این سخن درست نمی باشد که چون پیامبران همه از جنس مرد بودند؛ کمال معنوی هم باید مخصوص مرد باشد، بلکه کمال معنوی مربوط به ولایت است و در ولایت الهی نیز بین زن و مرد تفاوتی نیست، زن و مرد هر دو میتوانند ولی اللّه بشوند.
از دیدگاه قرآن، افراد انسان (چه مرد و چه زن) از نظر حقیقت انسانیت و مسائل ارزشى یک سان هستند و هیچ یک بر دیگرى جز به تقوا و عمل صالح بیشتر، برترى ندارد: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَیـکُمْ؛[1] بىگمان گرامىترين شما در نزد خداوند پرهيزگارترين شماست.»
در آیه دیگر خداوند می فرماید: «مَنْ عَمِلَ صَـالحًا مِّن ذَکَر أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَوةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ؛[2] هر کس، مرد یا زن، کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاکیزه و نیکویى و حیات واقعى مى بخشیم و به یقین بهتر از آن چه انجام داده اند به آنان پاداش مى دهیم.»
زن و مرد طبیعت متفاوت دارند
همان گونه که مردان، داراى اندیشه، اراده و اختیارند و براى رسیدن به تکامل و قرب الهى، وظایف و تکالیفى بر عهده آن هاست، زنان نیز همین گونه اند و در این جهت، هیچ امتیازى بین زن و مرد وجود ندارد، ولى در بعضى احکام و وظایف با یک دیگر متفاوتاند. وظایفى، به عهده مردان است و بر عهده زنان نیست و بر عکس و این تفاوت براى این است که طبیعت و آفرینش زن و مرد متفاوت است.[3]
تفاوت اقتضای حکمت هست
خداى متعال، به مقتضاى حکمت بالغه خود و مصالح و مفاسدى که پشتوانه احکام اوست، وظایفى براى مرد و وظایفى براى زن معین کرده است؛ همان طور که مرد نمى تواند فرزندى به دنیا بیاورد، زن هم نمى تواند برخى از کارهاى طاقت فرسا، چون: امامت و رهبرى را به عهده بگیرد. در زندگى زنان، «احساس» و در حیات مردان «تعقّل» تقدم دارد و براى همین تفاوتى که در آفرینش زن و مرد وجود دارد، قوانین اسلام هم با آفرینش انسان سازگار است.
تقسیم وظایف در اسلام
اسلام، وظایف و تکالیفى را که به صلابت بیشترى نیاز دارد و احساسات بیش از اندازه در انجام آن ها مانع است، مانند: حکومت، امامت، قضاوت، جهاد ابتدایى و... به عهده مردان قرار داده است و وظایفى را که ارتباطش با احساس، بیشتر از تعقّل است و زن، بهتر از مرد مى تواند از عهده آن برآید؛ مانند: پرورش و تربیت اولاد و آشنا کردن آن ها به وظایف اجتماعى، تدبیر منزل و... مخصوص زنان قرار داده است.
از جهت دیگر، براى این که عفت و عصمت زن اهمیت ویژه اى دارد؛ یعنی زن نباید زیاد درانظار باشد، خداوند متعال، بعضى از کارهاى اجرائى، مانند: امامت، قضاوت و... را ـ که سر و کار انسان با نامحرمان است ـ به عهده مردان گذاشته است. نبوت و رسالت امر اجرایی است.
به همین دلیل هیچ زنی پیامبر نشده است. پیامبر باید با همه افراد جامعه تماس بگیرد، در جنگ و صلح فرماندهی جنگ را به عهده بگیرد. این کار اجرایی برای زنان دشوار است. به این معنا نیست که اگر پیامبران همه از جنس مرد بودند؛ کمال معنوی هم باید مخصوص مرد باشد، بلکه کمال معنوی مربوط به ولایت است و در ولایت الهی نیز بین زن و مرد تفاوتی نیست، زن و مرد هر دو میتوانند ولی اللّه بشوند.
نکته:
1. یک مقام معنوى داریم و یک سمت اجرایى؛ در رسیدن به مقامات معنوى میان مرد و زن تفاوتى نیست. یک زن مى تواند به مقامات والاى معنوى برسد و از بسیارى از مقامات معنوى پیامبران بالاتر باشد؛ همان گونه که حضرت فاطمه(علیها السلام) این چنین بود. ولى سمت اجرائى نبوت و امامت به جهت تفاوت ساختار جسمانى زن و مرد، به مردان سپرده شده است و داشتن چنین سمتى دلیل بر عدم امکان رسیدن زنان به مقام معنوى پیامبران نیست.[4]
2. زن و مرد هر دو انساناند و از نظر انسانيت مانند هم و متساوي و متشابهاند؛ اما به دليل تفاوتهاي جسمي و روحي، داراي احكام متفاوتي هستند. اگر ما تفاوتهاي جسمي و روحي زن و مرد را در نظر نگيريم و حكمي متشابه براي آنان وضع كنيم، ظلم نمودهايم، بنابراين اگر مي بينيد برخي از مسؤوليتهاي اجرايي مثل نبوت يا مرجعيت براي زنان نيست نه به خاطر آن است كه نميتوانند به درجه عالي قرب مانند مردان برسند؛ بلكه نبوت يا مرجعيت يك مسئوليت اجرايي اجتماعي و عمومي است كه خداوند به دليل ظرافتهاي جسمي و روحي زن، آن را به دوش مردان نهاده است و این عین عدالت خداوند متعال است. به علاوه، همه مردان نيز داراي نبوت نيستند؛ بلكه تعداد اندكي اين مسئوليت را داشته اند.[5]
پی نوشت
[1] سوره حجرات، آیه 13.
[2] سوره نحل، آیه 97.
[3] زن در آئینه جلال و جمال،ص392.
[4] مبانى حکومت اسلامى، ص 239.
[5] المیزان، ج 2، ص 271.
سمت اجرائى نبوت و امامت به جهت تفاوت ساختار جسمانى زن و مرد، به مردان سپرده شده است و داشتن چنین سمتى دلیل بر عدم امکان رسیدن زنان به مقام معنوى پیامبران نیست.