در این مقاله سعی شده بعد از تعریف زنا و ازدواج به بیان تفاوتهای میان ازدواج موقت و روابط نامشروع پرداخته شود. پس از آن از ضرورت وجود چنین حکمی در جامعه صحبت میشود. در انتها نیز به شبههای که ممکن است با مراجعه به روایات در ذهن مخاطب شکل بگیرد پاسخ داده شد.
ازدواج موقت یا روابط نامشروع
یکی از هجمههای ناجوانمردانهای که این روزها علیه مذهب تشیع به آموزههای دینی ما صورت میگیرد، حمله به متعه است؛ بهگونهای که آن را با زنا یکی و حتی قبیحتر از آن جلوه میدهند. این در حالی است که باتوجهبه گسترش ارتباطات و سهولت دسترسی افراد به یکدیگر در فضای مجازی، متأسفانه فحشا بهسرعت در جامعه در حال گسترش است در این مقاله برای روشن شدن تفاوت این دو امر بعد از تعریف آنها مقایسهای میان آن دو خواهیم داشت.
تعریف اصطلاحی زنا و ازدواج
زنا به رابطهی جنسی نامشروع و بدون قانون اطلاق میشود؛[1] اما ازدواج، پیمانی قانونمند است که بر اساس یک سری ضوابط خاص بین زن و شوهر بسته میشود که به سبب آن احکامی بر آنها بار میشود ازجمله حلال شدن رابطهی جنسی.
تفاوتهای ازدواج و زنا
همانطور که گفته شد در زنا هیچ قید و شرطی وجود ندارد درحالیکه ازدواج در هر آیینی قوانین خود را دارد که تمامی آنها نسبت به تابعین همان دین نزد اسلام نیز محترم است؛ هرچند که با قوانین ازدواج اسلامی تناسب نداشته باشد؛ «لِكُلِ قَوْمٍ نِكَاحٌ؛[2] هر قومی ازدواج خود را دارند».
در اسلام دو نوع ازدواج وجود دارد دائم و موقت (متعه)؛ ازدواج موقت نیز مانند ازدواج دائم دارای حدومرزهای تعریف شدهای است که از جمله محرم شدن با مادرزن و پدرشوهر، عده نگهداشتن زن در صورت دخول، اشتراط اذن پدر دختر فیالجمله و … که همین ضوابط باعث میشود که بسیاری از مفاسد اجتماعی که در زنا وجود دارد، مثل تولد کودکانی که پدر آنها مشخص نباشد و یا فریب خوردن دختران باکره و ... در متعه منتفی شود.
جدای از این مساله در ازدواج صحیح و بجا ، به خاطر استفاده صحیح از غریزه نوعی رشد و ترقی وجود دارد و وجدان شخص هم راحت است و این مطلب خود باعث آرامش شخص است؛ به خلاف زنا که هم موجب سقوط معنوی انسان است و هم این آرامش در او وجود ندارد.
ضرورت وجود متعه
پس ازدواج موقت نهتنها مثل زنا نیست؛ بلکه اگر واقعنگرانه به قضیه نگاه کنیم شاید بتوان گفت اصل وجود ازدواج موقت برای بقای دین یک امری ضروری است؛ چراکه مسئلهی ارتباطات جنسی موقت (خارج از ازدواج دائم) یک امری است که هیچ یک از جوامع بشری از آن بهدور نبوده و نخواهند بود؛ چرا که اولاً در هر جامعهای کسانی هستند که موقعیت ازدواج دائم برای آنها فراهم نیست و تحتفشار غریزه هستند که البته تعدادشان هم کم نیست.
بهعنوانمثال در جامعه ما به گزارش ایرنا: (بیش از 13 میلیون جوان مجرد در ایران از سن ازدواج عبور کردهاند) [3] خب این افراد از سه حال خارج نیستند؛ یا غریزهی جنسی ندارند که خب بیمارند و باید مداوا بشوند یا غریزهی خود را سرکوب میکنند - که آن هم عوارض فراوانی دارد عوارضی مانند افسردگی استرس و عصبانیت، ضعف سیستم ایمنی بدن و..._ و یا از طرق نامشروع به غریزهشان پاسخ میدهند که شامل استمنا همجنسبازی و روابط نامشروع و بیضابطه میشود ازطرفی؛ در بین افراد متأهل نیز گاهاً افرادی پیدا میشوند که بهخاطر دورماندن از همسر و یا هر دلیل دیگری نتوانستهاند از همسر دائمی خود ارضا شوند در این مواقع ازدواج موقت نسخه ایست که میتواند جامعه را از فحشا نجات دهد در روایت آمده: از امام صادق علیهالسلام پرسیدم: آیا چیزی آیه متعه را نسخ کرده است؟ حضرت فرمود: اگر آنچه را که عمر از او نهی کرد نبود جز فرد شقاوتمند زنا نمی کرد. [4]
آسیبهای اجتماعی متعه
بی شک هر وسیله و قانون و حکمی اگر بهدرستی از آن استفاده شود مفید و مثمر ثمر خواهد بود و اگر از آن استفادهی نابجا شود عوارضی را به دنبال خواهد داشت. مثال معروف آن چاقو است؛ نمیتوان گفت چاقو بد است چرا که میشود با آن آدم کشت. در خصوص ازدواج دائم نیز همین است؛ بارها شنیدهایم که افرادی بهخاطر مال و اموال و یا اغراض دیگری که ازدواج برای آن پایهریزی نشده است، با کسی ازدواج کرده و زندگی او را بههمریختهاند؛ حال آیا باید گفت ازدواج بد است؟ این امر در خصوص متعه نیز به همین منوال است؛ آنطور که از جمعبندی روایات به دست میآید اصل وجود متعه به این خاطر است که جامعه در مواردی که امکان استمتاع از راه ازدواج دائم میسر نباشد به بنبست نخورد؛ اما همین متعه با استفادهی نابجا میتواند ابزاری برای هوسبازی باشد که در روایات اهلبیت از این متعه منع شده است؛ بهعنوانمثال شخصی از امام کاظم ع پرسیدند ازدواج موقت چه صورت دارد؟ امام فرمودند: تو را چه حاجت به ازدواج موقت؟ خداوند که تو را از زوجه موقت بینیاز کرده است ...؛[5]
تاکید روایات بر متعه برای چیست؟
ممکن است سؤالی به ذهن مخاطبین برسد و آن اینکه اگر شیعه متعه را یک نسخهی عمومی نمیداند، چه لزومی دارد ائمه اینقدر بر حلال بودن متعه تاکید داشته باشند و ما اینهمه روایت با تعابیر مختلف برای متعه داشته باشیم؟
جواب این است که ازآنجاکه خلیفهی دوم در زمان خلافتش متعه را حرام اعلام کرد [6] و حتی این مطلب به خود پیغمبر هم نسبت داده شد؛ این شبهه در ذهن شیعیان پدید آمد که نکند واقعاً متعه نسخ شده باشد. به همین خاطر سؤالات در این باره از اهلبیت زیاد بود بدیهی است که در چنین فضایی معصومین برای رفع این بدعت و حل شبهه در ذهن مخاطبین، باید از متعه دفاع میکردند.
جمعبندی
اصل وجود متعه - بهعنوان راهی ضابطهمند برای پاسخگویی به غریزه کسانی که امکان بهرهبردن از همسر دائمی را ندارند - امری مطلوب است و صرفاً برای اینکه برخی آن را وسیلهای برای هوسبازیهای خویش قرار دادهاند نمیتواند بد بودن متعه باشد.
پینوشت
[1]. فرهنگ عمید.
[2].تهذیب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج7 ،ص 472، 41 باب من الزيادات في فقه النكاح ..... ص : 448.
[3].کد خبر : 84245410.
[4].منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، ج26 ، ص71 ،باب 1 استحباب متعه[ازدواج موقت] و ترغيب به آن با نيت الهى ..... ص : 63.
[5].گزيده كافى، ج5، ص 98.
[6]. الحمیدی، محمد بن فتوح، الجمع بین الصحیحین البخاری ومسلم، تحقیق، د. علی حسین البواب، ج 2، ص 295، بیروت، دار النشر، دار ابن حزم، 1423 ق.
در زنا رابطه بدون قانون و ضابطه است ولی در متعه چهارچوبهایی وجود دارد که در صورت رعایت آنها از خیلی از مضراتی که زنا میتواند داشته باشد در امان هستیم. اصل وجود متعه برای این است که جامعه در جایی که بهرهوری از همسر دائمی امکانپذیر نیست، به بنبست نخورد؛ نه برای هوسبازی.