قتل به جرم داشتن ریش و پیراهن ساده!

11:48 - 1395/05/25

اگر آن روز هابیل، فقط به‌خاطر استقامت بر اطاعت الهی جان خود را از دست داد و اگر در طول سالیان پس از آن، مانند حادثه‌ی کربلا عده‌ای پاک‌طینت و خداجو به‌خاطر دفاع از دین خدا به خاک و خون کشیده شدند، در عصر و زمان ما هم بودند عده‌ای که جرمشان همراهی با نایب امام زمان(عجل الله فرجه) و تلاش در جهت احقاق حق مستضعفین بود.

شهید غلامعلی صمدی

بی‌گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق
یوسف از دامان پاک خود به زندان می‌شود [1]

مظلوم کشی در این دنیای وانفسا، سابقه‌ای به قدمت عمر بشر دارد. اگر آن روز هابیل، فقط به‌خاطر استقامت بر اطاعت الهی جان خود را از دست داد و اگر در طول سالیان پس از آن، مانند حادثه‌ی کربلا عده‌ای پاک‌طینت و خداجو به‌خاطر دفاع از دین خدا به خاک و خون کشیده شدند، در عصر و زمان ما هم بودند عده‌ای که جرمشان همراهی با نایب امام زمان(عجل الله فرجه) و تلاش در جهت احقاق حق مستضعفین بود.
قابیلیان دوران ما که برخی از آنها در لباس گروهک تروریستی «سازمان مجاهدین خلق» ظاهر شده بودند، برای ریختن خون انسان‌های شریف و مؤمن، به دلیل جدی و محکمه‌پسندی نیاز نداشتند بلکه فقط پوشیدن پیراهنی ساده و نصب عکس امام خمینی (رحمه‌الله)، برای شلیک گلوله های کینه و نفاق، کفایت می‌کرد!

«غلامعلی صمدی» یک جوان 29 ساله اهل مراغه بود که مانند خیل عظیم مردم ایران، عاشق و دلباخته‌ی مکتب رهایی‌بخشِ اسلام ناب و منادی بزرگ آن در عصر حاضر یعنی امام بزرگوار شده بود. او که در غیاب برادران رزمنده‌اش که در جبهه‌ها بسر می‌بردند، تکفل خانواده را بر عهده گرفته بود، با دایرکردن یک مغازه‌ی کوچکِ میوه فروشی به کسب و کار می‌پرداخت. البته روحیه‌ی انقلابی و روح بلند «غلامعلی» مانع از محصورشدن او در آن مغازه می‌شد؛ به همین دلیل، او به بسیج مسجد احمدیه پیوست و در فعالیت‌های مختلف فرهنگی، شرکت می‌کرد. منافقین کوردل که از مشارکت فعالِ توده‌های مختلفِ مردم در محافظت از انقلاب نوپای اسلامی، به‌شدت خشمگین و عصبانی بودند و آن را بمنزله‌ی انزوای خود تلقی می‌کردند همواره در صدد حذف فیزیکی و ترور برآمده و بی منطق بودن خود را به دست خود، اثبات می‌کردند. شهید «غلامعلی صمدی» هم از جمله افرادی بود که از گلوله‌ی جهل و نفاق این جماعت آدمکش، در امان نماند و در شهریور 1361 در محل کسب خود، به شهادت می‌رسد.
قاتلان این میوه‌فروش انقلابی در اعترافات خود می‌نویسند: «دیدم که این مغازه هم عکس امام داشت و هم مغازه‌دار، ریش گذاشته بود و هم اینکه پیراهن ساده به تن داشت؛ که این ۳ چیز باعث شد که وی را به شهادت برسانیم»! [2]

شهید «غلامعلی صمدی» به «جُرم بی‌جُرمی» محکوم به قتل شد و دو فرزند خردسالش، یتیم گشتند اما حقیقت ماجرا این است که این خون‌های پاک و مطهر، زمینه‌ی انزوا و رسوایی تروریست‌های سازمان منافقین را فراهم نمود و دست پلید حامیان غربی آنها را هم رو کرد. حامیانی که از شهادت مظلومانه‌ی امثال «غلامعلی صمدی» هیچ‌وقت، آزرده‌خاطر نشده و نخواهند شد اما همواره بر طبل حمایت از منافقین کوبیده‌اند!

پاورقی:

1- دیوان صائب تبریزی
2- شهید غلامعلی صمدی

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر مروارید

سلام

یادیان گرامی وراهشان پر رهرو.........

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

روحش شاد

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 5 =
*****