-نمایشنامه عروسکی کوتاه، نمایشنامه عروسکی برای دبستان، موضوع برای نمایشنامه عروسکی، نمایشنامه طنز اخلاقی، نمایشنامه طنز خنده دار
بسم الله الرحمن الرحیم
----------------------
تذکّر: دیالوگهای ننه جون با خط تیره در ابتدای متن« -» مشخص شده است
..............................
ننه جون میگه: - سلام! عمو" ببینم شما موتور ندارید؟
عمو میگه: *ننه جان شما لب تر کن بهترین موتور پرشی دنیا رو براتون میارم، دوستم یک موتور داره با ده تا دنده
-عمو، موتوره ده تا دنده داره؟
* ننه پس فکر کردید ستون فقرات دوستم ده تا دنده داره؟ ننه جون موتورش دو تا لاستیک پهن داره اندازه غلطک آسفالت کاری، مثل بالش نرمه، فرمونهاش گوش خرگوشی، هرچی فرمونهاش رو بیشتر بکشی، تند تر میره، رنگش زرافه ای، زرد پر رنگ باخالهای قهوه ای، مخصوص صخره نوردیه و برنده سه مدال طلای جهانی پرش از آپارتمانهای بلند دنیاست، دوستم گفته هروقت لازمش داشتم بیام بگیرم به شرط اینکه جلوی موتور رو روی زمین نگذارم. خودشم همیشه رو حالت تک چرخ سوار میشه. به همین خاطر لاستیک جلو موتور رو در آورده، گذاشته توی انباری. خلاصه اگه میخواهید براتون بگیرم؟
- ننه جون این موتور به درد من نمیخوره. من یه موتور کوچیک معمولی می خوام.
* یه موتور گازی هم یکی از دوستهای دیگهام داره. معمولی معمولیه، هم دوچرخه هست هم موتور، فقط صداش مثل هلیکوپتر زیاده که با یک هدفون قوی و آهنگ زور خونه، حل میشه، تا نصف راه فرمونش رو میگیری و موتور رو میدوی تا روشن بشه، اگه روشن شد که خوش به حالتون میشه، نصف دیگه راه رو روی صندلیش مینشینید و رکاب میزنید. اگه روشن نشد، انقد میدوی، تا به مقصد یرسید. میگفتند: برنده دو استقامت دنیا که یک آفریقایی هست هیچ تمرینی نداشته، فقط با یه دونه از همین موتورها میرفته سر کار و بر میگشته.
- ننه جون این موتور و نمیگم که
* پس چه موتوری میخواستید؟
- ننه موتور آب می خوام.
* خوب زودتر میگفتی ننه: از این موتورهای بزرگ که روی چاه آب میگذارن تا آب رو با فشار زیاد از زیر زمین بیرون بیاره؟
- بله عمو
* ننه برای کجا میخواهید؟
- درخت توت حیاط خونه ما 30 متره، آب تا 20 متر بیشتر بالا نمیره، 10 متر بالاییش، داره خشک میشه، باید با موتور آب، آبرسانی کنیم.
* ننه جون درختان و گیاهان به وسیله ریشه هاشون آب و مواد غذایی رو از خاک می گیرند، رگ هایی زیر پوست شونه که از ریشه تا نوک آخرین برگ کشیده شده، این رگها، آب و مواد مورد نیاز رو به بالاترین نقطه درخت می رسانند.
-عمو جون اینو که خودم میدونستم ولی درخت توت خونهما داره خشک میشه، یا خاک رفته توی رگهاش رو گرفته و رگهاش بند آمده، یا اینکه زورش نمیرسه آب رو به ارتفاع 30 متری از روی زمین بالا بکشه، به خاطر همین میخوام یه پمپ آب زیر پوست درخت وصل کنم تا آب حوض خونمون رو به شاخه ها و برگهای بالایی برسونه.
* ننه جون شما فکر نمیکنید اگر این کار رو بکنید، شاید آب از همه برگهاش بیرون بزنه؟
- ننه چه اشکالی داره درخت خونه ما، مثل آب نما باشه و آب از همه برگهاش، مثل قطرات بارون روی زمین بباره. اتفاقاً خیلی هم خوب میشه !
* ننه جون چی شد شما به این فکر افتادید؟
- ببین ننه " برای اینکه خون، به همه جای بدن ما برسه، خدا جون به هرکدوم ازما یک موتور قوی به نام قلب داده، که خون را به همه جا میرسونه. اما این درختهای بیچاره که قلب ندارند، پس لازمه یک موتور آب بهشون وصل بشه، مخصوصاً درختهایی که خیلی بلند و بزرگ هستند، مثل درخت توت حیاط خانه ما، عمو حالا متوجّه شدی که ننه جون حرف بی دلیل نمیزنه؟
* ننه جون میدونی چقدر درختهای بلندی توی این دنیا هستند که حتی از صد متر هم بلندترن؟ این طور که شما میگی، همشون موتور اب لازم دارن. تازه اگه با موتور آب درست بشه که نمیشه.
- ببینم ننه اگه این درخت توت خونه ما خشک بشه، شما کسی رو میشناسین که حاضربشه بره سر جاش تا آخر عمر بایسته؟ کسی که به گنجشکها اجازه بده روی سرش لونه بسازند؟ صبح تا شب روی شانه هاش بالا و پایین بپرند؟ سالی بیست سبد توت بده؟ تابستونها سایه بندازه و هوا رو خنک کنه؟ گرد و خاک هوا رو بگیره؟ زمستون خشک بشه، بهار جوونه بزنه؟ گاز دی اکسید کربن بگیره و اکسیژن بیرون بده؟ هر وقت چوب لازم داشتیم یک تیکه اش رو بشکنیم؟ به جای برنج و خورشت، تا آخر عمرش، فقط و فقط آب خالی بخوره؟ اونم هفته ای یکبارنه هر روز؟
* ننه جون! ننه جون! لطفا یک نفس عمیق بکشید.
- عمو، من نقاشیم خوب نیست، نفس عمیق بلد نیستم، خواستی برات خونه با درخت میکشم.
* ننه جون غصه نخور، به یک کارشناس کشاورزی میگم: مشکل درخت خونه شما رو حل کنه
- ننه خدا خیرت بده، از اول این رو میگفتی، خیالم راحت شد.
* راستی بچه ها! میلیونها درخت و گل زیبا، یکی از هزاران آفریده های خداست و همه اینها رو برای راحتی ما به وجود آورده، نمیشه ما انسانها را بدون دلیل و بیهوده آفریده باشه؟ خدا توی قران میگن: فکر کردید شما را بیهوده آفریدیم؟«1»
- عمومن شنیدم خدا میخواد ما هم مثل پیامبرش با عبادت و خوبی کردن به دیگران نمره عالی بگیریم.
* منم هم تصمیم گرفته ام آنقدر به دیگران خوبی کنم که بهشتی بشم.
- ننه جون منم تصمیم گرفتم شما آنقدر به من خوبی کنی تا بهشتی بشی! هه هه شوخی کردم ننه
* ننه جون اگه گفتید الآن باید چه کار کنیم؟
- باید به من خوبی کنید دیگه
* ننه خدا حافظی کنیم
- خدا نگهدارتون
* به امید دیدارتون.
..........................
1.مؤمنون آیه 115