بی دلیل گریه ام می گیرد

13:01 - 1400/06/28

- افسردگی می تواند به خاطر علت های گوناگون و از خفیف تا شدید در افراد ایجاد شود،که نیاز به روان درمانی و یا دارو درمانی خواهند داشت.

گریه

همانطور که همه ما سرماخوردگی را تجربه کرده ایم، خلق افسرده و حالت غمگینی را نیز تجربه کرده ایم، به همین دلیل افسردگی را سرماخوردگی روانی می دانند. افسردگی می تواند به خاطر علت های گوناگون و از خفیف تا شدید در افراد ایجاد شود، افسردگی فصلی، افسردگی پس از زایمان، افسردگی اساسی، اختلال دو قطبی و... از انواع افسردگی های شایع می باشدکه نیاز به روان درمانی و یا دارو درمانی خواهند داشت. افسردگی با علائمی از قبیل بی حوصله بودن، بی  علاقه بودن نسبت به زندگی ، خلق اندوهگین ، احساس بی لذتی از فعالیتهای روزمره، بی خوابی یا پرخوابی و یا خوابهای آشفته دیدن، بی اشتهایی یا پر خوری، افکار خودکشی، افکار منفی، احساس پوچی و بی ارزشی، فقدان انرژی ، احساس گناه و نا امیدی، زود رنجی، کاهش میل جنسی، یبوست، دردهای بدنی، کاهش تمرکز و فقدان  قدرت تصمیم گیری و ... مشاهده می گردد. گاهی اوقات افراد افسرده، احساس غم و بی حوصلگی می کنند و برای این حس و حال خود، دلیل واضحی پیدا نمی کنند و یا بی جهت گریه می کنند؛ مورد مشاوره ای زیر به این مساله می پردازد.

سوال:
دختری هستم هفده ساله، حس می کنم شکست عشقی خورده ام و دائم حالم خراب است، در حالی که نه با کسی توی رابطه بودم و … در فازم غمگین هستم، از آهنگ شاد خوشم نمی آید، حوصله هیچ کسی را ندارم، سر خود و بی هیچ دلیلی گریه ام می گیرد؛ لطفا راهنمایی کنید.

پاسخ:
اینکه احساس غمگینی و بی لذتی می کنید و برای آن دلیلی پیدا نمی کنید، چند احتمال وجود دارد، اول اینکه ممکن است این احساس برخاسته از وراثت و ژنتیک باشد، که با بررسی افراد نزدیک و درجه یک شما قابل بررسی و تشخیص است، اگر افرادی در خانواده شما چنین مشکلی و یا سابقه اختلال افسردگی داشته اند، این مشکل شما هم برخاسته از ژنتیک است، که البته جای نگرانی ندارد و می توانید با انجام تکنیکهای روانشناختی و مراجعه به روانشناس آن را حل کنید. اما ممکن است این مشکل دارای علت دیگری باشد که اگر چه برای شما قابل تشخیص نیست، اما با بررسی بیشتر توسط روانشناس علتش معلوم و تشخیص درستی داده شود. برای انتخاب نوع درمان، تشخیص درست بسیار اهمیت دارد.
پاسخ به سوالات زیر می تواند در تشخیص مشکل شما کمک کند:
این احساس غم و افسردگی از کی و چه مدتی ایجاد شده است؟ آیا اخیرا دچار استرس قابل توجهی شده اید، مثلا از دست دادن نزدیکان و...؟ نحوه تعامل و نحوه ارتباط و رفتار خانواده با شما چطور هست؟ سخت گیری های خانواده، بی توجهی به احساسات و نیازهای شما و... آیا وجود دارد؟ آیا کسی هست که با او در ارتباط باشید یا بیشتر اوقات تنها هستید؟ آیا بدخوابی یا پرخوابی و بی اشتهایی یا پراشتهایی را هم دارید؟آیا داروی خاصی هم مصرف می کنید؟ آیا در زمانهایی هم بوده که بر عکس این حالت غم و افسردگی، احساس سرزندگی و پرانرژی بودن و پرحرفی داشته باشید؟
به هر حال توصیه های زیر می تواند مفید باشد:
پیشنهاد اول که مهم تر است این است که به مشاور روانشناختی مراجعه نمایید تا با بررسی های دقیق تر و ریشه یابی مشکلات و ارایه راهکارهای علمی و عملی در قالب درمان شناختی–رفتاری(CBT)  و یا طرح واره درمانی، به صورت اساسی مشکل شما را درمان کند.
پیشنهاد دوم این است که به شما یک کتاب معرفی کنیم و بر اساس آن تمارین و تکالیف را انجام بدهید، اما عمل کردن به آن، نیاز به اراده قوی و پیگیری مداوم و سماجت در کار دارد. کتابی که در این زمینه برای شما پیشنهاد می کنیم کتاب «از حال بد به حال خوب» تالیف «دیوید برنز» هست که به فارسی ترجمه شده است، این کتاب به صورت درمان شناختی رفتاری می تواند به شما کمک کند .

در آخر نکاتی عمومی که می توانید در بهتر شدن حستان موثر باشد ذکر می کنیم:
الف: تا آنجایی که می توانید در فعالیتهایی که مستلزم مشارکت های گروهی است شرکت کنید.(جمع دوستانه، اقوام، مجالس مذهبی، کلاس ها و فعالیت های مهارتی و هنری و ورزشی و...)
ب: با برنامه ریزی به زندگی خود تنوع بدهید.
ج: چنانچه مجرد هستید و در سن ازدواج هستید، احساس تنهایی در واقع اعلام احساس نیاز به ازدواج است، پس در این زمینه کارهای لازم را انجام دهید.
د: سعی کنید هنگام احساس غم وتنهایی، افکار خود را شناسایی کنید و آن ها را بررسی نمایید.
ه: در فعالیت های خود ببینید کدام یک از آن ها حس و حال شما را بهتر می کند، تعداد آن ها را بیشتر کنید.
و: در برخی موارد، احساس غم و تنهایی برخاسته از برخی رفتارهای اشتباه و حتی گناهان، مانند خودارضایی و... می باشد که بعد از انجام آن ها، حس غم و تنهایی و خود سرزنشی ایجاد می شود، در این شرایط باید با ترک و جبران اشتباهات گذشته، بر این حس بد، غلبه کنید.
ز: گاهی اوقات دوری از خدا و معنویات به انسان احساس غم و تنهایی می دهد، می توانید با برقراری ارتباط بیشتر با خدا و اهل بیت(علیهم السلام) و شهدا و داشتن برنامه های معنوی نیز بر این حس غلبه کنید و حس خوبی پیدا کنید.

موفق باشید.

افسردگی با علائمی از قبیل بی حوصله بودن، بی  علاقه بودن نسبت به زندگی ، خلق اندوهگین ، احساس بی لذتی از فعالیتهای روزمره، بی خوابی یا پرخوابی و یا خوابهای آشفته دیدن، بی اشتهایی یا پر خوری، افکار خودکشی، افکار منفی، احساس پوچی و بی ارزشی، فقدان انرژی ، احساس گناه و نا امیدی، زود رنجی، کاهش میل جنسی، یبوست، دردهای بدنی، کاهش تمرکز و فقدان  قدرت تصمیم گیری و ... مشاهده می گردد. گاهی اوقات افراد افسرده، احساس غم و بی حوصلگی می کنند و برای این حس و حال خود، دلیل واضحی پیدا نمی کنند و یا بی جهت گریه می کنند؛ مورد مشاوره ای زیر به این مساله می پردازد.

نظرات

تصویر توفیقی

توجه به این نکته هم مهم است که این  مشکل می تواند علت جسمانی هم داشته باشد.
معمولا یکی از عوارض اختلال در غده تیرویید و کم کاری آن حالت غم و افسردگی و گریه زیاد هست که برای اطمینان از این مساله حتما با مراجعه به پزشک و انجام آزمایش نسبت به این مساله اطمینان حاصل کنید.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 9 =
*****