ازدواج موقت بهترین راهبرد برای مدیریت شهوت است. صاحب نظران معتقدند ازدواج موقت امروزه یکی از اصلیترین ضروریات اجتماعی شمرده می شود.
برخی با طرح مسائل شرعی مثل صیغه موقت (چه حضوری و چه تلفنی) آن را یک نوع سکس آزادانه و خلاف حیثیت و احترام زن قلمداد میکنند. آنها ازدواج موقت را نوعی کرایه دادن زن و جواز شرعی خود فروشی برای مدت مشخصی می دانند. شبهه کننده به دنبال آن است تا با طرح این مسأله، ذهن جامعه مخاطبین خود را به دین اسلام بدبین و القا کند که چگونه چنین دینی که خود مروج مسائل جنسی و شهوانی در جوامع بشری است میتواند کاملترین دین باشد و به آن اعتماد نمود.
در پاسخ به این شبهه میگوییم:
1. از آنجایی که احکام الهی همه بر مصالح و مفاسد مبتنی است آیا میتوان گفت که اسلام بدون در نظر گرفتن مصالح و مفاسدِ صیغه موقت، حکم به جواز چنین ازدواجی داده است. آنچه مسلم میباشد این است که هرگز مقصود قانونگذار اول از وضع و تشریع این قانون و نیز منظور ائمه (علیهمالسلام) از ترغیب و تشویق به این قانون الهی این نبوده که وسیله هوسرانی و هواپرستی و حرمسرا سازی برای حیوان صفتان و یا سبب بیچارگی برای عدهای زنان اغفال شده و فرزندان بیسرپرست شود؛ بلکه به دنبال مدیریت و کنترل شهوت و نیز جلوگیری از فساد و فحشا در جوامع بشری بوده است.[1]
2. ازدواج موقت، یک قانون کلی و عمومی است که اگر به غرایز طبیعی انسان به صورت صحیحی پاسخ گفته نشود برای اشباع آن متوجه راههای انحرافی خواهد شد؛ زیرا این حقیقت قابل انکار نیست که غرایز طبیعی را نمی توان از بین برد، و بر فرض هم بتوانیم از بین ببریم، چنین اقدامی عاقلانه نیست؛ زیرا این کار یک نوع مبارزه با آفرینش است، از اینرو تنها راه صحیح این است که از راه معقولی اشباع و از آنها در مسیر زندگی بهرهبرداری کنیم و این راه با ازدواج دائم و یا موقت امکان پذیر است و راه سومی امروزه وجود ندارد. در صورت عدم استفاده از این دو راه، فرد برای کنترل غریزه طبیعی خود یا باید راه رهبانیت را به پیش گیرد تا بتواند آن را سرکوب کند و یا از طریق نامشروع و بیبند و باری جنسی اقدام به تخلیه غریزه شهوانی خود کند.[2]
3. از آنجایی که ازدواج دائم نه در گذشته و نه در امروز به تنهایی جوابگوی نیازمندیهای جنسی همه طبقات مردم نبوده و نیست، از اینرو دو راه پیش و روی ماست، یا باید «فحشاء» را مجاز بدانیم (همانطوری که دنیای مادی امروز عملاً بر آن صحه گذارده و آن را به رسمیت شناخته) و یا طرح ازدواج موقت را بپذیریم، که به طور قطع هر انسان عاقل و متشرعی راه دوم را طی میکند. این قوانین دقیق الهی حاکی از جامعیت قوانین اسلام و داشتن برنامه برای مدیریت حیات انسانی برای جلوگیری از فساد و فحشا و همگانی شدن آن در جوامع بشری است.
4. از آنجایی که تعداد زنان در هر جامعه ای بیش از مردان است و از سویی مردان بسیاری بی زن و زنان بسیاری بیهمسرند و نیز برخی مردان و زنان به سبب فقر مالی و یا علل دیگر توان ازدواج دائم ندارند از اینرو برای کنترل شهوتی که همیشه گرسنه، آماده و مشغول فعالیت بوده راهی جز قانون مقدس اسلام که همان ازدواج موقت است، وجود ندارد؛ زیرا در غیر این صورت به ناچار باید خود را از راههای نامشروع ارضا کند که بهطور قطع میتواند عوارض بسیاری برای فرد و جامعه به دنبال آورد.
5. بر خلاف ادعائی که شده ازدواج موقت، خود فروشی و فحشا نیست تا حرف شبهه کننده صحیح باشد بلکه عقد موقت مانند ازدواج دائم مقرراتی دارد که این مقررات را فحشاء هرگز ندارد.
یعنی در عقد موقت زن باید در مدت مشخص شده تنها در اختیار این مرد باشد و به هنگام پایان مدت نیز باید عده نگه دارد یعنی حداقل 45 روز باید از اقدام به هرگونه ازدواج با شخص دیگری خود داری کند تا اگر از مرد اول باردار شده وضع او روشن گردد، حتی اگر با وسایل جلوگیری اقدام به جلوگیری از انعقاد نطفه کرده، باز هم رعایت این مدت واجب است و در صورت فرزند دار شدن از او باید همانند فرزند دائم با او برخورد و مورد حمایت قرار گیرد و تمام احکام فرزند بر او جاری خواهد شد، این در حالی است که در فساد و فحشا هیچ کدام از این شرایط و قیود وجود ندارد.[3]
6. سوء استفادههایی که از قانون ازدواج موقت میشود دلیل بر ناقص بودن دین اسلام یا نقصان این قانون الهی ندارد. علاوه بر این که امروزه از کدام قانون در دنیا سوء استفاده نشده است؟ آیا باید جلوی یک قانون فطری و ضرورت اجتماعی را به خاطر سوء استفاده گرفت؟ یا باید جلوی سوء استفاده کنندگان را گرفت؟ اتفاقاً لغو این قانون نه تنها جلوی سوء استفادهها را نمیگیرد بلکه صدها مفسده دیگر نیز در جامعه به بار میدارد.
این نکته را نیز باید اضافه نمود که آیا معاشرتهای نامشروعی که در تمام دنیای امروزی بدون هیچ قید و بندی وجود دارد، شخصیت زن را بیشتر پایمال میکند یا ازدواج مشروعی که به طور علنی و ثبت شده در دفاتر قانونی و دارای مقررات صورت میگیرد؟[4]
7. بر خلاف ادعایی که شده منع از ازدواج موقت و حذف این قانون الهی آغازی برای ورود افراد به سوی گناهان کبیره مانند: زنا، استمناء، لواط و روابط نامشروع است. علاوه بر اینکه باعث جایگزینی و رواج همجنسبازی و ازدواجهای کثیف سفید و روابط بی قید و بند بین دختر و پسر میشود که از هیچ قانون شرعی، عقلی و فطری برخوردار نیست که امروزه در دنیا شاهد آن هستیم.
8. امروزه برخی صاحبنظران غربی برای جلوگیری از رواج بی بند و باری و مسائل شهوانی افسارگسیخته به ویژه در محیط دانشگاهی، ازدواج موقت را با شرایطی چون بچهدار نشدن، داشتن مدت زمان و نفقه؛ پیشنهاد میدهند، چنانکه برتراند راسل دانشمند معروف انگلیسی پس از بیان این شرایط مینویسد: «من تصور میکنم اگر چنین امری به تصویب قانونی برسد گروه کثیری از جوانان از جمله دانشجویان دانشگاهها تن به ازدواج موقت بدهند و در یک زندگی مشترک موقتی پای بگذارند، زندگی که متضمن آزادی است، و رها از بسیاری از نابسامانیها و روابط جنسی پر هرج و مرج فعلی می باشد.»[5]
پینوشت
1. وسائل الشیعه، کتاب النکاح، ج 21، ص 5 به بعد، ابواب متعه، باب 5.
2. تفسیر نمونه، ج 3، ص 342، ذیل آیه 24 سوره نساء.
3. همان، ج 3، ص 343 - 344؛ ترکاشوند، ازدواج موقت مدیریت شهوت، ص 76.
4. ازدواج موقت مدیریت شهوت، ص 78 - 79.
5. برتراند راسل، زناشویی و اخلاق، ص 189 - 190.
مسائل شهوانی و جنسیِ افسار گسیخته؛ در کنار ناهنجارها و نابسامانیهای اجتماعی در بیشتر جوامع بشری سبب شده تا این جوامع روز به روز از مسیر انسانیت که هدف والای نظام خلقت بوده خارج و به دنیای حیوانیت بلکه بدتر از آن نزدیک شوند. اسلام برای مدیریت مسائل شهوانی و جنسی و نجات جوامع بشری از فساد و فحشاء و بی بند و باریها جنسی، راههای مختلفی را ارائه داده که یکی از آنها ازدواج موقت است. بر خلاف برداشتهای غلط از این قانون الهی، این قانون فساد زُدا و بهترین راهبرد مدیریت شهوت میباشد.