مگر فرقی هست بین فرهادی که در اسپانیا فیلم میسازد یا فرهادی که در تهران و شیراز فیلم میسازد؟غیر این است که فرق ها در مرز ایران و غیر ایران بودن است؟
این مصاحبه های فرهادی دیگر عادی شده و به زودی بعد از اکران در ایران و نامزدی اسکار باید بار دیگر منتظر مصاحبه هایی با محتوای حکومت سرکوب گر و دیکتاتور و جامعه متوسط فروپاشیده باشیم.
به هر حال آنها اسکارشان را به خوش رقصان می دهند و فرهادی بسیار خوش رقص است.
اصغر فرهادی در مصاحبه ای گفته است که : «هیچ فیلمی واقعا نمی تواند ادعا کند که کل یک جامعه کشور را نشان می دهد ویژه در کشوری مانند ایران که یک تاریخ بلند بالا دارد.»
بازهم اصغر فرهادی و مصاحبه های قبل از اسکار! ظاهرا ایشان استاد این بازی شده و بلد است چطور با بازی یکی به میخ و یک به نعل هم این طرف را راضی کند و هم آن طرف را! حالا که میخواهد فیلم را در ایران اکران کند و برای اسکار آماده شود اینگونه حرف میزند که اگر فردا روزی فراستی یا شخص دیگری به او بگوید فیلمت ضد ایران است حرفش را زده باشد و بگوید : با یک فیلم که نمی شود ملتی را قضاوت کرد! خصوصا ایران!
وگرنه کدام آدم پیگیر سینمایی نمی داند که چرا فیلمهایی که فرهادی داخل ایران می سازد حتی اگر اثر ضعیفی مانند فروشنده باشد آن طرف کلی به به و چه چه میشنود و اسکار میگیرد؟ و فیلم های خارجی اش آن هم بدون سانسور و محدودیت حتی نامزد جوایز هم نمیشود؟
و الامگر فرقی هست بین فرهادی که در اسپانیا فیلم میسازد یا فرهادی که در تهران و شیراز فیلم میسازد؟غیر این است که فرق ها در مرز ایران و غیر ایران بودن است؟
این مصاحبه های فرهادی دیگر عادی شده و به زودی بعد از اکران در ایران و نامزدی اسکار باید بار دیگر منتظر مصاحبه هایی با محتوای حکومت سرکوب گر و دیکتاتور و جامعه متوسط فروپاشیده باشیم.
به هر حال آنها اسکارشان را به خوش رقصان می دهند و فرهادی بسیار خوش رقص است. فیلمهای فرهادی می فروشد، جدا می کند و به قول خودش نقد طبقه متوسط است. ما هم نمی دانیم که خوش رقصی های تمام نشدنی برای چیست!