات شخصیت ناشی شود که شخص بدون هیچ گونه استقلالی به دنبال رنگ گرفتن از جوّ جامعه باشد تا از سرزنشهای دیگران در عدم پایبندی به هنجارهای جامعه در امان باشد.

2- میل به تبرج و زینت: میل به تبرج و خودآرایی در نهاد زنان وجود دارد، گاهی این انگاره که «من عنصر زیبا هستم و باید زیبایی خود را نمایان کنم» منشأ «انتخاب بد حجابی» است. این غریزه همچون دیگر غرایز اگر کنترل نشود ، منجر به ناهنجاری «بد حجابی» خواهد شد. و اگر به طور کلی سرکوب شود، منجر به «افسردگی» می شود چنانچه اساساً مبارزه با طبیعت مشکل زا خواهد بود.

3- خود فراموشی: بانویی که از باطن و بالندگی ارزش وجودی خود غافل باشد و به ظاهر خود به قصد خودنمایی خارج از حد و مرز اهمیت بدهد، «خود واقعی» خود را فراموش کرده است. چنین کسی درک روشنی از خود نخواهد داشت و ارتقاء ارزشمندی خود را در جلب نظر مردم و منزلت اجتماعی جستجو خواهد کرد.

4- دگر آزاری: این عامل باعث می شود که زن در جامعه با تبرج و زینت آرایی، امر جنسی مردان را تحریک و به حال خود رها سازد. که نتیجه این دگر آزاری، سلب امنیت خود این اشخاص و دیگر بانوان جامعه خواهد بود.

5- دهن‌کجی به دستورات دینی و قشر متدینین:  کسی که به هر دلیل ایدئولوژی ناقصی از حقیقت دین دارد و دین را یک امر سلیقه ای بداند که هواداران آن را افرادی متحجر و عقب مانده بداند، طبعا به دستورات دینی هم دیدی محقرانه و تمسخر گونه خواهد داشت که با بد حجابی خود، قصد به رخ کشیدن لجاجت و انتقام با ژستی حقمدارانه ابراز وجود می کند.

خلاصه
حجاب، امر پسندیده ای است که عقل سلیم، بودن آن را برای حفظ امنیت بانوان و حفظ حیا و کرامت نفسانی زن و حفظ شاکله عفت جامعه، بر نبودن آن ترجیح می دهد و قبل از اینکه نیاز به اجبار و تحمیل باشد، عقل به نیکویی آن حکم می کند. و بدحجابی معلول علتهای عدیده ای است که ممکن است برخی بانوان به بعضی از آن ها دچار باشند. که شایسته است بجای کنار گذاشتن امر معقولی به نام «حجاب»، در صدد رفع این عوامل باشند.

اما اگر بخواهیم در مورد درستی یا نادرستی این گزاره (من آزادم و بدحجابی را انتخاب می کنم) بحث کنیم باید در مورد ریشه ها و انگیزه های انتخاب بحث کنیم، چرا که این امر پذیرفته شده نیست که همه انتخابها «درست» باشد. «انتخاب بد حجابی» خود ناشی از انگیزه های درونی است که معمولا افرادی که داعیه دار بدحجابی هستند و تحت لوا و اهرم «آزادی» پنهان می شوند، دلخوشی از پرداختن به بحث ریشه یابی ندارند چرا که می دانند در این قضیه بازنده خواهند بود.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 7 =
*****