نضر بن الحارث همواره قریش را بر عداوت پیامبر(ص) تحریک و تحریض مینمود؛ تا از آزار ایشان غافل نشوند. خود او نیز پیوسته پیامبر(ص) را رنجانیده و با آن حضرت دشمنی میکرد.
عدهای مطالبی را به صورت مغالطه بیان می کنند؛ تا به هر وسیله ای که شده، به اسلام ضربه بزنند. مانند این شبهه: پیامبر نضر بن حارث را چون هنرمند و شاعر بود و در مقابل قرآن شعر می خواند، کشت؛ چون با اشعار او مردم به طرف قرآن نمی آمدند.
در حالی که قتل نضر بن حارث علل مختلفی داشت و در جنگ بدر به اسارت مقداد بن اسود درآمد.
پیامبر اکرم(ص) نیز در مسیر بازگشت مسلمانان از جنگ بدر به مدینه، در منطقه اثیل و یا در صفراء دستور کشتن او را داد و کشتن نضر را به حضرت علی(ع) سپرد و آنحضرت دستور ایشان را به اجرا درآورد.[1]
نضر بن حارث همواره قریش را بر عداوت پیامبر(ص) تحریک و تحریض مینمود؛ تا از آزار ایشان غافل نشوند. خود او نیز پیوسته پیامبر(ص) را رنجانیده و با آن حضرت دشمنی میکرد.
نضر، صاحب نظر و مطلع از حکایات فارسی بوده و با مسیحیان و یهودیان نیز ارتباط داشت. در معارضه و مخالفت او با پیامبر آمده است که هر گاه پیامبر(ص)، تبلیغ رسالت مینمود و کلام خدا را بر مردم میخواند، او نیز در مقابله با ایشان قصّه رستم و اسفندیار و داستانها و حکایات پادشاهان عجم را بازگو میکرد.[2]
نضر بن حارث تلاشهای بیوقفهای را به همراه تعدادی از قریش مانند: عقبة بن ابیمعیط در ممانعت از تبلیغ رسالت پیامبر(ص) انجام میداد. از جمله این تلاشها یاری جستن آنان از یهودیان مدینه بود. یهودیان پیشنهاد طرح سؤالاتی از پیامبر را به آنان دادند. انتظار پیامبر برای دریافت وحی در خصوص پاسخ به پرسش آنان، موجب شیوع حرفهاى توهین آمیز مردم قریش و بیاعتمادی برخی به پیامبر(ص) گردید که این امور موجبات رنجش ایشان را فراهم نمود.[3]
علل واجب القتل بودن نضر
علل و ادله متعددی وجود دارد که نشان می دهد قتل او به خاطر هنرمند بودنش نبوده؛ بلکه نضر بن حارث تلاشهای بیوقفهای را به همراه تعدادی از قریش در ممانعت از تبلیغ رسالت پیامبر(ص) انجام میداد که این عمل او در قالب های متعددی بود از جمله:
1. تقویت جبهه دشمن
افرادی از قریش چون أبو أحیحة سعید بن العاص بن أمیة که از سران صاحب نفوذ قریش بوده و از تعرّض به پیامبر(ص) نهی مینمود، را تحریک کرد و موجب تغییر موضع این شخص گردید، او را در ردیف دشمنان پیامبر(ص) قرار داد.[4]
2. شکنجه مسلمانان
نضر برخی از یاران پیامبر را در مکه شکنجه و آزار میداد.[5]
3. اقدام بر قتل پیامبر
گزارش شده است که نضر بن حارث در جریانی قصد جان پیامبر(ص) را کرده بود، اما با عنایت پروردگار، ترس و وحشت بر او مستولی گشته و نتوانست نیّت پلید خود را به اجرا درآورد.[6] نضر بن حارث از جمله طراحان و همپیمانان نقشهی قتل پیامبر اکرم(ص) در «دار الندوة» شناخته شده است. این توطئه با آگاه شدن پیامبر(ص) و خوابیدن حضرت علی(ع) در بستر ایشان با ناکامی مواجه گردید.[7]
4.ترغیب به جنگ علیه اسلام
او به همراه عقبه و ابو جهل با نسبت ترس دادن به افرادی؛ چون حارث بن عامر، حکیم بن حزام، و أبا البختری، و على بن أمیة بن خلف که از حضور در جنگ بدر اکراه داشتند، آنان را ناگزیر به شرکت در این جنگ نمود.[8]
نه تنها از برپاکنندگان این فتنه و خشونت بود، بلکه اسناد تاریخى او را یکى از کسانى دانستهاند که عهدهدار اطعام قشون مشرکان و یکی از پرچمداران قریش در این جنگ بود.[9]
5. شرکت در محاصره کردن مسلمانان
در جریان محاصره مسلمانان و بنی هاشم در شعب ابی طالب نویسندهی پیمان نامه، نضر بن حارث بوده است که پیامبر(ص) به همین دلیل او را نفرین نموده و در نتیجه دست او از کار افتاد.[10]
در نتیجه او عنصری خطرناک برای اسلام و مسلمانان و مانعی جدی برای تبلیغ دین خدا بود. در شرایطی که اسلام هنوز همچون نهالی در حال رشد و گسترش بود، و مسلمانان هنوز آسیبپذیر بودند، ضرورت داشت تا دشمنان معاند و توطئهگر که تهدیدی جدّی برای جان پیامبر و مسلمانان بودند و مانعی در مسیر تبلیغ دین به شمار میآمدند، از میان برداشته شوند. شاید بتوان گفت از عوامل سرسخت و جدّی در مقابله با پیامبراسلام و مسلمانان نضر بن حارث بود که پس از اسارت از میان تمام اسیران اعدام گردید.
پی نوشت
[1] الطبقات الکبرى، ج 6، ص6.
[2] البدایة و النهایة، ج 3، ص 88.
[3] السیرة النبویة، ج 1، ص 300.
[4] أنساب الأشراف، ج 1، ص 141.
[5] المغازی، ج 1، ص 106.
[6] شرف النبى، ص 174- 175.
[7] تاریخ الطبری، ج 2، ص 370.
[8] أنساب الأشراف، ج 1، ص 292.
[9] المغازى، ج 1، ص 58.
[10] الروض الأنف، ج 3، ص 282.
نضر بن حارث، عنصری خطرناک برای اسلام و مسلمانان و مانعی جدی برای تبلیغ دین بود. در شرایطی که اسلام هنوز همچون نهالی در حال رشد و گسترش بود، و مسلمانان هنوز آسیبپذیر بودند، ضرورت داشت تا دشمنان معاند و توطئهگر که تهدیدی جدّی برای جان پیامبر و مسلمانان بودند و مانعی در مسیر تبلیغ دین به شمار میآمدند، از میان برداشته شوند.