ایالت خودگردان تلگرام

12:27 - 1400/07/03

- امروز زیست مجازی و سبک بهره‌مندی ایرانیان از دنیای دوم، با تاخت‌وتاز فزاینده نرم‌افزارهای بیگانه، آینده نامعلومی را پیدا کرده است.

ایالت خودگردان تلگرام

 با وجود فیلتر بودن تلگرام در ایران از حدود چهار سال پیش، مرکز آمار ایران در تازه‌ترین گزارش خود اعلام کرد که ۴۵ میلیون ایرانی در این پیام‌رسان عضو هستند و روزانه ۱۵ میلیارد پیام در این شبکه اجتماعی ارسال می‌‌کنند. [1]
بر اساس اطلاعات پژوهشگاه فضای مجازی، در حال حاضر تلگرام هفدهمین سایت برتر در ایران است و ایرانی‌ها تاکنون ۱۷۰ هزار کانال در این پلتفرم ایجاد کرده‌اند و از این میزان، ۱۱ هزار کانال بیش از ۵ هزار عضو دارند. همچنین کانال‌های ایرانی روزانه ۱.۵ میلیون مطلب منتشر می‌کنند و جمع کل بازدید ایرانی‌ها در تلگرام به سه میلیارد بازدید در روز هم می‌رسد. این آمار نگران‌کننده بوده و نشان می‌دهد که در اشتراک‌گذاری امنیت کشور با بیگانگان هیچ منعی وجود ندارد و سرمایه‌های عظیم انسانی در کشور به سادگی تقدیم دشمنان می‌شود، دشمنانی که ایدئولوژی خود پشت نقاب طراحی فنی و زیبای این پلتفرم‌ها پنهان کرده و به تدریج در جامعه هدف ایرانی تزریق می‌کنند. به‌راستی این هجوم خیره‌کننده به فضای مجازی، دارای چه پشتوانه روان‌شناختی و جامعه‌شناسانه است؟ متأسفانه در کشور، مرکزی برای پژوهش‌های رسانه‌ای با تمرکز بر این موضوع وجود ندارد و هنوز مسئولان کشوری به یک جهان‌بینی درست در مواجه با رسانه‌های اجتماعی دست نیافته‌اند، این خلا فکری در هدایت‌گری هوشمندانه فضای مجازی، مهم‌ترین آسیب در حوزه مدیریت آن است و بعد از بیست سال از تولد شبکه‌های مجازی در ایران، افق روشنی در سیاست‌گذاری و یکپارچه‌سازی اطلاعات مدیریت فضای مجازی وجود ندارد.
به نظر می‌رسد این استقبال ایرانی‌ها از پلتفرم‌های خارجی، نباید به‌صرف اینکه «در کشورهایی دیگر هم همین‌گونه است» عادی انگاشته شود بلکه در برابر این مشکل داخلی باید یک تحلیل بومی متناسب با واقعیات موجود در ایران داشت که در میان انواع دشواری‌های موجود، بی گمان کنش گری ضعیف رسانه ملی بیشترین نقش را دارد.
از مهم‌ترین انگیزه‌های حضور چشمگیر در فضای مجازی این است که فرد دنبال‌کننده، در برابر پمپاژ اخبار متنوع مجازی و متفاوت با صداوسیمای کشور، باور می‌کند که به یک حجمی از داده‌ها و اخبار دست پیداکرده و از آن آگاه شده است که در هیچ جای دیگری نمی‌تواند بدان دسترسی پیدا کند و سپس با تحلیل و پردازشی که روی این اطلاعات خام دارد، حس می‌کند در مقایسه با دیگران، چیرگی و تسلط بی‌نظیری در تحلیل سیاسی و اجتماعی مسائل جامعه دارد، این احساس کاذب در پیدا کردن چراغ جادویی علاءالدین و کسب سواد رسانه‌ای، محصول کم‌کاری رسانه ملی بوده و متأسفانه صداوسیما با پافشاری بر گزینش عقیدتی اخبار و جزم‌گرایی افراطی در لزوم قطعی بودن گزارش‌های خبری، حجم خروجی خبرها را بسیار تقلیل داده و باعث شده است افزون بر کاهش کمّی اخبار، عنصر «زمان» و پیشتازی خبری نیز از دست برود و کسب یک مرجعیت دست چندمی محصول نهایی کارکرد اجتماعی رسانه ملی باشد که امیدوار هستیم با تغییر امیدبخش در ریاست صداوسیما، ابلاغیه خاک خورده رهبری مبنی بر کنشگری فعالانه صداوسیما در فضای مجازی کشور عملیاتی شود.
البته باید توجه داشت که صداوسیما تنها متغیر منفی در ‌غلتیدن مردم ایران به‌سوی رسانه‌های اجتماعی خارجی نیست و دست‌اندرکاران دولتی و خصوصی نیز جزو متهمان اصلی در مواجهه ضعیف و غیرعلمی با رسانه‌های مجازی خارجی هستند.
نقص در نوآوری، تعدد توجیه‌ناپذیر رسانه‌های داخلی، نداشتن مطالعات اجتماعی و ضعف در فهم ذائقه مخاطب، حرفه‌ای نبودن در مدیریت کارآمد و به روز، ضعف انگیزه در بخش خصوصی و شایعه دولتی بودن رسانه‌های اجتماعی موجود، ضعف در برند سازی و مدل مورد پسند کاربر، عدم تقویت صنفی رسانه‌های مجازی داخلی و نبود اتحادیه‌های فنی، تک سو بودن پلتفرم‌های ایرانی و نداشتن توان درآمدزایی و...از مشکلات اساسی در مسیر تغییر ذائقه ایرانیان از نمونه‌های خارجی به سوی تولید داخلی در حوزه فضای مجازی است.
مسئله تعجب‌آور در این میان که به‌هیچ‌وجه قابل‌پذیرش نیست این است که رسانه‌های مجازی با پلتفرم خارجی به‌صورت کاملاً آزادانه وارد فضای کشور می‌شنوند و هیچ قانونی آنان را در یک چهارچوب تعریف شده قرار نمی‌دهد و تا واپسین دم قبل از تبدیل شدن به بحران، به شکل جزیره مستقل از حاکمیت ملی کشور عمل می‌کنند ولی با آشکار شدن آشفتگی و به‌هم‌ریختگی فضای کشور، بلافاصله برای آنان قانون وضع می‌کنند، این در حالی است که رسانه‌های ایرانی از همان ابتدا، زیر فشار قوانین دست‌وپا گیر بوده و از بدو پیدایش با وجود این سخت‌گیری‌های آیین‌نامه‌ای از آرمان‌ها و آرزوهای خود در رسیدن به جایگاه شایسته عقب‌نشینی می‌کنند.
به‌هرحال متغیر اصلی در موفقیت یک شبکه مجازی، جذب سرمایه اجتماعی است که هنوز به دست نرم‌افزارهای داخلی صورت نگرفته است و با سرعت امروزی در عرضه انبوه شبکه‌های خارجی و پیام‌رسان‌های بیگانه، آرزوی ملی شدن یک یا چند پلتفرم داخلی هر روز سخت‌تر می‌شود.

پی‌نوشت:
1). دیجیاتو(https://b2n.ir/d17973)

استقبال ایرانی‌ها از پلتفرم‌های خارجی، نباید به‌صرف اینکه «در کشورهایی دیگر هم همین‌گونه است» عادی انگاشته شود بلکه در برابر این مشکل داخلی باید یک تحلیل بومی متناسب با واقعیات موجود در ایران داشت که در میان انواع دشواری‌های موجود، بی گمان کنش گری ضعیف رسانه ملی بیشترین نقش را دارد.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 3 =
*****