ازدواج موقتی که دردسر ساز شد

08:10 - 1400/07/19

در ازدواج موقت همه چیز به صورت موقتی بوده و اگر یکی از طرفین بخواهد ایجاد وابستگی کرده یا دلبسته شود با مشکلات فراوانی روبرو خواهد شد.

ازدواج موقت

سلام به کارشناس محترم
من خانمی هستم مطلقه و بالای 45 سال سال سن دارم، با آقایی که متأهل بودند بعد از مدتی برای ارتباط‌های کاری که باهم داشتیم و زیاد هم بود ایشان به بنده پیشنهاد دادند که صیغه محرمیت به‌صورت موقت خوانده‌شده تا از گناه به دور بمانیم. بعد از مدتی به خاطر شدت علاقه و وابستگی که بین ما به وجود آمد ارتباط ما به مسائل جنسی کشیده شد. چند ماهی گذشت مدت که تمام شد، ایشان بدون هیچ دلیلی ارتباطشان را با من قطع کردند. الآن من ماندم و دردسرهای بعدازاین ماجرا. یعنی ارزش من در همین حد بود؟ چرا با من این رفتار را کرد؟ من باید چکار کنم روزبه‌روز عصبانی‌تر و ناآرام‌تر از قبل می‌شوم. چند بار خواستم تماس بگیرم و بگویم چرا با من اینکار را کرده. توراخدا به من کمک کنید و راهنمایی کنید.

پاسخ:

باسلام خدمت شما
از حسن اعتماد و همراهی شما تقدیر و تشکر می‌شود. شرایط سختی را در حال سپری کردن هستید، امیدواریم بتوانید بااراده و تصمیمات جدیدی که می‌گیرید، آرامش را برای خودتان به هدیه بیاورید.
نکته اول و مهم، برای شروع هر رابطه‌ای این است که به همه جوانب و زوایای آن دقت داشته باشیم. با چه کسی و در چه زمان و با چه شرایطی وارد رابطه می‌شویم؟ شما باکمی دقت می‌توانستید یا وارد این رابطه نشده و یا اینکه در صورت تمام شدن به این نحو خودتان را اذیت نکنید.

ارتباط باکسی را شما قبول کردید که متأهل بوده یعنی شما با افراد دیگری در این فرد شریک بوده‌اید و هرلحظه باید احتمال می‌دادید که این سهیم بودن و شراکت شما ممکن است تمام بشود. مطلب بعدی موقت بودن این رابطه تحت عنوان ازدواج موقت هست که با دو بار کلمه‌ی موقت آوردن در یک جمله یعنی اینکه شما باید نگاهتان را به این ارتباط کاملاً موقتی کرده و توقع و خواسته‌هایتان را نیز بر این مبنا چیدمان می‌کردید. در این نوع ازدواج همه‌چیز موقتی بوده و طرفین برای مدتی معین در کنار هم بوده و بعدازآن هیچ‌گونه حق و توقعی از یکدیگر ندارند.

تمام شدن این رابطه به این معنا نیست که ایشان هم بی‌تفاوت بوده و یا شمارا بی‌ارزش قلمداد کنند؛ چه‌بسا به‌اندازه‌ای که شما الآن اذیت می‌شوید ایشان هم برایشان سخت بوده ولیکن با درک بهتری از شرایط پیش‌آمده در حال کنار آمدن و پذیرش این اتفاق هستند. این مطلب را هم در نظر داشته باشید:
عوض شدن شرایط و یا اتفاقات جدیدی که ممکن است در زندگی شخصی متأهل رخ بدهد باعث شده تا ایشان تصمیم به عدم ادامه‌ی این رابطه بگیرند و این دلیل نمی‌شود که به شما و جایگاهتان توهینی کرده باشند. بهتر است با در نظر گرفتن این مسائل به رفتار ایشان فکر کنید تا بهتر بتوانید برخوردهای ایشان را برای خودتان به سمت مثبت ببرید.

پرداختن مداوم و فکر کردن به این جریان به‌صورت منفی، برای شما نه‌تنها آرامشی را به همراه نخواهد داشت بلکه برهم زننده‌ی آن نیز خواهد بود. زندگی به این شخص و یا ارتباط با ایشان ختم نمی‌شود و شما باید برای اینکه از این حالت خارج بشوید با توکل به خدا از دو تکنیک استفاده کرده و خود را تا دیر نشده نجات داده و به فکر آینده باشید. به این فکر کنید که چگونه می‌شود شرایط را به نفع خودتان تغییر بدهید. آیا با درخواست از ایشان مجدد می‌توانید وارد رابطه‌ای بشوید که یک‌بار به پایان تلخش دچار شده‌اید؟ به نظرتان بازگو کردن حستان از قبیل حس بی‌ارزشی و یا مستحق نبودن این رفتارها برای ایشان، شما به تسکینی خواهید رسید؟ مطمئناً جواب منفی است و این دو تکنیک می‌تواند به شما کمک کرده تا به‌مرورزمان این مساله را به حاشیه ببرید و کمرنگ کنید.

تکنیک پرت کردن حواس:
در این تکنیک شما به‌محض اینکه به آن شخص و ارتباطی که داشته‌اید فکر می‌کنید، باید ذهن و فکر خود را به سمت‌وسوی دیگری منحرف کرده و از حالتی که هستید به حالت‌های دیگر روی آورده و مشغولیت‌های متنوعی را برای ذهنتان بسازید. اگر در حالت نشسته هستید سریع خودتان را وادار به حرکت کنید. اگر خوابیده‌اید بلند شده و به خواندن چند صفحه از کتاب موردعلاقه‌تان مشغول شوید. در این مواقع نباید به ذهنتان اجازه بدهید فضا را برای افکار منفی و سرزنش گرایانه مهیا کرده و نگذارید جولانگاه و دادگاهی شود برای محکوم کردن طرف مقابلتان. خودتان را به‌اندازه‌ای مقصر بدانید که ایشان را تقصیرکار می‌دانید تقسیم تقصیر یکی از راهکارهایی هست که در این قسمت می‌توانید از آن بهره ببرید.

تکنیک ایجاد انزجار
شما از شخصی و به خاطر انجام کاری ضربه خوردید و الآن به‌نوعی تاوان می‌دهید. ممکن است در این مدت فرصت‌های زیادی را برای ساختن آینده ازدست‌داده باشید و یا حداقل مقداری از عمرتان را صرف کرده‌اید، درست است به همان میزان هم شاید لذت برده باشید ولی شرایط فعلی شما همه خوش‌های زمان ارتباط را از یادتان برده است پس مستحق ارزش‌گذاری و خرج کردن فکرتان را ندارد و باید به مقوله‌ای تبدیل شود که برای شما خسارت زا بوده است. لذا نگاه شما باید به این ارتباط یک نگاه انتقام‌جویانه باشد؛ قسمت عمده‌ی این انتقام باید صرف جبران شده و برای جبران این ضرر، در ذهنتان برای همیشه تجربه‌ای تلخ نقش ببندد. اگر این تلخی را حس کنید به این نتیجه خواهید رسید که انسانِ عاقل خواهان تکرار تلخی های مجدد و مکرر نیست.

در پایان فراموش نکنید که لحظات در حال گذر بوده و ساختن روزهای خوب نیاز به مهارت‌هایی دارد که مارا به سعادت و خوشبختی برساند. هزینه کردن برای روزهای گذشته باعث می‌شود برای ساختن روزهای خوب آینده سرمایه نداشته باشیم.

موفق باشید.

وارد شدن در رابطه ممکن است آسان باشد اما توجه داشته باشید همیشه خارج شدن و یا تمام کردن آن رابطه به آسانیِ ورود در آن نخواهد بود. مخصوصا اگر طرفین و یا یکی از آنها به جوانب و ابعاد آن رابطه آگاهی نداشته و یا در نظر نگرفته باشد. همیشه برای شروع بهتر است به این فکر کنیم که در این رابطه چه چیزهایی را به دست آورده و در قبالش چه هزینه هایی را متحمل خواهیم شد. و در پایان با یک حساب سرانگشتی ببینیم ارزشش را دارد یا نه. پرسش و پاسخ زیر به یکی از آسیب های روابط موقت می پردازد:

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 8 =
*****