حدیث قرطاس راهبردی برای حفظ وحدت جامعه اسلامی

22:28 - 1400/07/14

حدیث قرطاس یکی از آخرین راهبردهای پیامبر(صلّی الله علیه و آله) در حفظ وحدت جامعه اسلامی بوده است.

حدیث قرطاس

حديث قرطاس (حدیث دوات و قلم) نامی برای واقعه‌ای تاریخی است که در متون روایی و تاریخی بیان شده است. بر اساس این حدیث، رسول خدا (صلي الله عليه و آله) در هنگام بیماری و پیش از وفاتش زمانی که اصحاب و یارانش گرد ایشان جمع شده بودند، فرمود: «قلم و دوات بياوريد تا براي شما چيزي بنويسيم، که بعد از من گمراه نشويد» ولى بعضى از صحابه به مخالفت برخاستند و مانع از نوشتن این نامه شدند! و گفتند قرآن ما را بس است، اختلاف بین صحابه بالا گرفت و سبب شد تا پیامبر(صلّی الله علیه و آله) از آن‌ها بخواهد آن مکان را ترک کنند.[1]
از آن‌جا که توجه به مضمون این حدیث متضمن مباحث کلامی (مثل عصمت، خلافت و جانشینی و ...) متعددی است و انعکاس دهنده نوع نگاه برخی اصحاب به شأن و جایگاه پیامبر و اطاعت‌پذیری آنان از ایشان است؛ از این‌رو ضروری است تا چیستی مضمون این نامه و اهداف پیامبر(صلّی الله علیه و آله) را از نوشتن آن مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم:

1. بررسی سند حدیث قرطاس
منابع تاریخی و روایی فراوانی حدیث قرطاس را نقل کرده‌اند. ناقل حدیث قرطاس، عمربن خطاب، ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری هستند که هر سه از شخصیت‌های شهیر تاریخ اسلام به شمار می‌روند.[2] چنان‌که «عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ، قَالَ: لَمَّا مَرِضَ النَّبِيُّ قَالَ: ادْعُوا لِي بِصَحِيفَةٍ وَدَوَاةٍ ... ؛[3] از عمر بن خطاب نقل شده است كه رسول خدا (صلّي اللَّه عليه و آله) در هنگام بيماری فرمودند: براى من كاغذ و دواتى بياوريد تا كتابى بنويسم كه بعد از آن گمراه نشويد ... » این حدیث از جهت سند، صحیح بوده و بزرگان زیادی از اهل تسنن و شیعه بر آن تصریح نموده و جای کوچک‌ترین مناقشه‌ای در سند آن وجود ندارد.[4]

2. بررسی چیستی حدیث قرطاس
آن امر مهمی که پیامبر(صلّی الله علیه و آله) می‌خواست برای امت اسلامی مکتوب کند چه بوده است؟ در این نامه چه مطلبی قرار بود نوشته شود که برخی صحابه از نوشتن آن بر آشفتند و در نتیجه، منجر به مخالفت و برهم زدن جلسه و دادن برخی نسبت‌های ناپسند مانند هذیان به پیامبر(صلّی الله علیه و آله) شدند؟[5] پیامبری که همه می‌دانند نه از سر هوس بلکه به وحی الهی سخن می‌گوید[6] چگونه و به چه علتی محکوم به هذیان گویی شده و نمی‌گذارند به خواسته او جامه عمل پوشیده شود؟ این چه موضوع مهمی بود که ابن عباس که از ناقلان آن است بارها با آه و شکوا از آن حادثه که در روز پنج شنبه رخ داد یاد می‌کرد و می‌گریست و می‌گفت: «یوم الخمیس و ما یوم الخمیس؛[7] روز پنج‌شنبه بود و چه روز پنج‌شنبه‌ دردناکی؟!» چرا پیامبر (صلّی الله علیه و آله) پس از اختلاف در کنار بسترش دیگر اصراری به نوشتن آن نکرد؟
پاسخ بخشی از این سؤالات را می‌توان در کلام دانشمند مصری اهل تسنن، احمد حسین یعقوب جستجو نمود؛ او می‌گوید: «اگر آن حضرت بر نگارش اصرار می‌ورزید، شخص معترض و طرفدارانش بر نظر خود پای می‌فشردند و حتی برای به کرسی نشاندن مدعا و خواسته خویش به کوشش‌هایی دست می‌زدند. کمترین دستاورد این تلاش، بی ثمر شدن آن نگاشته بود؛ در کنار آن، خطر بزرگی اصل دین و تمام دعوت 23 ساله پیامبر(صلّی الله علیه و آله) را تهدید و حتی قرآن را نیز از اعتبار ساقط می‌کرد.»[8]
هر انسان محقّق و غیر متعصّبی، با کنار هم قرار دادن اتفاقات این حادثه و اتفاقات سقیفه و نیز حادثه به حکومت رسیدن گوینده این نسبت‌ها، حقیقت را درمی‌یابد که آن مسأله مهم تنها تثبیت امر امامت و خلافت می‌تواند باشد که پیامبر(صلّی الله علیه و آله) در آن حالت بیماری درخواست قلم و کاغذ نمود تا آن را مکتوب کند، چنان‌که شواهد و قرائن فراوانی بر آن وجود دارد؛ زیرا پیامبر (صلّی الله علیه و آله) مسافر سرای دیگر است و می‌داند منافقان برای رسیدن به حکومت اندیشه کودتا بر سر دارند و مدعیان نبوت نیز بر طبل نافرمانی و ارتداد می‌کوبند و از طرف دیگر از تهدید رومیان نسبت به مرزهای اسلامی اطلاع دارد[9] از این رو چه مسأله‌ای غیر از مساله خلافت و امامت می‌تواند مد نظر پیامبر(صلّی الله علیه و آله) باشد که از همه این فتنه‌ها جلوگیری کند؟ چنان‌که خود خلیفه دوم هم به این نکته اعتراف می کند که پیامبر می‌خواست در آن وصیت‌نامه به خلافت علی (علیه‌السلام) اشاره کند ولی من نگذاشتم.[10]

3. اهداف پیامبر(ص) از نوشتن حدیث قرطاس
منابع تاریخی و روایی نشان می‌دهد پیامبر(صلّی الله علیه و آله) سه هدف اساسی از نوشتن این نامه داشته است:
یک: بيمه نمودن جامعه اسلامي از هرگونه گمراهي و كج‌روي تا قيامت؛ چنان‌که در صحیح بخاری آمده است که پیامبر(صلّی الله علیه و آله) فرمود: «... أَكْتُب لَكُمْ كِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا؛[11] مطلبی برای شما بنویسم که پس از من هرگز گمراه نشوید.»

دو: جلوگیری از اختلاف؛ چنان‌که در معجم الکبیر طبرانی آمده است که پیامبر(صلّی الله علیه و آله) فرمود: «ائْتُونِي بِكَتِفٍ أَكْتُبُ لَكُمْ كِتَابًا لا تَخْتَلِفُوا بَعْدِي أَبَدًا؛[12] برایم کتف گوسفندی(وسیله ای مانند کاغذ) بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که بعد از آن هرگز اختلاف نکنید.»
مکتوب نشدن سخن پیامبر (صلّی الله علیه و آله) آغازی برای ایجاد دو دستگی و اختلاف بین جامعه اسلامی شد چنان‌که ابن عباس صحابی بزرگ پیامبر(صلّی الله علیه و آله) با گریه از این روز یاد می‌کند و می‌گفت: «إِنَّ الرَّزِيَّةَ كُلَّ الرَّزِيَّةِ مَا حَالَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَبَيْنَ أَنْ يَكْتُبَ لَهُمْ ذَلِكَ الكِتَابَ...؛[13] تمام مصيبت‌هاي جهان اسلام از روزي شروع شد كه نگذاشتند اين نامه نوشته شود ...» این اختلافات که بستر آن از سقیفه آغاز شد، موجب ایجاد چندین گروه در بدنه جامعه اسلامی گشت و نتیجه آن تبدیل جهان اسلام به دو بخش شیعه و سنی و نیز ایجاد ده‌ها فرقه درون دینی شد.

سه: تعیین اسامی خلفا و امامان. بدرالدين عيني از سفيان بن عيينه نقل می‌كند: «أرادَ أَن يَنُصُّ عَلی أَسامِي الخُلَفاءِ بَعدَهُ حَتّی لا يَقَعَ مِنهُم الِاختِلاف؛[14] پیامبر(صلّی الله علیه و آله) می‌خواست در اين نامه اسامی خلفاء بعد از خودشان را نام ببرد تا اين‌كه در ميان امت اسلامی اختلافي ايجاد نشود.» قسطلانی نیز در ارشاد الساری بر گفتار پیامبر(صلّی الله علیه و آله) مبنی بر معرفی ائمه علیهم السلام تصریح کرده و می‌نویسد: «... أُكتُب لَكُم كِتاباً فيه النَصّ علي الأئمَّةِ بَعدي؛[15] می‌خواهم نوشته‌ای برای شما بنویسم که در آن بر امامان بعد از خودم تصریح کنم.»

از جمع‌بندی مطالب استفاده می‌شود که متن حدیث قرطاس از مسلمات تاریخی و روایی است و راویان و مورخان بزرگی چون بخاری، مسلم، ابن سعد و طبری بر آن تصریح نموده اند. به‌طور قطع، آن مطلب مهمی که از اختلاف بین امت اسلامی جلوگیری نموده و وحدت بین جامعه اسلامی را برای همیشه برقرار می‌کرد، نمی‌تواند مسائلی چون نماز، روزه، حج، زكات و امثال اين مسائل باشد چرا که این مسائل را پیامبر (صلّی الله علیه و آله) در مناسبت‌های مختلفی بیان و تشریع نمودند و همه مسلمانان آن‌ها را دانسته و عمل می‌کردند. از این رو تنها مسأله ای که می‌تواند برای حفظ اتحاد جامعه اسلامی و جلوگیری از اختلاف و دو دستگی بین امت اسلامی برای همیشه مطرح باشد مسأله امامت و رهبری جامعه بوده که در معصوم تجلی و استمرار پیدا می‌کند.

پی‌نوشت
1. ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج 2، ص 187 – 188.
2. صحیح بخاری، ج 4، ص 31؛ مسند احمد، ج 3، ص 346؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج 1، ص 562 – 563؛ تاریخ طبری، ج 3، ص 193 و ... .
3. ابن سعد، پیشین، ج 2، ص 188.
4. صحیح بخاری، ج 4، ص 31؛ الطبقات الكبرى، ج 2، ص 181 - 187؛ بیهقی، دلائل النبوة، ج 7، ص 184؛ نسائی، السنن الكبرى، ج 3 - ص 435؛ مفید، الارشاد، ج 1، ص 184؛ سید بن طاووس، سعد السعود، ص 269؛ قدسی، البدع و التاریخ، ج 5، ص 59؛ ذهبی، تاریخ اسلام، ج 1، ص 552؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ج 14، ص 48 و ... .
5. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 2، ص 188.
6. نجم (35): 3-4.
7. بلاذری، انساب الاشراف، ج 1، ص 562.
8. احمد حسین، پژوهشی در عدالت صحابه، ترجمه محمد قاضی زاده، ص 438 به بعد.
9. نصیری، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، ص 149. 
10. ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج 12، ص 21.
11. صحیح بخاری، ج 6، ص 9.
12. طبرانی، المعجم الکبیر، ج 11، ص 36.
13. بدرالدین العینی، عمدة القاری، ج 2، ص 171؛ ابن حجر، فتح الباري، ج 1، ص  209.
14. قسطلانی، ارشاد الساری لشرح صحیح البخاری، ج 1، ص 207.
15. صحیح بخاری، ج 1، ص 37؛ دلائل النبوة، ج 7، ص 184.

مسأله خلافت و جانشینی از مهمترین مسائل تاریخ اسلام است. رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) در تمام دوران 23 ساله نبوت خود بر این امر مهم در مناسبت‌ها و مکان‌های مختلف تصریح و تأکید نموده‌اند. حدیث «قرطاس» یکی از آخرین وصایای پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله) برای حفظ وحدت جامعه اسلامی  از اختلاف و دو دستگی بوده که نانوشته باقی ماند. شواهد و قرائن روایی و تاریخی نشان می‌دهد امری که پیامبر(صلّی الله علیه و آله) می‌خواست بر آن سفارش کند موضوع امامت و خلافت بوده است. 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 3 =
*****