زندگی با مادر شوهر

13:58 - 1400/07/06

- با در نظر گرفتن دو مساله بهترین راه حل را انتخاب کنید، مساله اول روشن کردن خود مساله و مشکل و مساله دوم بررسی و شناسایی منابع و نقاط قوت زندگی

خانه

زندگی کردن به صورت مستقل و در خانه خود، دارای مزایای فراوانی است و اینکه هر شخصی دوست دارد در خانه خود و مستقل از والدین خود یا والدین همسر زندگی کند، انتظاری سنجیده و معقول است؛ اما گاهی وقتها مشکلات و شرایطی ایجاد می شود که لازم است انسان از این حق طبیعی خودش بگذرد، در این صورت زندگی با دیگران می تواند مسایل و مشکلات جدیدی ایجاد کند که نیاز به بررسی و حل آنهاست، مورد مشاوره ای زیر به این مساله پرداخته است.

سوال:
من چهار سال است که ازدواج کرده ام، یک پسر دو و نیم ساله دارم، برادر شوهرم حدود یک سال فوت کرده، بخاطر شرایط روحی وتنهایی مادر شوهرم، به خانه آنها آمده ایم و آنجا زندگی می کنیم، ولی الان خسته شده ام و دلم می خواهد سر خانه و زندگی خودم بروم، اما متاسفانه شوهرم قبول نمی کند، می گوید فعلا شرایط مالی درست نیست، یا می گوید نمی شود، گاهی می گوید قسمت چی باشد، راستش من واقعا خسته شده ام، گاهی می گویم زندگی ام را تمام کنم، ولی بعد می گویم، بذار تا آخر تلاش خودم بکنم تا پشیمان نشوم، لطفا راهنمایی کنید.

پاسخ:
طبیعتا زندگی کردن به صورت مستقل و در خانه خود، دارای مزایای فراوانی است و اینکه دوست دارید در خانه خود زندگی کنید انتظاری سنجیده و معقول است؛ اما با توجه به شرایط موجود، ممکن است انسان با مشکلاتی مواجه شود که لازم باشد از این حق طبیعی خودش بگذرد. که شما هم با توجه به شرایطی که برای مادر شوهرتان ایجاد شده و خصوصا از دست دادن فرزندشان و تنهایی او، تا الان از این حق خود کوتاه آمده اید و این کار شما دارای ارزش و ثواب خواهد بود. در ادامه و بعد از گذشتن یک سال، شما احساس می کنید از این که در خانه مادرشوهرتان و به صورت مشترک زندگی می کنید خسته شده اید و دوست دارید به منزل خود برگردید؛ برای اینکه بتوانید با این مشکل مقابله کنید باید با در نظر گرفتن دو مساله بهترین راه حل را انتخاب کنید، مساله اول روشن کردن خود مساله و مشکل است، مثلا اینکه بگویید «نگران تربیت فرزندم هستم»، یا اینکه «بودن در خانه مادرشوهر باعث شده با همسرم نتوانم رابطه خصوصی داشته باشم» و یا موارد دیگر که اگر بتوانید این موارد را به صورت عینی و مشخص برای خودتان روشن کنید بهتر می توانید برای هر کدام راه حل پیدا نمایید و با بیان مشکلات ایجاد شده به صورت موردی ما هم بهتر می توانستیم به شما کمک می کردیم. اما مساله دوم بررسی و شناسایی منابع و نقاط قوت است، منابع یعنی موقعیتها، شرایط، افراد و نقاط قوتی که در زندگی شما وجود دارد و می توانید از آنها در حل مساله کمک بگیرید، مثلا اینکه آیا پدر شوهرتان هم در قید حیاتند؟ آیا برادر و خواهر شوهر هم دارید یا شوهر شما تنها فرزند خانواده است؟ آیا منزل شما و مادر شوهرتان در یک شهر است؟ آیا شما منزلتان را اجاره داده اید و از این جهت شوهرتان آن را به عنوان منبع درآمد می بیند؟آیا مادرشوهرتان از سلامت جسمی برخوردار است یا نیاز به مراقبت دائم دارد؟ آیا مشکل اصلی، مخالفت شوهرتان است یا مادرشوهرتان؟ و... روشن شدن این مسایل می تواند به شما در پیدا کردن راه حل های مفید موثر باشد. اگر برادر شوهر و خواهر شوهر های دیگری وجود دارند، خب طبیعتا می توان مراقبت از مادر شوهر را بین همه فرزندان تقسیم کرد و یا اگر پدر شوهر در قید حیات باشند می توان به راه حل خوبی رسید، اینها به عنوان منابع و نقاط مثبت در زندگی است که می توانید برای حل مشکل روی آنها سرمایه گذاری کنید.
نکته بعد در مورد این جمله هست که فرمودید «گاهی می گویم زندگی ام را تمام کنم» که منظورتان را متوجه نشدیم که آیا منظور پایان دادن به زندگی است یا به طلاق فکر کردن است، به هر حال از صحبت های شما بر می آید یا مساله خیلی حاد شده است یا یک مقداری شما آستانه تحملتان پایین آمده است که به صورت کلی به شما پیشنهاد می کنیم، ضمن حفظ احترام و به دور از هرگونه ناراحتی و سرزنش و تندی، با همسرتان وارد فضای گفتگو بشوید و تک تک مسایل را که مشخص نموده اید و با توجه به منابع و شرایط موجود، بر سر این مساله توافق کنید و متناسب با مشکلات و شرایط تصمیم بگیرید، مثلا به شوهرتان پبشنهاد کنید که برویم خانه خودمان و مادرتان هم برای مدتی اونجا بیایند و ما هم برای مدتی بعد دوباره می آییم اینجا تا تنوع برای هر دو ایجاد شود؛ یا اگر خواهر شوهر یا برادر شوهر دیگر دارید بگویید تا آنها هم در این مساله شریک شوند، یعنی شما به خانه خودتان برگردید وآنها برای مدتی بیایند خانه مادرشان و یا به صورت چرخشی مادرشوهرتان خانه همه آنها برود، خانه شما هم بیاید. اگر بتوانید همسرتان را قانع کنید، که خیلی خوب است؛ اما اگر به هر دلیل نتوانید این کار را انجام بدهید، باید مهارتهای سازگاری و پذیرش را در خودتان تقویت کنید تا کمتر دچار رنج و ناراحتی شود.
موفق باشید.

اینکه هر شخصی دوست دارد در خانه خود و مستقل از والدین خود یا والدین همسر زندگی کند، انتظاری سنجیده و معقول است؛ اما گاهی وقتها مشکلات و شرایطی ایجاد می شود که لازم است انسان از این حق طبیعی خودش بگذرد، در این صورت زندگی با دیگران می تواند مسایل و مشکلات جدیدی ایجاد کند که  باید با در نظر گرفتن دو مساله بهترین راه حل را انتخاب کنید، مساله اول روشن کردن خود مساله و مشکل و مساله دوم بررسی و شناسایی منابع و نقاط قوت زندگی است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 6 =
*****