آیات قرآن همواره بر صلح و دوستی با تمام انسانها را تاکید کرده است. آیات جهاد تضادی با آیات صلح ندارد و تنها به دفاع در برابر ستمگران و رهایی مظلومان از دست آنها دستور میدهد.
در قرآن آیات بسیاری به عنوان آیات جهاد شناخته میشود که در آنها خداوند وظیفه جنگ و مقابله با دشمن را برای مسلمانان مشخص میکند. مضمون برخی از این آیات، برخورد سخت و شدید با مشرکان و دشمنان اسلام است. در سوره توبه میخوانیم: «إِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ ...؛[۱] و چون ماههاى حرام به پايان رسيد، هر جا كه مشركان را يافتيد بكشيد و بگيريد و به حبس افكنيد…»
در مقابل دسته دیگری از آیات قرآن، از مدارا و صلح با کافران حکایت میکند: «و إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ؛[۲] و اگر دشمنان به صلح گرايند، تو هم به صلح گراى، و بر خدا توكل كن، كه يقيناً او شنوا و داناست.»
دشمنان قرآن و اسلام مفاد این آیات را در صفحات مجازی، متعارض و متضاد با یکدیگر معرفی میکنند.
ریشه انگاره تعارض، نادیده گرفتن شرایط نزول آیه، عدم نگاه نظاممند به آیات قرآن، در نظر نگرفتن آیات پیشین و پسین و عدم توجه به اهداف تشریع جهاد در احکام اسلام است.
اصل آزادی عقیده و هدف جهاد در اسلام
اسلام منادی آزادی عقیده است. پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) هیچگاه انسان و ملتی را به زور به اسلام دعوت نکرده است. خداوند در قرآن خطاب به پیامبر میفرماید: «ذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ. لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ؛[۳] پس تذكّر ده كه تو فقط تذكّر دهندهاى! تو سلطهگر بر آنان نيستى كه (بر ايمان) مجبورشان كنی.»
پیامبر میتواند مردم را از خواب غفلت بیدار کند و مسیر درست زندگی و اعتقادات صحیح را برای آنها بیان کند، اما سلطهگر نیست و مردم را مجبور به پذیرش دین نمیکند.[۴]
توجه به اصل آزادی عقیده در اسلام و دقت در آیات جهاد، نشان میدهد دستور جهاد و جنگ با غیر مسلمانان به سبب عقیده آنها به کفر و شرک نبوده است، بلکه به خاطر ستم مشرکان و جلوگیری از گسترش حق، خداوند حکم جهاد علیه آنان را تشریع کرده است.
جنگ علیه ستمکاران و مخالفان آزادی
نخستین آیهای که به مسلمانان اجازه جنگ و جهاد داده است[۵] آیه ۳۹ سوره حج است: «أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ؛[۶] به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل گرديده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا كه مورد ستم قرار گرفتهاند؛ و خدا بر يارى آنها تواناست.»
کفار و مشرکان مکه مانع آزادی مردم در انتخاب دین بودند. آنها هرکس را که به اسلام متمایل شده بود مورد شکنجه و آزار قرار میدادند تا از اسلام دست بکشد. به همین خاطر خداوند دستور جهاد و مبارزه علیه آنان را صادر میکند.[۷]
این آیه به خوبی روش و منش اسلامی در جهاد و جنگ را نمایش میدهد. خداوند تنها به کسانی که جنگ بر آنها تحمیل شده است اجازه مبارزه و جهاد میدهد. در واقع تا زمانی که مشرکان و دشمنان اسلام تحرکی بر ضد اسلام نداشته باشند خداوند اجازه جنگ را به مسلمانان نمیدهد.
آیه بعد به روشنی هدف از جهاد در اسلام را بیان میکند: «...لَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثيرا...؛[۸] ...و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند، صومعهها، و معابد و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مىشود، ويران مىگردد.»
این آیه تبیین میکند اگر جهاد نبود و برخی از مردم به مبارزه علیه مشرکان و حاکمان ستمگر نمیپرداختند دیگر اثری از دین خدا و آثار آن باقی نمیماند.[۹]
بنابراین این آیه، منافاتی با اصل اسلامی صلح و مدارا که در آیات دیگر قرآن بیان شده است ندارد بلکه هدف از جهاد رفع موانع پرستش خداوند و گسترش دین حق است نه اجبار و زور مردم بر تغییر عقیده و روی آوردن به اسلام.
هر جا مشرکان را یافتید بکشید!
یکی از قسمتهایی که دشمنان بارها در فضای مجازی بهانهای برای حمله به اسلام قرار دادهاند، بیان «وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُم؛[۱۰] هرجاآنها را یافتید بکشید!» است.
اگر به آیات پسین و پیشین این آیه نگاه کنیم، سوء نیت و برداشت اشتباه دشمنان اسلام آشکار میشود. چرا که این آیات، به توصیف ظلم مشرکان مکه و لزوم مبارزه با آنها میپردازد.[۱۱]
در آیه قبل آمده است:« وَ قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُم...؛[۱۲] و در راه خدا، با كسانى كه با شما مىجنگند، نبرد كنيد...»
علامه طباطبایی مراد آیه از «الذین یقاتلونکم» را کسانی میداند که حالِ آنها، حال جنگ و قتال با مسلمانان است.[۱۳]
بنابراین عاقلانه است که خداوند نسبت به کسانی که همواره قصد فتنهاندوزی و کشتن مسلمانان را دارند، دستور دهد هرجا آنها را یافتید بکشید؛ چرا که اگر مسلمانان با آنها مدارا کنند خود کشته میشوند.
جالب آن که در آیات بعد خداوند میگوید اگر مشرکان دست از فتنهجویی و آزار و اذیت مسلمانان برداشتند دیگر به آنها کاری نداشته باشید و رهایشان کنید «ِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمينَ؛[۱۴] پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشويد! زيرا) تعدّى جز بر ستمكاران روا نيست.»
این اوج نگاه بشردوستانه و صلحطلبانه قرآن را نشان میدهد که وقتی مسلمانان پیروز و چیره بر دشمنان هستند اما آنها دیگر به کارهای گذشته خود ادامه نمیدهند، دستور جهاد متوقف شده و خداوند مسلمانان را از ادامه جنگ باز میدارد.
پینوشت
[۱] سوره توبه، آیه ۵.
[۲] سوره انفال، آیه۶۱.
[۳] سوره غاشیه، آیات۲۱و۲۲.
[۴] مجموعه آثار شهید مطهری،ج۱۶،ص۱۸۸.
[۵] تفسیرنمونه، ج۱۴، ص۱۱۳.
[۶] سوره حج، آیه ۳۹.
[۷] تفسیر نمونه،ج۱۴، ص۱۱۹و۱۲۰.
[۸] سوره حج، آیه ۴۰.
[۹] تفسیر نمونه، ج۱۴، ص ۱۱۶.
[۱۰] سوره بقره آیه ۱۹۱.
[۱۱] ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۸۷.
[۱۲] سوره بقره، آیه۱۹۰.
[۱۳] ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۸۷و۸۸.
[۱۴] سوره بقره، آیه ۱۹۳.
اصل اولیه در اسلام صلح و مدارا با مشرکان و کافران است. اما اگر آنها قصد آزار و اذیت مسلمانان را داشته باشند یا مانع از تبلیغ و گسترش دین اسلام شوند خداوند دستور جهاد و مقابله با آنها را داده است. با نگاهی به شان نزول آیات مشخص میشود آیات جهاد با صلح هیچ تضاد و تناقضی ندارد.