- میان آفرینش مگس و اختراع ربات تفاوت بسیاری وجود دارد.
اشاره
دشمنیها همزمان با ظهور اسلام و نزول قرآن، آغاز شد و برای خاموش کردن نور حقیقت از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. آیات نورانی قرآن همچون شمشیری برّان بر باورهای نادرست و خرافی خط بطلان میکشید از این رو شبهه پراکنی پیرامون آن در دستور کار قرار گرفت، غافل از آنکه تیرهای زهرآلود به سوی خودشان بازگشته و ریشه آنها را میسوزاند. امروز نیز دشمن زبون با حفظ ماهیت شیطانی و تغییر در ظاهر، اشکالتراشیهای خود در مورد آیات قرآن را ادامه میدهد که در ادامه یکی از آنها بررسی و نقد خواهد شد.
اشکال
خداوند در مقام نادرست خواندن پرستش بتها میفرماید:«إِنَّ الَّذينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ،[1] آن كسانى را كه شما جز خدا پرستش مىكنيد، نمىتوانند مگسى بيافرينند؛ گرچه همه آنها بر آفرينش آن مگس جمع شوند.»
در واقع خداوند ضمن آنکه توان خویش نسبت به آفرینش تمام اشیاء در هستی را به رخ میکشد، ناتوانی خدایان دروغین و بتها در ایجاد و آفرینش یک موجود ریز مانند مگس را نیز بیان میکند.
اما امروز بشر توانسته با پیشرفت دانش تجربی در عرصههای تکنولوژی، رباتهای انساننما تولید کند که عملکرد ظاهری او کاملا شبیه رفتارهای انسان واقعی میباشد و این روند روز به روز در حال تکمیل و ایراد زدایی است. بنابراین نه تنها بشر توانست خودش بدون دخالت هیچ خدا و معبودی، یک موجود جدید تولید کند بلکه این قاعده قرآنی نیز به کلی نقض شد.
پاسخ
این اشکال مغالطه آمیز را میتوان از چند جهت پاسخ گفت:
الف- مضمون این آیه، نفی توان و قدرت بر خلق و آفرینش از خدایان توهمی مثل بتهای سنگی و چوبی بی جان است نه نفی قدرت بر ایجاد از هر موجود دیگر حتی انسان. قرآن نه تنها مدعی ناتوانی انسان از خلق و ایجاد نشده بلکه او را به این ویژگی توصیف کرده است. یکی از معجزات حضرت عیسی (علیه السلام) خلق پرنده از گِل بوده است:«وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْني فَتَنْفُخُ فيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْني،[2] به خاطر بياور هنگامى را كه به فرمان من، از گل چيزى به صورت پرنده میساختى، و در آن میدميدى، و به فرمان من، پرندهاى میشد.» انسان میتواند با اذن خداوند به مقام ایجاد و خلق برسد و هیچ منافاتی با مساله توحید در خالقیت نیز ندارد.
ب- میان مفهوم اصطلاحی آفرینش و اختراع خلط صورت گرفته است. وقتی سخن از خلق و آفرینش به میان میآید، منظور ایجاد یک شیئ از کتم عدم به عالم وجود و ایجاد حیات برای آن است که رکن اصلی خلقت بشمار میرود. اما اختراع کردن به معنای ضمیمه ساختن چند جزء در کنار هم و فراهم کردن شرایط مناسب برای عملکرد برنامه ریزی شده، میباشد و جان بخشیدن در آن وجود ندارد. هرچند در خلقت نیز مساله تقدیر و برنامه ریزی برای اجزاء جهت رسیدن به هدف مشخص وجود دارد اما ایجاد از عدم مختص خلقت و آفرینش میباشد که تنها خداوند قادر بر انجام آن میباشد. بنابراین آنچه که انسانها با پیشرفت علوم بشری اختراع میکنند، خلقت اصطلاحی نامیده نمیشود.[3]
ج- مهمترین نکتهای که این آیه کنایهآمیز به انسان خطاب میکند این است که انسان هرگز در قوانین هستی تصرف نمیکند بلکه همواره در چارچوب قوانین عمل میکند. فقط کافی است که آن قوانین را بشناسد. هر اختراعی که انسان ایجاد میکند، هرگز از زیر چتر قوانینی که در این نظام حاکم است، خارج نیست. در واقع بشر تا بحال نتوانسته هیچ کدام از قوانین هستی را دستکاری کند، بلکه با همین ابزاری که در اختیار دارد و با استفاده از قوانین حاکم، در این جهان تصرف میکند. پس اختراع یک ربات و مانند آن چیزی جز تقليد از جهان آفرينش و تركيب مواد آن با هم نیست.[4]
نتیجه
اختراع ربات توسط انسان هیچگاه نمیتواند پاسخی به تحدی قرآن پیرامون آفرینش مگس باشد، زیرا مفهوم خلقت، ایجاد از کتم عدم به عالم وجود و هستی میباشد. ضمن آنکه اختراعات بشر چیزی جز پیروی از قوانین حاکم در نظام هستی نخواهد بود و از این نظر چندان ارزشمند نیست.
پی نوشت
[1]. حج/73.
[2]. مائده/110.
[3]. الإنصاف فيما يجب اعتقاده، ص: 194.
[4]. پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، ص: 245.
اختراع ربات توسط انسان هیچگاه نمیتواند پاسخی به تحدی قرآن پیرامون آفرینش مگس باشد؛ زیرا مفهوم خلقت، ایجاد از کتم عدم به عالم وجود و هستی میباشد. ضمن آنکه اختراعات بشر چیزی جز پیروی از قوانین حاکم در نظام هستی نخواهد بود و از این نظر چندان ارزشمند نیست.