معنویت؛ چهره باطنی دفاع مقدس

21:56 - 1400/07/09

ایمان و معنویت رزمندگان؛ مهم‌ترین شاخصه برای پیروزی در جنگ تحمیلی بوده است.

دفاع مقدس

جنگ دارای دو چهره ظاهری و باطنی است. چهره ظاهری جنگ، استفاده از ابزارهای جنگی، حمله، کشتن و کشته شدن است که در هر دو جبهه حق و باطل وجود دارد و چه بسا جبهه باطل از تجهیزات و نفرات بیشتری برخوردار باشد اما چهره باطنی جنگ، بعد معنوی و ارزشی آن است که اسلام به آن اهمیت بیشتری داده است.[1] این بعد معنوی از صدر اسلام تا کنون در جبهه حق علیه باطل وجود داشته و رزمندگان اسلام با تکیه بر ایمان و معنویت در کنار رزم توانستند قدرتمندترین دشمنان را به زانو درآورند. 
دولت بعثی عراق با کمک هم‌پیمانان خود هشت سال علیه نظام جمهوری اسلامی جنگی تحمیلی به راه انداخت اما رزمندگان اسلام با تکیه بر ایمان و معنویت، اطاعت از رهبری و استفاده از ادوات رزمی‌ توانستند در مقابل جبهه باطل و به ظاهر قدرتمند به پیروزی رسند و هیمنه دشمن را نزد جهانیان شکسته و رسوا کنند.
آن نیرویی که رزمندگان را در مقابل دشمن سفاک و بی رحم بعثی، ایستاده و مقاوم نگه می‌داشت، معنویت و توکل به خدا و توسل به اهل بیت (علیهم‌السلام) بوده است. جلوه‌های زیبایی از این معنویت که در منابع دفاع مقدس آمده نشان می‌دهد نشاط روحی و صفای باطنی رزمندگان با معنویت پیوند خورده بود، چنان‌که امام خمینی (ره) یکی از فاکتورهای پیروزی در جنگ را معنویت شمرده و فرمودند: «این‌هایی که شب‌ها به دعا و مناجات بر می‌خیزند، البته در جنگ‌ها پیروز خواهند شد.»[2] عشق به نماز، دعا، قرائت قرآن، مناجات‌های شبانه و نیمه شب، ذکر، توسل به اهل بیت (علیهم‌السلام) تهذیب نفس و تلاش برای پاک نمودن رذائل اخلاقی از جمله جلوه‌های اخلاقی بود که در جای جای جبهه قابل مشاهده بوده است. در ادامه برخی از این جلوه‌های معنوی مورد بررسی قرار می‌گیرد:

1. انس با قرآن
انس با آیات قرآن از شاخصه‌های معنوی مهم رزمندگان اسلام بوده است. این انس با آیات به گونه‌ای بود که محتوای آن‌ها را به صورت کاربردی در صحنه‌های مختلف نبرد به کار گرفته و نتیجه می‌گرفتند. چنان‌که برای پنهان شدن از دید دشمن و اجرای عملیات آیه: «وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ؛[3] و در پیش روی آنان سدّی قرار دادیم، و در پشت سرشان سدّی؛ و چشمانشان را پوشانده‌ایم، لذا نمی‌بینند!» را قرائت کرده و در نتیجه بدون آن که دشمن آن‌ها را مشاهده کند، عملیات خود را انجام می‌دادند. در لحظه شلیک گلوله به سوی دشمن آیه «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ؛[4] (ای پیامبر!) هنگامی که به سوی دشمنان تیر پرتاب کردی، تو پرتاب نکردی، بلکه خدا پرتاب کرد (تا آنان را هلاک کند)» را با اخلاص می خواندند و گویی خود را نمی دیدند و خدا را زننده این تیرها می دانستند. گاهی نیز در هنگام پرتاب گلوله نیز شعار «الله اکبر الله اکبر، خمینی رهبر» یا «جان فدای رهبر» سر می‌دادند.  
رزمندگان، تقویت و ثبات قدم در مقابل دشمن و نیز عادت دادن نفس به کمبودهای مادی جبهه را با توسل به آیاتی چون «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ؛[5] ای افرادی که ایمان آورده‌اید! از صبر (و استقامت) و نماز، کمک بگیرید! (زیرا) خداوند با صابران است.» و «رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ؛[6] پروردگارا! بر ما صبر و شکیبایی فرو ریز، و گام هایمان را استوار ساز، و ما را بر گروه کافران پیروز گردان» تقویت می کردند و بیان این آیات در سخنان فرماندهان با بسیجیان بیشتر متبلور بوده است.[7]
انس و تلاوت سوره «یس» همگانی بود و در جبهه طرفداران زیادی داشت، به گونه ای که تبلیغات جنگ، برای همه رزمندگان قرآن کوچکی را تنظیم و چاپ نمودند که حاوی سوره یس و دیگر سوره های کوچک قرآن بود.[8] تلاوت این آیات در میادین جنگ و دیدن نتایج آن حاکی از ایمان راسخ و باور قلبی رزمندگان به محتوای این آیات بوده است که خود نمونه ای از تبلور معنویت در جبهه ها است. 

2. شهادت، اوج بندگی و عبودیت
شهادت، گوهری آشنا در صدف انقلاب بود. رزمندگان برای رسیدن به فیض شهادت که آن را آرزویی دست یافتنی و سعادتی برتر می‌دانستند، لحظه شماری کرده و با انس و تکیه و باور به آیه «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛[9] (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند» بدون هیچ ترس و هراسی مقابل گلوله های دشمن می‌ایستادند.
آن‌ها در کنار تلاوت همیشگی آیات شهادت، آیات جهاد را نیز برای هدف والایی که برای خود ترسیم نموده بودند، قرائت می‌کردند و این ذکرهای همیشگی آن‌ها بود. آیاتی دیگر نیز در جنگ تلاوت می کردند که ترس از گلوله و ترکش را در آن‌ها از بین می برد و سبب می شد تا بدون هیچ هراسی و برای رسیدن به هدف والا که پیروزی اسلام بود، سینه های خود را مقابل گلوله‌های دشمن قرار دهند.

3. تهذیب نفس و مبارزه با رذائل اخلاقی
در کنار انس با قرآن و معنویت، تهذیب نفس و از بین بردن رذائل اخلاقی از دیگر شاخصه‌های معنوی جبهه بوده است. رزمندگان برای جلوگیری از غیبت، سوء ظنّ و تجسس دائم این آیه را تلاوت می‌کردند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ؛[10] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمان‌ها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است!» آن‌ها با مطالعه و انس با روایات و دعاها عواقب این گناهان را استخراج نموده و تلاش می‌کردند تا در میدان عمل به جنگ با نفس که جهاد اکبر است رفته و آن را از رذائل شیطانی و اخلاقی چون دروغ، بخل، حسادت رهایی داده و نفس خود را در مسیر بندگی قرار دهند.

4. برگزاری جلسات دعا و توسل
یکی دیگر از جلوه‌های معنوی در جبهه‌ها، برپایی جلسات دعا و روضه بوده است. دعای توسل، کمیل، ندبه، مناجات امیرالمؤمنین در مسجد کوفه و اقامه مصائب اهل بیت (علیهم‌السلام) از جمله این توسلات بوده است. این مجالس که گاهی در نیمه‌های شب و در سنگرها برپا می‌شد علاوه بر صیقل دادن روح و جان آن‌ها، اراده ایشان را نیز راسخ‌تر کرده و برای پیروزی یا شهادت توانی مضاعف می‌داد.[11]

5. تابلو نوشته‌ها، حاکی از معنویت در جبهه‌ها
هر زائری وقتی پا به مناطق جنگی دفاع مقدس می‌گذارد، اولین مطلبی که ذهن او را به خود مشغول می‌کند و فکر او را به دوران جنگ تحمیلی سیر می‌دهد، تابلو نوشته‌هایی است که بر روی آن‌ها شعارهای معنوی درج شده است. این شعارها نشان می‌دهد فرهنگ معنویت، شهادت و زیارت، سه اصل اساسی در جبهه های حق علیه باطل بوده است. از جمله این شعارها می‌توان از شعار: «می روم تا انتقام سیلی زهرا (سلام الله علیها) بگیرم»؛ «هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله»؛ «یا زیارت یا شهادت»؛ «کربلا کربلا ما داریم می آییم» یاد نمود.
از جمع‌بندی مطالب نتیجه می‌شود پیروزی جبهه حق در مقابل باطل در گرو ایمان و توکل به خدا، اطاعت پذیری از رهبری و تجهیز نیروها به ابزار و ادوات جنگی رقم خواهد خورد. در این میان، معنویت نقش به‌سزایی در پیروزی‌ها دارد چنان‌که در جنگ تحمیلی و دفاع مقدس این معنویت رزمندگان و به نمایش گذاشتن آن در میدان عمل، جلوه‌های زیبایی از حماسه خلق نمود و سبب پیروزی‌های پی در پی برای جبهه حق علیه باطل شد.

پی‌نوشت
1. مغازی، ج 1، ص 128 - 140.
2. صحیفه نور، ج 16، ص 151.
3. یس (36): 9.
4. انفال (8): 17.
5. بقره (2): 153.
6. همان: 250.
7. تیموری، نگاه اجمالی به دفاع مقدس، ص 348 - 353.
8. همان، ص 350.
9. آل عمران (3): 169.
10. حجرات (49): 10.
11. تیموری، نگاه اجمالی به دفاع مقدس، ص 350؛ ر ک: مجلدات فرهنگ جبهه از سید مهدی فهیمی.

معنویت، در کنار اطاعت از رهبری و ابزار نظامی سه فاکتور مهم برای پیروزی بر جبهه باطل است. جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نشان می دهد، آن عاملی که بیشترین تأثیر را در پیروزی جبهه اسلام مقابل جبهه باطل بعثی داشت، معنویت رزمندگان بوده است. تهذیب نفس، انس با قرآن، روایات، دعا، توسل به خدا و اهل بیت علیهم السلام، برپایی جلسات روضه و به کارگیری محتوای آن‌ها در میادین جنگ جلوه هایی از این معنویت شمرده می شود.   

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
18 + 2 =
*****