بسم الله الرحمن الرحیم
ما در یک مبارزه دائم با خواهشهای درونی و هواهای نفسانی به سر میبریم. خداوند ما را بر اساس فطرت خداجو آفریده و از این جهت، همگی یکسانیم امّا منشأ انحرافی به نام شیطان در عالم خارج وجود دارد که کمر به انحراف و نابودی ما بسته و در این راه از هیچ عملی پرهیز ندارد.
در هر جنگی اساسیترین پیشنیاز برای پیروزی، شناخت کافی دشمن است. تا دشمن به درستی شناخته نشود، مبارزه معنا ندارد. اصلیترین دشمن انسان ابلیس یا همان شیطان است که بر اساس آیات قرآنی پس از آفرینش آدم، از سجده بر او امتناع کردو به خود مغرور شد و در برابر پروردگار تکبّر ورزید. بعد از آن از درگاه الهی اخراج شد ولی به پاس عباداتی که در طول سالها انجام داده بود، چند درخواست او پذیرفته شد:
از خداوند درخواست کرد تا روز قیامت زنده بماند: «قَالَ أَنظِرْنىِ إِلىَ يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ[اعراف/14و15]؛ گفت: مرا تا روزى كه (مردم) برانگيخته مىشوند مهلت ده (و زنده بگذار!)؛ فرمود: تو از مهلت داده شدگانى!».
از جمله درخواستهای او این بود که در برابر هر انسانی که به دنیا میآید دو نفر از شیاطین به دنیا بیایند و اینکه انسانها او را نبینند در حالیکه او آنها را میبیند و اینکه در هر صورتی که خواست در تصوّر انسانها تصرّف نماید.[1]
بعد از آن انسانها را تهدید کرد که در هر لحظهای در کمینشان قرار میگیرد و آنان را فریب میدهد:«قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنىِ لَأَقْعُدَنَّ لهُمْ صرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ؛ ثُمَّ لاَتِيَنَّهُم مِّن بَينِْ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمَانهِمْ وَ عَن شَمَائلِهِمْ وَ لَا تجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ[اعراف/16و17]؛ گفت: اكنون كه مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آنها كمين مىكنم!؛ سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مىروم و بيشتر آنها را شكرگزار نخواهى يافت!»
أما سؤال اساسی این است که در این جنگ نابرابر با دشمنی که تا قیامت زنده است و ما او را نمیبینیم و از نظر تعداد افراد، بر انسانها غلبه دارد و توانایی تصرّف در بخشی از افکار (خیالات) ما را دارد، چه باید کرد؟ راه نجاتی وجود دارد؟
پاسخ این سؤال بر اساس آیات قرآنی روشن میشود:
«وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا[نساء/28]؛ و (مىداند كه) انسان ناتوان آفريده شده است».
انسان به تنهایی موجودی ضعیف و ناچیز است و از عهده مبارزه با شیطان بر نمیآید امّا همین انسان میتواند به جایی برسد که مسجود ملائکه و معلّم ایشان قرار گیرد و قدرت تصرّف در کون و مکان داشته باشد. انسانی که خود را به خدا نزدیک کند و بر آن نیروی عظیم تکیه کند در مبارزه با شیطان به ریسمان محکمی چنگ زده که او را از سختترین گردابها رهایی خواهد داد.
بنابراین خداوند متعال در جای جای کلام نورانی خود ما را به "توکّل" و "عبادت" دستور فرموده زیرا با انجام اعمال عبادی به مرتبهای خواهیم رسید که شیطان و قویتر از شیطان هم نتواند ما را گمراه کند چنانکه معصومین از انسانها در این راه قدم بر داشتند و به سعادت رسیدند:
«إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً[نساء آیه 76]؛ نقشه شيطان، (همانند قدرتش) ضعيف است».
«إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ [نحل آیه 99]؛ چرا كه او، بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكّل مىكنند، تسلّطى ندارد».
در آیه دیگر آمده است که:
«إِنَّ عِبادي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوينَ[حجر آیه 42]؛ كه بر بندگانم تسلّط نخواهى يافت مگر گمراهانى كه از تو پيروى مى كنند».
مرحوم سید ابن طاووس رسالهای دارند به نام"المکتنی" که در پایان مهج الدعوات هم چاپ شده است. در این رساله به خوبی به حل این مشکل ميپردازد؛
خلاصه کلام ایشان:
راه حل این است که انسان با کسی رابطه برقرار کند که شیطان او را نمیبیند ولی او شیطان را میبیند و تمام قدرتها در اختیار اوست [2]
علامه جوادی آملی در این باره فرمودند:
زمانی که "فإما ینزغنّک من الشیطان نزغ" (اگر از شیطان به تو تهدید و وسوسهای رسید)، "فأستعذ بالله" (به خدا پناه ببر)[3] خدایی که شیطان را میبیند اما شیطان او را نمیبیند (چون خود بین است). وقتی خدا را ندید، دوست شما که خدای شماست،به سود شما کار می کند.عالم سپاه خداست فلذا انسان را نجات میدهد...[4]
پس اگر انسان با ذات اقدس خداوند ارتباط بر قرار کند و به او پناه برد، در جبهه جهاد اکبر صد در صد موفق و پیروز خواهد شد و کید و فریب شیطان برای چنین انسان های مؤمن و متوکلی بسیار ضعیف و ناچیز است.
پی نوشت:
[1]. تفسير نور الثقلين، ج2، ص: 16به نقل از تفسیر علی بن ابراهیم در ذیل همین آیات
[2]. لله جنود السموات و الارض
[3]. سوره : الاعراف آیه : 200
[4]. دروس تفسیر سوره اعراف،آیت الله جوادی آملی،جزوه نهم،ص29
اللهمّ صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم