شیخ صدوق در حفظ و ضبط دقیق احادیث، اهتمام جدی داشته و هیچگاه به دنبال تحریف و جعل احادیث نبوده است.

شیخ صدوق از بزرگان و محدثین بزرگ شیعه به شمار میرود. ایشان هیچگاه به دنبال تحریف و جعل احادیث به نفع مکتب و مذهب شیعه نبوده است. شیخ صدوق به عنوان یک محدث دقیق هر آنچه که از گذشتگان نقل شده و از اعتبار مناسبی برخوردار است، به طور دقیق و بدون هیچ تغییری در کتابهای خود ذکر میکند.
هر چه جاذبه یک مکتب بیشتر باشد دشمنان آن هم بیشتر میشود. دشمنانی که برای پوشاندن نور مکتب حق، چارهای جز پناه بردن به تاریکی دروغ ندارند.
میخواهند با دهانهایشان نور خداوند را خاموش کنند حال آن که تقدیر الهی چیز دیگری است: «يُريدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُون؛[۱] آنها مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند؛ ولى خدا جز اين نمىخواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند.»
تعداد کانالها و صفحات معاند شیعه در فضای مجازی هر روز بیشتر و بیشتر میشود. یکی از اهداف آنان تخریب وجههی بزرگان تشیع است.
این دشمنان در تازهترین کینهتوزی، مرحوم شیخ صدوق را مورد اهانت قرار داده و به ایشان نسبت جعل و تحریف احادیث نبوی دادهاند.
شبههکنندگان روایتی از پیامبر نقل میکنند با این مضمون که حضرت سه مورد را نام میبرند که نگه داشتن حرمت آنها موجب میشود خداوند دین و دنیای شخص را حفظ کند و آن سه چیز عبارتند از حرمت اسلام، حرمت من و حرمت زحماتی که کشیدهام!«حرمة الاسلام، حرمتی و حرمة زحمتی».
بعد ادعا میکنند مرحوم صدوق، انتهای روایت را به «حرمة عترتی: حرمت اهل بیت من» تغییر داده است تا فضیلتی برای اهلبیت(علیهمالسلام) درست کند.
با بررسی کتابهای اهل تسنن و نگاهی به چگونگی نقل احادیث، بطلان این ادعا و تهمت که به شیخ صدوق زده شده است، آشکار میگردد.
بررسی روایت در کتب عامه
بر خلاف آنچه که از شبههکنندگان آوردیم، اصل حدیث در کتابهای عامه «حرمة رحمی» است نه «حرمة زحمتی» و این نشانه دیگری از خباثت دشمنان اهلبیت(علیهمالسلام) است.
طبرانی از بزرگان اهل سنت از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نقل میکند:
«إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَجَلَّ حُرُمَاتٍ ثَلَاثٍ، مَنْ حَفِظَهُنَّ حَفِظَ اللهُ لَهُ أَمْرَ دِينِهِ وَدُنْيَاهُ، وَمَنْ لَمْ يَحْفَظْهُنَّ لَمْ يَحْفَظِ اللهُ لَهُ شَيْئًا: حُرْمَةَ الْإِسْلَامِ، وَحُرْمَتي، وَحُرْمَةَ رَحِمِي؛[۱] همانا برای خداوند عز و جل سه چیز محترم است. هر کس حرمت این سه چیز را نگه دارد، خداوند کار دین و دنیای او را حفظ میکند و هر کس حرمت این سه را نگه ندارد، خداوند هیچ چیز را برای او حفظ نمیکند. آن سه چیز حرمت اسلام، حرمت من و حرمت خانواده من است.»
دانشمندان دیگر اهل سنت از جمله سیوطی[۲] ابن حجر عسقلانی[۳] ابونعیم الاصبهانی[۴] هیثمی[۵]، این حدیث را با همین الفاظ روایت کردهاند.
اصل حدیث در کتاب خصال شیخ صدوق
شیخ صدوق در کتاب «خصال»، روایات را با همین الفاظ آورده است. تنها اختلاف در انتهای روایت است که شیخ صدوق به جای «حرمة رحمی»، «حرمة عترتی» آورده است.[۶]
بنابراین نه در کتب اهل سنت و نه در منابع شیعه، عبارت «حرمة زحمتی» نیامده است و ادعای شبههافکنان از اساس غلط و دروغ است.
یکسانی معنای «رحم» و «عترت»
گرچه بین روایت شیخ صدوق و عامه در یک لفظ تفاوت وجود دارد اما معنای هر دو لفظ یکسان است.
زبانشناسان عرب «رحم» را به خویشاوندان نزدیک که شامل خانواده و فرزندان میشود، معنا کردهاند.[۷]
همچنین معنای «عترت» را نزدیکان شخص که شامل فرزندان، خانواده و فرزندانِ فرزندان میشود، دانستهاند.[۸] برخی دیگر هم عترت را به «نسل» معنا کردهاند.[۹]
بنابراین نمیتوان گفت شیخ صدوق به دنبال تغییر احادیث به نفع مکتب و مذهب تشیع بوده است؛ چرا که در هر صورت معنا و مقصود حدیث یکی است و به اهمیت نگهداشتن حرمت خانواده و اهل بیت پیامبر(علیهمالسلام) اشاره دارد.
علت تفاوت الفاظ در احادیث و جواز آن
نقل به معنا یکی از عواملی است که باعث تفاوت عبارت احادیث در منابع مختلف میشود.
نزد عالمان علوم حدیث، جواز نقل به معنا امری پذیرفته شده است و مخالفان آن بسیار اندکاند.[۱۰]
بدون شک دریافت و نگه داشتن عین کلمات پیامبر در حافظه برای اصحاب مشکل بوده است. به همین خاطر پیامبر این اجازه را دادهاند که اگر معنای سخن تغییر نکند نیازی به نقل عین کلمات نیست.
وقتی صحابه از پیامبر نسبت به این موضوع سوال میکنند، حضرت میفرمایند:
«إذا لَمْ تُحِلُّوا حَراماً و لَمْ تُحَرِّمُوا حَلالاً و أصَبْتُم المعنى فَلابَأْسَ؛[۱۱] اگر حلالی را حرام نکنید و حرامی را حلال نکنید و به حقیقت معنا رسیده باشید، منعی نیست.»
تغییر سخن پیامبر اقدام شیخ صدوق یا دیگران
نکتهای که شایسته است به آن توجه کنیم، امکان جعل و تغییر حدیث پیامبر توسط نویسندگان و محدثین اهلسنت است. بنابراین نمیتوان سریعا قضاوت کرد و به تغییر حدیث توسط شیخ صدوق حکم داد.
نتیجه
با توجه به توضیحاتی که دادیم و با بررسی منابع روایی شیعه و اهل سنت روشن گشت روایتی که شیخ صدوق در خصال آورده است تنها در یک لفظ با منابع روایی اهل سنت تفاوت دارد که آن هم موجب تغییر معنا نمیشود.
همچنین بیان کردیم که اختلاف نقلهای گوناگون در حدیث، با توجه به حدیثی که از پیامبر نقل شد، از نظر دانشمندان علوم حدیث جایز و بدون اشکال است.
بنابراین هرگز شیخ صدوق به دنبال جعل و تحریف روایات نبوده است و نسبت دادن چنین اتهامی به ایشان، به دور از انصاف و مغرضانه است.
پینوشت
[۱] سوره توبه،آیه۳۲.
[۲] معجم الکبیر، طبرانی، ج۳، ص۱۲۶؛ این روایات را طبرانی در المعجم الاوسط، ج۱، ص۷۲ نیز آورده است.
[۳] جامعالاحادیث، جلالالدین سیوطی، ج۱۱، ص۴۴۴.
[۴] لسان المیزان، ابن حجر العسقلانی، ج۱، ص۵۰.
[۵] معرفة الصحابة، ابونعیم الاصبهانی، ج۲، ص۶۷۰.
[۶] مجمعالزوائد و منبعالفوائد، نورالدین الهیثمی، ج۱، ص۸۸.
[۷] خصال شیخ صدوق، ج۱، ص۱۴۶.
[۸] العین، ج۳،ص۲۲۴؛ مفردات الفاظ قرآن، ج۱، ص۳۴۷؛ مصباح المنیر، ص۷۰۴؛ تاجالعروس، ج۱۶، ص۲۷۶.
[۹] العین،ج۲،ص۶۶.
[۱۰] الصحاح،ج۲،ص۷۳۵.
[۱۱] مجله علوم حدیث۱۳۵۷ شماره دو، مقاله «نقل به معنا» نویسنده مهری مهریزی.
[۱۲] کنزالعمال، موسسة الرسالة، بیروت، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۲۳۰.